باسمه تعالی
پدرخوانده ها و استقلال رسانه در ایران
علیرضا سعیدآبادی 09122404987 a.saeedabadi45@gmail.com کارشناس ارشد روابط بین الملل و فعال رسانه
واژه مافیا وارداتی و از عوارض نظام سرمایه داری غرب است و دقیقاً مانند آن ، جایی در ایران ندارد بلکه بازتولید عوامل و شرایط مشابه و زمینه های پیدایش آن می تواند برخی از کارکردهای مافیایی را بروز دهد.بارها شنیده ایم که در اقتصاد ، ورزش ، سیاست و برخی حوزه های دیگر در ایران مافیا وجود دارد!مافیا چیست؟چه تاثیری بر رسانه ها می گذارد؟
"مافیا یا کوزانوسترا ؛ انجمن مخفی خلافکاران سیسیل بوده که در اواسط قرن نوزدهم میلادی به دلیل بی اعتمادی مردم به حکومت و نظام قانونی و وابستگی به افراد محلی قدرتمند در آنجا شکل گرفت و بعدها در شرق آمریکا و استرالیا گسترش یافت.مافیا دربرگیرنده مجموعههایی به نام خانواده است که هر خانواده یک روستا ، یک شهر ، یک منطقه را رهبری میکند.ساختار این خانوادهها ، درختی است و اغلب توسط فردی موسوم به پدرخوانده ، هدایت میشوند."
واژه مافیا امروزه فقط مربوط به کشور خاستگاه آن نیست بلکه در جهان تکثیر شده است.شکل مذهبی آن را در گروه های وهابی و تکفیری می توان دید.تلاش این ها برای کسب قدرت مالی و اقتصادی بیشتر از طریق تمامی راه های غیرقانونی و انجام بی سابقه ترین اقدامات تروریستی ، خشونت بارترین شکل مافیا در جهان است.
مافیا در شکل سنتی آن فقط برای پول سازی است.اما اشکال جدید آن درصدد دستیابی به سایر جنبه های قدرت به وسیله پول هستند.وقتی اصالت سرمایه آن قدر حاکمیت یابد که ارزش های بومی یک جامعه را جابجا کند ، اخلاق را زیرپای سیاستمداران قرار دهد ، اشخاص ذی نفوذ خود را قیم مردم بدانند ، از دین برای توجیه وضع موجود استفاده شود و از دو عنصر آگاهی بخشی و هدایت گری دینی غفلت گردد در این شرایط ، افرادی رشد می کنند که خط قرمز و حدودی برای فعالیت های خود قائل نیستند و به هر قیمتی می خواهند در قدرت باقی بمانند و پول زیادی خرج می کنند و انسان های دیگر را برده وار مطیع خود می سازند.
مافیا پدیده ای است که زمان و مکان نمی شناسد.گرچه محصول ناکارآمدی نظام سرمایه داری غرب است اما شرایط آن اگر پدید آید در هرجای دیگر می تواند خود را نشان دهد.نگوییم لازمه مافیا صرفاً ترور ، خشونت ، فساد و باندهای اداری است و در ایران ، کاربرد ندارد.انحصارگرایی و اصالت سرمایه ، مرزهای اخلاقی را زیرپامی گذارد.درست به همان نحوی که فاشیسم و نازیسم در جهان غرب پایه های خود را بر نظام سرمایه داری بنا نهادند و از عوارض آن محسوب می شوند ، مافیا نیز از خاصیت ذاتی انحصارگرایی و برون گرایی سرمایه نشات می گیرد.وقتی راه برای عده ای قلیل باز باشد تا ثروت جامعه را با شیوه های غیرقانونی و نامشروع بدست آورند روابط مافیایی شکل گرفته است.مافیا سعی می کند از قدرت بی حد و حصر اقتصادی خود برای کسب قدرت سیاسی بهره ببرد.قانون برای آنان بازیچه است.به راحتی موانع قانونی را با زر و زور و تزویر از سر راه خود برمی دارند.آدم های خود را با چهره های موجه و فریبنده به پارلمان ، دولت و دستگاه قضا و سایر بخش های حساس جامعه تزریق می کنند.رسانه ها برای بسط نفوذ مافیا از اهمیت ویژه ای برخوردارند.یاد فیلم پدرخوانده افتادم.در آن سکانس که مایکل کورلئونه پیش از قتل پلیس فاسد و برای توجیه کار خود به مشاور خانواده می گوید:"ما در روزنامه ها آدم داریم و دراین باره مطلب می نویسیم."از این رو ، در اثر همزیستی و حتی در برخی مواقع همکاری رسانه و مافیا ، حقایق وارونه و مطابق منافع عده ای خاص به مردم ارایه می شود.مافیا ، امروزه مفهوم تحول یافته و بزک شده است.خشونت رفتاری را در پشت پرده روابط خود ، مخفی ساخته و حفظ ظاهر می کند.برای پدرخوانده ها در هر حوزه ای که فعالیت داشته باشند کسب قدرت اقتصادی و سیاسی هرچه بیشتر به هر طریق ممکن از اهمیت ویژه ای برخوردار است.نگاهی به اطراف خود بیاندازیم.مافیا و روابط انحصاری آن را در جاهای مختلف و به نام های گوناگون می توان دید.روابط مافیایی از نگاه دینی بیانگر میل انسان سرکش و طغیانگر برای کسب ثروت و قدرت بی حد و حصر و پیروی او از شهوت دنیاپرستی است.
