جناب آقای مهندس نایبی
با سلام و البته صد افسوس که چون گذشته نیستید و عوض شده اید و اسیر باندهای سیاسی شهر شده اید و مطالب را یک سویه بیان میکنید و مطمئنا پاسخگویی به این گناه در پیش خدا و مردم میانه بسیار سخت خواهد بود. هر چند امیدی به انتشار این مطالب مانند مطالب قبلی ندارم اما چه کنم شاهد دردی هستم که کرمهای درون میانه، تنه آنرا از داخل می پوسانند و عدم بیان آن گناه همسو شدن با شما را به ارمغان خواهد آورد. سایت دست شماست و بسیاری از مطالب ارسالی را منتشر نمیکنید، این هم مثل آنها.
در گذری که بر روند گذشته داشته اید خیلی چیزها را فراموش کرده اید و چه بسا با توجه به تیزهوشیتان عمدا بیان نکرده اید. از آن جمله میتوان به انتقاد شدید وزیر صنعت و تجارت در مورد نحوه عملکرد سازمان خصوصی سازی و ورشکستگی بسیاری از شرکتهای واگذار شده و اخراج و تعدیل بسیاری از کارگران اشاره کرد. جناب آقای نایبی بگذارید مطلبی را از همین آقای خریدار یعنی آقای خروش و بردرانش که در لباس بانک ملت وارد شده اند برای شما نقل کنم : ایشان در مصاحبه ای که چند ماه پیش انجام داده بودند از نحوه خصوصی سازیها به شدت انتقاد داشتند و اعلام کردند بخش عمده ای از خصوصی سازی های صورت گرفته در بخش های مختلف اقتصادی کشور خصوصی سازی واقعی نیست. ایشان همچنین فرموده اند فضای واقعی برای بخش خصوصی واقعی نیز مهیا نیست که وارد فضای خصوصی سازی در کشور شوند. ایشان در ادامه فرموده اند برخی از این واحدهای واگذاری شده قبل از خصوصی سازی به کمک های بی شمار دولتی وابسته اند که پس از خصوصی سازی ممکن است این حمایت ها را از دست بدهند. با این حساب سوال اصلی این است که شما چگونه بر عکس گفته های وزیر صنعت و تجارت به عنوان مالک قبلی و همچنین بر عکس گفته های خریدار به عنوان مالک جدید ، اظهار امیدواری میدهید؟ آیا باید واقعیت را دید و وارونه بیان کرد ؟ آیا به خاطر طرفیت های سیاسی باید منافع میانه را فدا کرد ؟ مطمئنا شما بهتر از همه اطلاع دارید که پای کدام آقازاده ها پشت خریدار فولاد را گرم نگهداشته است ولی اصلا به روی خود نمیآورید. حتما میدانید قبل از واگذاری فولاد ، چه کسانی شبانگاه از آن بازدید مخفی کرده و نقشه خرید آنرا کشید ه اند.
آقای مهندس مطالب را طوری بیان فرموده اید که انگار همه چیز تمام شده است ، در صورتیکه چنین نیست و حتی اگر چنین باشد ، کارگران آنرا تمام شده نمیدانند و حتی اگر روزی کارگران نیز آنرا تمام شده بدانند باز راه برگشت وجود خواهد داشت و اگر آنهم غیر ممکن باشد ، آتش زیر خاکستر باقی خواهد ماند و مطمئنا هیچ کارفرمایی در آن شرایط ، کاری از پیش نخواهد برد. آتش زیر خاکستر و البته امروز باید گفت روی خاکستر آن است که بیش از 350 نفر از کارگران پیمانی در هیچ کجای قرارداد واگذاری دیده نشده اند و حتی خریدار جدید در تماس تلفنی آقای فرماندار از وجود اینگونه افراد اظهار بی اطلاعی کرده است. حالا شما سرنوشت این کارگران و خانواده های آنها را فراموش کرده اید و چسبیده اید به 5 مدیر نالایق چند میلیونی که آنها فلان خواهند شد. آتش زیر خاکستر آن خواهد بود که بسیاری از قوانین مرتبط با بازنشستگی پیش از موعد و بازخرید قبل از خصوصی سازی انجام نشده است و در واقع بسیاری از قوانین اجرایی اصل 44 جا مانده است و شما دائم بر طبل اتمام واگذاری می کوبید و هیچ بر این موارد اطلاع رسانی نمیکنید. آتش زیر خاکستر آن خواهد بود که بیت المال 2000 میلیارد تومانی به 300 میلیارد تومان فروخته شده است ولی شما دائما اصرار به صحت واگذاری دارید. آتش زیر خاکستر آن خواهد بود که هیچ کدام از میانه ایها صاحب سهام نخواهند شد ، بخصوص سهام طرح احیاء و ذوب آهن که سود آن 20 برابر کارخانه نورد فعلی تخمین زده میشود و همه آن نصیب یک سرمایه دار اصفهانی خواهد شد و درآمد حاصل از این کارخانه ، به جای سرمایه گذاری در این شهر به سرزمینهایی خواهد رفت که پول نفت از آنجا به ایران میاید. اما شما بدون توجه به سابقه شرکتهای خصوصی سازی شده قبلی و اعترافات صریح فروشنده و خریدار ، دائما اصرار دارید که به نفع میانه خواهد بود.
امروز را به خاطر بسپاریم . گلچک گورسدجک