آیا اراده ای جدی برای کالبد شکافی مدارک علمی و دانشگاهی بسیاری از مسئولان صورت گرفته است که چگونه بسیاری از آنها، حتی بدون حضور در یک جلسه ی کلاس، عنوان های پرطمطراق مهندس و دکتری را تصاحب کرده اند؟! بنابراین آقای استاندار ! هر چند کلام شما درمورد اینکه ” میز کار” دیگری برای فارغ التحصیلان وجود ندارد متین و قرین به حقیقت است اما ای کاش شما هم پیشقدم شده و کاری کنید کارستان و در مورد مدارک تحصیلی بسیاری از مدیران که چه از دانشگاه های کشورهای همسایه و چه از مراکز علمی متعدد داخلی به داشتن عناوین پرطمطراق مفتخر شده اند تحقیقی کارساز صورت گیرد .
————————————————————-
بخشی از فارغ التحصیلان دانشگاهی، فرصت و امکان بهره مندی از «میزکار» را نخواهند داشت.به عبارت دیگر پدیده ی بیکاری برای فارغ التحصیلان دانشگاهی، امری اجتناب ناپذیر خواهد بود.
این واقعیت تلخ را به سادگی می توان از سخنان اخیر عالی ترین نماینده دولت در استان برداشت کرد. فحوای کلام استاندار آذربایجان شرقی با نوعی توصیه و اتمام حجت در آمیخته آنجا که به صراحت و بی پرده می گوید: «برازنده ی جوانان ما نیست که فقط به دنبال کار اداری و پشت میزنشینی باشند. قرار نیست به تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی میز کار ایجاد شود!»
دکتر علیرضا بیگی حتی گام را از این هم فراتر نهاده و جماعتی را مورد مواخذه و تخطئه قرار می دهد که به خاطر منافع خود به جوانان مردم مدرک تحصیلی داده اند.
استاندار آذربایجان شرقی اتفاقاً انگشت روی نکته ای گذاشته که از قضا بسیاری از معضلات و تبعات بیکاری جامعه ی ما از همان نقطه منشاء می گیرد.
مراکز متعدد و گسترده و رنگارنگ دانشگاهی، کثرت فارغ التحصیلان خروجی این دانشگاهها و پایین بودن ارزش علمی برخی از این مراکز در طی دو دهه ی گذشته، نه تنها دردی را دوا نکرده که از قضا مانند سرکنجبین صفرا فزوده است!
موضوعی که بارها و بارها به اشاره و یا آشکار در مجامع گوناگون در مورد آنها صحبت رفته است. اینکه جماعتی! (به زعم استاندار) به خاطر منافع خود و بدون توجه به اقتضای بازار کار به جوانان مدرک تحصیلی داده اند و برای آنها توقع ایجاد کرده اند شک و تردیدی نیست که از قضا مورد قبول همه ی خانواده ها، دانشجویان و برنامه ریزان مدیریتی جامعه ی ماست.
اما نباید از آن روی سکه ی اعطای بی حساب و کتاب «مدرک دانشگاهی» غافل بود. آن روی سکه ی آسیب شناسی کثرت مدارج علمی و دانشگاهی، با چند سوال ساده قابل اغماض است:
۱) چه کسانی و چه جماعتی! این همه واحدهای دانشگاهی را در طی دو دهه ی گذشته در کشور ایجاد کرده و تحصیل و کسب مدرک از این مراکز را رواج دادند؟!
۲) درآمد سرشار و بی حد و حساب اعطای این همه مدرک تحصیلی به جیب چه کسانی می رود؟!
۳) چه کسانی بر طبل «بشتابید برای کسب مدارک دانشگاهی»کوبیدند؟!
۴) چرا اکنون و با وجود شناسایی نقاط ضعف و عدم کارآیی بسیاری از این مراکز علمی و آفت های چنین اعطای مدارک چاره ای برای آنها اندیشیده نمی شود؟!
۵) و مهمترین سوال اینکه: چه مدیران، مسئولان و نمایندگانی، یک شبه ره صد ساله پیموده و صرفاً با ثبت نام صوری در این مراکز دانشگاهی، مدرک گرفته و دکتر و مهندس شدند؟!
شاید پاسخگویی به سوال آخر، بسیاری از نقاط ابهام و نامکشوف در مورد پدیده ی مدرک گرایی روشن می شود.
به سادگی می توان در اطراف خود، مدیران، نمایندگان و مسئولانی را مشاهده کرد که با بهره گیری از بسیاری از امتیازات و رانت های به ناحق، بر مدرک دکتری و مهندسی خود فخر می فروشند و از امتیازات مضاعف همان مدرک بهره ها می جویند.
حال چگونه است اکنون که جوانان بیکار و آینده ساز متعلق به طبقه ی فرو دست جامعه ما می خواهد برای اثبات شایستگی و لیاقت خویش، از همان مراکز علمی، مدرکی دانشگاهی برای خود دست و پا کند تا در فردای رازآلود و سرنوشت مبهم خویش، از امتیاز بالاتری برخوردار باشد مورد انتقاد قرار می گیرند که «بازار کار به مدرک شما نیاز ندارد»؟!
آیا اراده ای جدی برای کالبد شکافی مدارک علمی و دانشگاهی بسیاری از مسئولان صورت گرفته است که چگونه بسیاری از آنها، حتی بدون حضور در یک جلسه ی کلاس، عنوان های پرطمطراق مهندس و دکتری را تصاحب کرده اند؟! به نظر شما چند درصد از این دکتر، مهندس های جامعه ی ما، دود چراغ خورده اند؟! ای کاش مرکز و نهادی مستقل راه اندازی شود تا صحت، اعتبار و روایی بسیاری از این مدارک فاخرانه بررسی شود.
بنابراین آقای استاندار ! هر چند کلام شما درمورد اینکه ” میز کار” دیگری برای فارغ التحصیلان وجود ندارد متین و قرین به حقیقت است اما ای کاش شما هم پیشقدم شده و کاری کنید کارستان و در مورد مدارک تحصیلی بسیاری از مدیران که چه از دانشگاه های کشورهای همسایه و چه از مراکز علمی متعدد داخلی به داشتن عناوین پرطمطراق مفتخر شده اند تحقیقی کارساز صورت گیرد.