رسانه ها مرجع مردم و سازنده افکار عمومی هستند.نباید در دام انحصارطلبی عده ای خاص بیافتند.قلم آنان متعلق به مردم است.خداوند به آن قسم یاد می کند.مقدس است.هرکجا که مصلحت عده ای خاص جای منافع ملت را بگیرد روابط شبه مافیایی شکل گرفته است.رسانه ها از ظاهر فریبنده این روابط باید عبور کنند.پشت آن ، تمام رذائل انسانی وجود دارد.بصیرت می خواهد.قربانیان این روابط مردم اند.
نظام رسانه ای کشور گرچه خود در زیرمجموعه نظام فرهنگی قرار دارد اما با نظام های سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و خرده نظام های متعددی سروکار دارد و از آن ها تاثیر می پذیرد و بر آن ها نیز تاثیر می گذارد.نظام رسانه ای ، خرده نظام هایی نیز در درون خود دارد.رسانه های محلی و مرکز ، رسانه های مکتوب و غیرمکتوب ، رسانه های دیداری و شنیداری و شبکه های اجتماعی از این دسته تقسیم بندی ها هستند.
درهر کشوری ، نیروهای پیشتاز جامعه بایکدیگر متفاوت هستند.دریک جا ، دانشگاه و محافل علمی و درجای دیگر ، احزاب ، و درجاهای دیگر ، پارلمان ، رسانه و نیروهای خاصی مطرح هستند.نظام سیاسی ما به تعبیر من ، نظام تک-چندستونی است.بدین معنا که نظام ولایی است و ستون اصلی آن ، ولایت است.ستون های فرعی آن چند تا هستند.من رسانه را یکی از این ستون های فرعی می دانم. دانشگاه ، احزاب ، مجلس شورای اسلامی و سایر نیروهای اجتماعی ستون های دیگر هستند.
جمهوری اسلامی ایران از آن جهت که جمهوری است ریشه در مردم دارد.از آن جهت که شکل آن ، اسلامی است با شرع مقدس ارتباط دارد.جایگاه قانونی رهبری ، ظرفیت های استفاده همزمان از هردو وجه مردمی و اسلامی را دارد و هردو را به خوبی به هم پیوند می دهد.از این جهت ، نظام سیاسی ما با نظام های ریاستی ، پارلمانی و حزبی متفاوت است.
در چنین شرایطی ، نقش رسانه بسیار پررنگ است.آن ها به تنظیم روابط مردم و مسئولان کمک فراوانی می کنند.مسئولان ، حرف های مردم را در رسانه می شنوند ، می بینند و می خوانند و رسانه این ارتباط را به خوبی می تواند برقرار کند.اما در حال حاضر ، از ظرفیت های آن به طور کامل استفاده نمی شود.برای مثال ، با این که محلی گرایی رشد فوق العاده ای داشته و رسانه های محلی پیشتازان عرصه های فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی در نواحی و مناطق سراسر کشور هستند ولی سهم مناسبی در حاکمیت و برنامه ریزی های ملی ندارند.اصلی ترین کلید واژه برای رفع این مشکل ، همگرایی و وحدت است.همگرایی رسانه های مرکز و محلی حول محور ولایت ، ساختار نظام سیاسی ، قانون اساسی و وظایف رسانه است.
