زبان هایی که در مناطق دارای مرزهای جغرافیایی مشترک و یا همجوار هستند، از همدیگر واژه هایی را به عاریت می گیرند و گاه تشخیص این که کدامیک از دیگری گرفته شده است دشوار است.
واژه های مشترک زیادی بین زبان ترکی آذری و فارسی رد و بدل شده است که فهرست آن در منابع مختلف قابل دستیابی است و بخش عمده آنها (از ترکی آذربایجانی به فارسی) توسط مهندس محمدصادق نایبی گردآوری و منتشر شده است.
دری (فارسی دری) زبانی است که شباهت بسیاری به فارسی ایرانی داشته و در کشور افغانستان با گویش های مختلف صحبت می شود. هر چند زبان نوشتاری کشور ایران و افغانستان تا حد بسیار زیادی مشابهت دارد اما در محاوره تفاوت ها بیشتر خود را نمایان می سازد.
عجیب این که واژه های وجود دارند که مختص آذری زبانان بوده و بدون ورود به فارسی ایرانی، در زبان دری استفاده می شوند که احتمال ورود این واژه ها از قسمت های ترک نشین چین یا ازبکستان را متصور می سازد که نیاز به مطالعه بیشتری را طلب می کند.
در زیر تعدادی از آنها آورده شده است.
دری فارسی آذری
=====================================
اشپلاق سوت ایشپلاخ/ایشپیلاق
باجناغ (باجه) باجناق باجناق
بوش خالی بُش
پشَک گربه پیشیک
توی عروسی توی
چقوری چاله چقور
چوندیک نیشگون چیمدیک
داش سنگ داش
دَستَرخوان سفره دسترخان
صَبا فردا صاباح
قات تا قات
قاش ابرو قاش
قایم محکم قییم/ قاییم
قبراق چالاک قوراق قبراق
غبرغه دنده قابیرقا/قبیرقه
قَرَه سیاه قره / قارا
قول زیر بغل قل (بازو)
قَیماق سرشیر قیماق
قَی نانَه مادرزن قی نه نه
مال گاو و گوسفند مال
یازنَه داماد یزنه
از صاحبنظران تقاضا دارم تصحیح بفرمایند و از خوانندگان محترم درخواست می شود در صورتی که نمونه های بیشتری سراغ دارند، در کامنت ها به آن اشاره کنند تا این فهرست تکمیل تر شود.