کد خبر: ۲۱۳۵۳
۷۶۴ بازدید
۱ دیدگاه (۱ تایید شده)

رقابت برای درخشش در قاب دوربین / نگاهی به رفتارهای رسانه ای اخیر نمایندگان میانه

۱۳۹۳/۱/۲۴
۱۱:۳۰

 

 

 

رقابت برای درخشش در قاب دوربین

 تقريباً از روز اولي که دو نماينده‌ي منتخب مردم ميانه پاي‌شان به صحن مجلس نهم رسيده، نمايش سريال منم‌منم‌هاي آنان نيز در عرصه‌ي سياسي و اجتماعي ميانه به روي پرده رفته است.

دو نماينده که علي‌القائده بايد به کار وضع قانون و نظارت بر حسن اجراي آن بپردازند، از همه چيز و همه کار و همه کس گزارش و سند و مدرک و عکس و فيلم ارائه مي‌دهند الّا همين دو قلم وظيفه که قانون براي آن‌ها معين کرده است.

کار به جايي رسيده است که براي ديده‌شدن در کنار مقامات و مسئولان ريزودرشت مملکت اعم از فرادست و فرودست، هم‌ديگر را هُل مي‌دهند تا در قاب دوربين عکاسان خوش بدرخشند.

بازار داغ نامه‌پراکني و بازنشر اين مراسلات در سايت‌ها و مطبوعات محلي هم که به‌شدت داغ و شعله‌ور است و در مسائل مختلف با موضوعات واحد و خط‌سير معين نامه‌ها و اسناد و مدارک جداگانه از هر دو نماينده در زمين و فضا، هوا مي‌شود تا هر نماينده اثبات کند که عامل و آمر آغاز و انجام و فرجام همه امورات مثبتي که در شهرستان رخ مي‌دهد خودش است و هرکاري که همچون نعش مرده، روي زمين مانده و گير کرده و پيش نمي‌رود مربوط به آن نماينده‌ي ديگر است و به من! ربطي ندارد.

همه‌ي اين به‌هم‌پريدن‌ها و منم‌منم‌ها هم براي اين است که به‌هرقيمتي که شده «تو چشم باشند» و خود را اثبات و حريف را نفي کنند تا به‌زعم خود از ريزش آراء و کاهش محبوبيت اجتماعي خود بکاهند، غافل از اين‌که اين‌گونه رفتارها حاصلي غير از نزول شأن نمايندگي و تضعيف جايگاه آنان در نزد مردم و نخبگان سياسي و اجتماعي نداشته و به‌طور مستقيم بازخورد منفي آن را در انتخابات دور بعد لمس خواهند کرد.

گذشته از زيان‌هاي بزرگي که از اين جهت متوجه شخص نمايندگان و اطرافيان نزديک آن‌ها مي‌باشد عوارض و خسارات اين رفتارهاي غيرسياسي و پوپوليستي در سطوح مختلف سياسي و اجتماعي و ديگر حوزه‌هاي عمومي نظير فرهنگ، اقتصاد و توسعه نيز دامن‌گير مردم منطقه مي‌شود که از جهات مختلف قابل بحث و بررسي مي‌باشد.

اگر بخواهيم فهرست‌وار به برخي از اثرات نامطلوب اين رفتار اشاره کنيم مي‌توانيم موارد زير را برشمريم:

1. نهادينه شدن يک رويه‌ي غلط رقابت سياسي در شهرستان

2. دوقطبي‌ شدن جامعه و ريشه‌دار شدن اختلافات گروه‌هاي سياسي

3. فرصت‌سوزي و ازدست دادن موقعيت‌هاي سرنوشت‌ساز

4.خنثي‌سازي متقابل تلاش‌هاي طرفين دعوا براي پيشرفت شهرستان و حل‌وفصل مشکلات مردم

5.دل‌سردي مردم و عقلاي جامعه از رسيدن به اهداف و منافع عمومي مردم

6.ايجاد دودستگي در ميان مديران و رؤساي ادارت و دستگاه‌هاي دولتي

7.بدبيني و فرار سرمايه‌گذاران و فعالان اقتصادي و رکود بازار کار و توليد

8.گرفتارآمدن نمايندگان و مسئولان در دام روزمرگي و غفلت از امور زيربنايي

و بسياري موارد ديگر که در حوصله‌ي اين بحث مختصر نمي‌گنجد اما چيزي که امروز بيش‌تر از همه به‌نظر چالش‌برانگيز و تفرقه‌آميز بوده و باعث فلج شدن سيستم مديريت اجرايي شهرستان شده و راندمان عملکرد مديران را به‌طرز فجيعي پايين آورده است، اثرات ويران‌گري‌ست که ورود و دخالت نمايندگان در تصميم‌گيري‌ها و عمل‌کردهاي دستگاه‌هاي اجرايي و به‌خصوص نهادهاي خدمات‌رسان از خود بر جاي مي‌گذارد.

