يك روز تا اعلام اسامي نامزدهاي اصلي رقابت مانده است. سوالی که این روزها بسیار پرسیده می شود این است که چه تركيبي از جريانات موجود، از فيلتر شوراي نگهبان رد ميشوند؟ مهمتر اين كه هركدام از اين تركيبها چه معنا و مفهومي دارد و پيام نهفته در احراز یا عدم احراز صلاحيتها براي كانديداها چيست؟
تجزيه و تحلیل اتفاقات آینده در مقاطع مختلفي چون؛ تاييد صلاحيتها، رقابت تا پيش از تبليغات، دوران تبليغات انتخاباتي، پيش و پس از مناظرات و در نهايت روز رايگيري، شرايطي را فراهم ميكند تا بتوان راحتتر آنها را بررسي و درباره آنها اظهار نظر كرد.
از همين رو در اولين بخش بايد به اين گمانهزني نشست كه آنچه فردا (سهشنبه ۳۱ اردیبهشت۹۲) و پس از اعلام اسامي تاييد صلاحيتشدگان با آن رو بهرو هستيم چه ميتواند باشد؟
در اولين قدم، دو گزينه وجود دارد: ۱– تاييد صلاحيت ۸ نفر و بيش از آن ۲– تاييد صلاحيت ٦ نفر و يا كمتر.
ناگفته پيداست كه تعداد و چينش خروجي شوراي نگهبان «علامت» و «نشانهاي» است مهم از آنچه قرار است که در آينده اتفاق بيفتد.
در حالت اول ميتوان گفت، اصولگراها با تعداد بالاي كانديدا (حداقل ٤ نفر) اصلاحطلبان با حداقل دو كانديدا و از جمع مستقلها، مشايي(دولت) و لنكراني (پايداري) نيز دو نفر يا بيشتر تاييد صلاحيت شوند.
در اين حالت به احتمال فراوان از ميان اصولگرايان، قاليباف، جليلي و ولايتي در ليست خواهند بود. نفر چهارم از ميان (حدادعادل، زاكاني) مي تواند انتخاب شود.
گزينههاي اصلاح طلبان در اين حالت يك تيم دو نفره را تشكيل خواهد داد: ١– هاشمي/روحاني ٢- هاشمي/عارف ٣- روحاني/عارف. تاييد هر كدام از اين گزينهها معني و مفهومي خاص براي اصلاحطلبان به ويژه شخص هاشمي دارد.
اما از ميان دو يا سه سهميه باقي مانده (در صورتي كه شوراي نگهبان بيش از ٨ نفر را تاييد صلاحيت كند)، به مجموع مستقلها، دولت و پايداري اختصاص پيدا ميكند. محسن رضايي از ميان مستقلها شانس بيشتري نسبت به سايرين دارد. گزينههاي دولت (مشايي) و پايداري (لنكراني) نيز كه تنها گزينه اين جريانات هستند ميتوانند در معرض تاييد صلاحيت باشند. در اين حالت انتخاباتي با حضور حداكثر جريانات موجود خواهيم داشت.
حالت دوم: انتخابات با ٦ نفر كانديدا و كمتر
در صورتي كه قرار باشد۶ نفر يا كمتر از این تعداد کاندیدا در رقابت حضور داشته باشند، وضع كمي دشوار خواهد شد. گزينههاي پايداري و دولتيها (لنكراني/مشايي) از اولين نفراتي هستند كه به احتمال فراوان از ليست خارج ميشوند. سه نفر از ميان اصولگرايان و سه نفر از ميان اصلاح طلبها و مستقلها با تركيبهاي متفاوت (دو اصلاحطلب/ يك مستقل) يا (يك اصلاحطلب/دو مستقل) ميتواند ليست را كامل كند. در اينجا نيز كمتر شدن تعداد كانديداها در سهميه اصولگرايان تغيير چندانی ايجاد نخواهد كرد و آنها حداقل با سه گزينه وارد رقابت انتخابات خواهند شد.
تركيب كانديداها و تاييد صلاحيتها چه پيامي به همراه دارد؟
مهمترين مسئلهاي كه ميبايد به آن توجه كرد اين است كه چرا هركدام از اين تركيبها مهم هستند. در صورت احراز یا عدم احراز صلاحيت هر كدام از آنها، جريان انتخابات به كدام سمت و سو ميرود؟ براي تحليلي مستحكم ميبايد تا فردا صبر كرد. اما به طور كلي و گمانه وار ميتوان اين گونه اظهار نظر كرد كه؛ در اردوگاه اصولگرايان پس از اعلام اسامي، اين ائتلافهای پيدا و پنهان مابين آنهاست كه سرنوشت كانديداي پيروز را تاحدي مشخص خواهد كرد. اما وضع در ميان اصلاح طلبان و دو جريان پايداري و دولتيها متفاوت است.
خروجي شوراي نگهبان براي هر سه اين جريانات پيامي «خاص» به همراه دارد. اگر لنكراني صلاحيتش احراز نشود، ميتوان گفت که مدل قابل تحقق، جلوگيري از تفرقه ميان اصولگرايان است تا به اين وسيله آراي لنكراني نيز به سبد كانديداهاي اصلي اصولگرايان انتقال پيدا كند. در مورد مشايي پيام صريح هماني است كه حسين شريعتمداري در كيهان گفت: «مسافران بدون بليط» كه بايد از قطار پياده ميشوند.
هاشمي اما شرايطي متفاوت دارد. امكان رد صلاحيت او باتوجه به اظهارنظرهاي كيهان و دبيرشوراي نگهبان دور از ذهن نيست. پيام عدم احراز صلاحيت هاشمي شايد اين است كه ميتواند باقي عمر را بدون «عبور از بحران» سپري كند. اما بهترين گزينه در مورد هاشمي شايد اين باشد که هاشمي تاييد صلاحيت شود اما به نفع روحاني كنارهگيري كند. چرا كه روحاني را ميتوان نسخه ملايم هاشمي ناميد و قطعا رقابت اصولگرايان با او بسيار راحتتر خواهد بود.
براي روشن شدن اين گزينهها بايد تا فردا صبر كرد و پس از آن به تحليل بخش ديگر پرداخت. با اين همه چشمان همه به شوراي نگهبان دوخته شده است.