چند روز پیش خبر قتل مردی میانسال توسط فردی مجنون و سابقه دار در معبر عمومی در شهر میانه را صدای میانه منعکس کرد.
حتی تیتر خبر برای القای حس ناامنی و بدبینی برای مردم منطقه کافیست، چه رسد به اینکه بدانیم:
۱- قتل با فجیع ترین شکل ممکن و بدون هیچ خصومت شخصی اتفاق افتاده و مقتول در دفاع از فردی که مورد آزار قاتل بود، کشته شده است.
۲- قاتل یک فرد روانی و با سابقه بازداشت است که سابقه چاقوکشی به یکی از عابرین کوچه خود که همسایه متشخصی است را داشته است.
۳- قاتل که نزدیک به ۲۰ سال است که به اختلالات روانی دچار شده، همواره رهگذران محله خود را با سنگ و چوب و فحش دنبال می کرده است.
حال سوال این است که:
- رها کردن چنین فرد روانی با چاقو در شهر که تاکنون چندین نفر از دست او جان به عافیت برده اند اما در نهایت یک نفر بی گناه کشته شد تا این قاتل نیز بازداشت شود تقصیر کیست؟
- چه کسی باید چنین فردی را به تیمارستان می برد؟
- کدام مسئول باید پس از اولین چاقوکشی به یک شهروند او را زندانی میکرد؟
- کدام مسئول باید به فکر چاره ای بود تا این جانی، همراه خود چاقو نداشته باشند؟
- آیا در شهر کوچکی مثل میانه سخت بود که بفهمند فردی که به یک نفر چاقوکشی کرده، هر روز در کوچه و خیابان، مردم را آزار می دهد و تهدید میکند؟
- چند نفر در این شهر با این شرایط وجود دارند؟
- تا کی شاهد این حوادث ناگوار باید بود؟
تهدیدی که مردم و بالتبع خانواده خود مسولین شهر را تهدید می کند.
واقعا مقصر کیست؟ چاره چه بود و چیست؟