امروزه رويه‌ي غلط و مخربي در بخش‌هاي مختلف مديريتي رايج شده است که تقريباً تمامي امورات و حتي کارهاي روتين و روزانه‌ي برخي از ادارات و شرکت‌هاي عمومي دولتي و غيردولتي از کانال نمايندگان و با دخالت باواسطه، يا بي‌واسطه‌ي آنان صورت مي‌گيرد، بديهي‌ست که هدف از اعمال اين رويه ارجاع دادن مردم به يک نماينده و القاء اين باور در مردم و مراجعين دستگاه‌هاست که اگر حمايت و مساعدت فلان نماينده نبود فلان درخواست شهروند يا شهروندان و اهالي يک منطقه يا اعضاي يک مجموعه جا نمي‌رفت و عملي نمي‌شد فلذا «بايد به خاطر اين عنايت آقاي نماينده سپاس‌گزار او بوده و تا انتخابات بعدي اين لطف ايشان را فراموش نکنند».

اين پروسه دو پيامد بسيار زيان‌بار به‌دنبال دارد که ضربه‌ي سنگيني به روند توسعه و بهبود امور شهرستان وارد مي‌کند:

اول: مديران به جاي تحرک و پويايي و به کارگيري خلاقيت‌هاي فردي و توان‌مندي‌هاي سازماني گوش‌به‌فرمان نماينده‌ي حامي خود بوده و شرط بقا و امنيت شغلي خود را در برآوردن منويات و مطامع آن نماينده جستجو کرده و به‌جاي فکر کردن به برنامه‌هاي مدون و درازمدت به‌دنبال انجام خرده فرمايشات نماينده و اطرافيان وي بوده و به‌شدت در روزمرگي گرفتار خواهند شد. اين قبيل کارگزاران از برقراري ارتباط مطلوب با مديران مافوق سازمان متبوع و تلاش براي نشان دادن عمل‌کرد مورد قبول براي آنان صرف‌نظر کرده و به تدريج ادارات تابع اين رويه از نگاه مديران استاني دور افتاده و به حاشيه رانده مي‌شوند و تحقق يا عدم تحقق اهداف و مقاصد سازماني آن‌ها در منطقه، از درجه اهميت ساقط خواهد شد.

دوم: حمايت نماينده از مديري که تابع محض دستورات و مطالبات وي و اطرافيانش باشد، حاشيه‌ي امني را براي آن مدير و مجموعه تحت‌امر او ايجاد خواهد کرد تا بتواند در سايه اين امنيت سياسي به حيات و بقاي ناکارآمد خود در منصب مربوطه تداوم بخشيده و از هيچ نهاد نظارتي و ارشادي اطاعت و حرف‌شنوي نداشته باشد.

اينجاست که نقش مديران و مسئولان ترازاول شهرستاني و در رأس آن‌ها فرماندار و امام‌جمعه و برخي نهادهاي نظارتي به‌عنوان حافظان حيثيت و موجوديت نظام و مدافعان منافع و مصالح مردم و حتي نهادهاي دموکراتيک نظير مطبوعات و رسانه‌ها به‌عنوان چشم‌هاي بيناي جامعه کم‌رنگ و بي‌اثر شده و به‌تدريج به حاشيه رانده مي‌شود تا سناريوي افول يک منطقه آرام‌آرام رقم بخورد و به زوال برسد.

به جرأت مي‌توان گفت اين آفت بزرگ اضطراري‌ترين ضايعه‌اي است که امروز دامن‌گير فضاي سياسي و اجتماعي شهرستان ميانه شده و براي درمان آن بايد به‌سرعت و با جديت وارد عمل شد و راه‌هاي گسترش و همه‌گير شدن آن را گرفت.

شايد يکي از موثرترين راه‌ها براي توقف اين روند و بازگرداندن امور به روال عادي و چرخه‌ي منطقي دستگاه‌هاي اداري الزام مديران و مسئولان ادارات به احتراز از وارد شدن در جريانات باندي و جناحي و پرهيز از عملکرد جانب‌دارانه در قبال هر يک از نمايندگان و اطرافيان آن‌ها باشد، چه حتي در يک گام فراتر مي‌توان طرح تصفيه مديران جناحي و خطي را نيز مطرح کرد اما راه‌کار بهتر آن است که اين‌دست مديران به اندازه‌اي از سوي نماينده عالي دولت در شهرستان و مديران کل استاني مورد حمايت و پشتيباني اداري و سياسي قرار گيرند که ديگر براي حفظ بقاي خود نيازي به پناه‌گرفتن در سايه‌ي فلان نماينده و تبعيت محض و هم‌راهي بي‌چون‌وچرا با او نداشته و قدرت گفتن پاسخ «نه» به خرده‌فرمايشات آنان را داشته باشند.

 

 

 

 

کانال تلگرامی صدای میانه اشتراک‌گذاری مستقیم این مطلب در تلگرام

نظر شما

۹۳/۲/۲۷ ۱۰:۰۹
این جور وصله ها به هرکس هم بچسبد به مهندس حسینی نمی چسبد.اتفاقا یکی از انتقادات همیشگی اطرافیان و دوستداران مهندس این است که چرا ایشان اینقدر مقید وماخوذ به حیا هستند وخودشانرا جلو دوربین نشان نمیدهند؟
البته نویسنده این یادداشت هم این حقیقت را بخوبی میداند ولی احتمالا برای جور شدن قافیه شعرش ، تر و خشک را باهم سوزانده!
گفتنی است در دوره های قبل نماینده هایی داشتیم که به مرد دوربین معروف بودند.

اخبار روز