قرائت قرآن کریم یکی از زیباترین و نیکوترین حسن مسلمانی است و تدبیر در آیه های کتاب خداوند برهر مسلمانی لازم.
اگر با هرکدام از ما مسلمانان سر صحبت را باز کنند همگی بر این سخن که قرآن کریم برای زنده هاست نه کسانی که از دنیا وداع کرده اند باور قلبی داریم .
مرسوم و سنت ماست که آیات قرآنی را برای ثواب درگذشتگانمان بدرقه آنها و توشه معنویشان می کنیم و با برگزاری مراسمی از قاریان، مداحان و عالمان دینی دعوت می کنیم تا با آیاتی از کلام الله مجید، با نواهایی از مظلومیت ائمه اطهار(علیهم السلام) و با بیان مباحث دینی هم روح مرحوم درگذشته را شاد کردانده و هم مردم از آن فیض ببرند.
اما ... !!!
اما در شهرمان وضعیت کمی متفاوت است کما اینکه خیلی از موضوعات شهر ما میانه نه تنها با همه شهرهای ایران بلکه با شرایط کل جهان معکوس است و وضعیت قاریان و مداحان هم بخشی از این موضوعات...
کافی است روز پنجشنبه به مراسم ختم دوستان یا آشنایان رفته تا ابراز همدردی کنید و البته کم و بیش از آیات قرآنی و نحوه تلاوت آن آشنایی داشته باشید آنوقت متحیر می شوید و تشخیص نمی دهید که آن قاری محترم از روی چه کتابی برایتان می خواند! دیوان حافظ؟ گلستان سعدی؟ انجیل و تورات؟ کدام؟!!!
اگر مدعی است که از روی قرآن کریم می خواند، بنده کم سواد با تشخیص ناقصم عرض می کنم که حتی نصف آیه را هم درست قرائت نمی کند! و این را هم عرض کنم که بحث بنده اصلا موضوع تلفظ عربی و صفات حروف و تجوید و ... نیست و فقط و فقط در مورد صحت قرائت عرض می کنم!
شاید بگویید حالا شورش را در نیاور فلانی ! شاید فقط در آن مجلسی که تو رفه بودی اینطور بود و همه جا که اینطوری نیست! نخیر دوستان عزیز! چند جای متوالی که باید می رفتم، رفتم! همه این وضعیت را داشتند! متاسفانه !
وارد بحث مداح می شوم هرچند دلم هنوز هم ریش ریش از قاری محترم است که کاش او را از پشت میکروفن پایین میاوردم تا بداند که اول تمرین و مهارت و سپس قرائت در مجلس!
مداح محترم میکروفون را در حلق مبارک فرو برده و جملاتی می گوید که والله در آن دقایق طولانی فقط هق هق تصنعی اش را فهمیدم که گویا بعد از آن جمله نامفهومش گریه میکرد! و ما بنا را برآن گذاشتیم که بله جمله اش گریه آور بوده و ما موظفیم گریه کنیم! به ناچار دستمان را جلوی صورتمان می گیریم که مثلا داریم گریه می کنیم!
هر از گاهی هم فریادهایی می کشید که به گمانم به دنبال اعتراف گرفتن از بلندگوهای Made in Japan بود و الا یک مداح که به آنصورت فریاد نمی کشد و فریاد کردن اصول دارد و لااقل سوادش را هم نداشته باشیم، فرق مداح و نون خشکی محل را از هم تشخیص می دهیم!
یادم رفت قیافه میهمانانی که از شهرهای دیگر برای عرض تسلیت تشریف آورده بودند را برایتان توصیف کنم ولی چون مطلبم کش پیدا می کند فقط یک کلمه عرض می کنم: مات !
اینجای مطلب باید گریبان مقصر را بگیریم!
نظر شما دوستان عزیز محترم است و لطفا در قسمت کامنت ها بنویسید ولی از نظر من مقصر اصلی این بی سامانی ها و اینکه هرکسی از خانه قهر می کند قاری و مداح می شود اداره محترم تبلیغات اسلامی است و باید پاسخگوی این کم کاری یا بهتر عرض کنم بیکاری باشد!
می خواهم راهکار ارائه دهم تا نگویند این منتقد منصف نیست و فقط عیب جویی کرد و خداحافظی !
از نظر بنده باید این اداره مادحین و قاریانی که ادعای توانایی این کار را دارند را با آزمونهای مناسب از فیلترهایی عبور داده و غربالگری کند و به آنها مجوز دهد.
داوران این کار هم از شهرهای دیگر مثل زنجان و تبریز باشند تا کسانی که حق آب و گل و نفوذ و بالاخره وجهه و نامی داشته ولی توانایی ندارند این فیلتر را سوراخ نکرده و عبور نکنند.
حرفهایم را به دل نگیرید و ناراحت نشوید و این ها واقعیاتی بود که باید بیان می شد و امیدوارم حل شود.
خدانگهدار همگی