در مدارس روستایی بخصوص چند پایه هنوز روش سنتی قدیم یکه تازی می کند.هر چند فراموشی این کلاسها در بحث توسعه قابل یاد آوری است.چرا که نمود این کلاسها به روال قدیم و دورتر از علم روز به مسیر خود ادامه می دهد.در مناطق دو زبانه کلاسهای پیش دبستانی تعریف نشده است.تازه ورود دانش آموز به کلاس اول در کنار زیادی پایه ها وخلاصه کرد ن ساعت تدریس برای چند پایه معضلی است باید معلم تحمل کند .در حالی که فشارهای روحی و روانی در این مقطع اورا آزار می دهد.
رابطه زبان مادری و زبان دوم در چند ماه نخست آهنگ تدریس معلم را کند تر می نماید.وچه بساکاسه صبر معلم صبور را تحت شعاع خود قرار می دهد.از طرفی کتب درسی واهداف آن با کلاسهای چند پایه همخوانی ندارد.هر چند در این مورد قول ووعده هایی زیادی داده شده است .اما عملا راهکاری برای حل این مشکل جهت رسیدن به عدالت اجتماعی به اجرا در نیامده است.از طرفی تقصیم امتیاز ها برای کارکنان خوب چیدمان نشده است.تا زحمات معلمان چند پایه را پاسخگو باشد.و انگیزه موجود را بدلیل دوری راه وتردد چند ساعته وبعضی عوامل از بین برده است .لذا نگرش نوبه این کلاسها ومجموعه شاید راهی باشد که بتواند از فاصله زیاد این مدارس با روز بکاهد و عدالت اجتماعی را در برخورداری آموزش های اولیه فراهم نماید.