نظام جمهوری اسلامی ایران به لحاظ ماهیت و ساختار قدرت سیاسی و حکومت با سایر نظام های رایج سیاسی دنیا متفاوت است.از بین تقسیم بندی های متداول در اینجا باید به نوع رابطه حکومت ها با خالق هستی و منبع حقیقی قدرت اشاره کرد.از این منظر ، نظام های سیاسی به دو دسته نظام های توحیدی و غیرتوحیدی تقسیم می شوند.حکومت های توحیدی به منبع لایزال الهی اتکا دارند و براین اساس ، دریک عبارت ، حکومت از آن خداست و صالحان ، مجری اراده او هستند.در جامعه توحیدی ، رهبران سیاسی و مردم حکومت را برای تحقق قوانین و سنت های لایتغیر الهی برپامی دارند و از اهداف و سیاست های آن پیروی می کنند.معیار تشخیص خوبی و بدی ، خیر و شر ، سعادت و شقاوت ، ارزش های الهی هستند.در برابر این دیدگاه ، نظام های غیرتوحیدی به مرجعی بالاتر از انسان و خواسته های او و روابط دنیای مادی قائل نیستند.ملاک و مرجع حکومت ، انسان و سیاست های مادی است.انقلاب اسلامی ایران بر ساختار غیرتوحیدی حکومت در کشور ما خط بطلان کشیده است.تقسیم بندی نظام های سیاسی به ریاستی و پارلمانی یک تعریف وارداتی است و بومی سازی نشده است.آنچه در سایر کشورها حدود و ثغور این تقسیم بندی را مشخص می سازد نوع رابطه قوه مجریه و قوه مقننه با یکدیگر و مردم است.درحالی که براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، رهبری در راس نظام تصمیم گیری کشور قرار دارد.شکل تاسیسات اجرایی حکومت اسلامی در ایران ، تابعی از این نهاد است.در غرب ، فصل الخطاب مردم در کنش و واکنش های سیاسی ، احزاب هستند درحالی که در کشور ما ، رهبری این نقش تعیین کننده را بعهده دارد.احزاب در ایران نقش فراگیر ، بی رقیب و بالاسری ندارند.من معتقدم احزاب درصورت هم افزایی با سایر نیروهای موثر جامعه می توانند پارلمان و ترکیب کرسی های آن را مدیریت کنند و در انتخاب رئیس جمهور در ایران نقش راهبردی داشته باشند.همانگونه که گفته شد نظام سیاسی ما ، نظام تک-چندستونی است.در ایران ترکیبی از نیروهای اجتماعی ، آرایش سیاسی جامعه را شکل می دهند.مهم ترین این نیروها ، رسانه های مرکز در تهران و رسانه های محلی در سراسر کشور هستند.رسانه های محلی ، ظرفیت نادیده گرفته شده رسانه در ایران هستند که در درون مردم و نزدیک آن ها و با یک سطح تماس فراگیر و بی واسطه در تمامی نواحی و مناطق مختلف با ما زندگی می کنند.
رسانه ، هنر و فعال رسانه ، هنرمند است.شروع خلق یک اثر هنری ناب از عالم بالاست و هنرمند واسطه فیض است.فعالان رسانه مانند آن دسته از هنرمندانی که بر روی صحنه می روند و با تماشاچی نفس به نفس هستند در عرصه های اجتماعی و سیاسی با مردم چنین رابطه ای دارند و هنرنمایی می کنند.هنرمند رسانه برای آگاهی بخشی به مردم ، اقناع مخاطبان ، تنویر افکار عمومی ، ترسیم افق های روشن ، ترویج ارزش های نظام سیاسی و انتقال زیبایی های آن به نسل های آینده از اعتبار و منزلت هنری و اجتماعی بالایی برخوردار است.
با این تعریف ، مافیا در رسانه های ایران نفوذ حداقلی دارد و ناگزیر سعی پدرخوانده ها این است که از سایر نیروهای اجتماعی برای پیشبرد کارهای اقتصادی و سیاسی خانواده های خود استفاده کنند.متاسفانه سواستفاده اشخاص از موقعیت ها بسیار زیاد شده است.بیایید همه باهم با عزم و اراده ای بزرگ ، مجال رشد را از آن ها در جمهوری اسلامی ایران بگیریم و مناسبات مبتنی بر روابط مافیایی و شهوت دنیاپرستی در کشور را ریشه کن کنیم و به آرزوهای برآمده یک ملت در انقلاب شکوهمند اسلامی بازگردیم و آن ها را محقق کنیم.