کد خبر: ۵۸۸۸۹
۳۷۷۲ بازدید
۴۴ دیدگاه (۴۳ تایید شده)

استاد پرویز پرستویی از شما بخاطر ذکر خیر از نام و مردم شهرم ممنونم!

۱۳۹۵/۳/۵
۰۹:۰۳

استاد پرویز پرستویی بازیگر محبوب و ایفاگر نقش های متنوع سینمای ایران، که ضمن کار در عرصه سینما و تئاتر، با فزونی و همه گیری فرهنگ استفاده از فن آوری های اجتماعی و نرم افزارهای امروزی با میلیونها کاربر هموطن، دل نوشته ها و خاطراتش به زبان ساده و عامیانه علی الخصوص در محیط «اینستاگرام» با استقبال و "هزاران لایک" روبروست، شب گذشته در آخرین خاطره اش که یک داستان واقعی از شهر میانه است، از نام و مردم این شهر گفته است، که شاید سادگی و احتمالاً نوستالژیک بودن آن با یادی از میدان "موشک سابق" (بسیج کنونی) در ذهن مردم میانه و همشهریان عزیزم، از همه بیشتر مرا به نوشتن و انتشار این مطلب تشویق کرد.

در قسمت زیر،  متن داستان مذکور عیناً از صفحه اینستاگرامی ایشان نقل می شود:

«خانم و آقایی در شهر میانه آذربایجان شرقی می روند به میدانی که کارگران در آن می ایستند تا به کار بروند، می گویند به سه کارگر نیاز دارند ولی بیشتر از بیست هزارتومن برای یک روز کار به آنها نمی دهند، خیلی ها عقب گرد می کنند و نمی روند، ولی از میان آنهمه کارگر سه نفر که نیازمند بودند به ناچار برای بیست هزارتومن بهمراه آن زن و مرد می روند که کار کنند. وقتی به خانه آن زن و مرد می رسند حسابی مورد پذیرائی قرار می گیرند، سپس یکی از کارگران می گوید که کار ما را بگوئید تا کار کنیم، صاحب کار می گوید؛ ما کاری نداریم که انجام بدهید فقط چند لحظه صبر کنید، تا دستمزدتان را بیاورم بدهم، سپس صاحب خانه با شش میلیون تومان پول نقد وارد اتاق می شود و به هرکدام از کارگرها دو میلیون تومن  میدهد و می گوید این شش میلیون تومن پول حج مان بود که انصراف دادیم و شما که بخاطر بیست هزار تومن مجبور شدید بیایید کار کنید حتما خیلی نیازمندید و این پول را به شما می دهیم که شاید خداهم از ما راضی باشد.»    -پایان نقل قول-

                     

                     

در پایان از همشهریانم می خواهم در خواست کنم که به جمع دنبال کنندگان صفحه اینستاگرام استاد پرستویی که توسط خود ایشان مدیریت میشود، پیوسته و ضمن "فالوو" حس و حالشان را نسبت به این داستان واقعی مربوط به شهر میانه، را در بخش نظرات پیج ایشان درج نمایند.

یاشاسین!

جوایز و افتخارات پرویز پرستویی
  •     دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش دوم برای فیلم دیار عاشقان از جشنواره فیلم فجر 1362
  •     دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول برای فیلم لیلی با من است از جشنواره فیلم فجر 1375
  •     سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول برای فیلم آژانس شیشه ای از جشنواره فیلم فجر 1376
  •     تندیس بهترین بازیگر نقش اول برای فیلم آژانس شیشه ای از جشنواره فیلم دفاع مقدس 1377
  •     تندیس بهترین بازیگر نقش اول برای فیلم آژانس شیشه ای از جشن دنیای تصویر 1377
  •     تندیس بهترین بازیگر نقش اول برای فیلم آژانس شیشه ای از جشن خانه سینما 1377
  •     تندیس بهترین بازیگر کمدی برای فیلم مرد عوضی - آدم برفی از جشنواره شهرکرد 1378
  •     دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول برای فیلم آژانس شیشه ای از جشنواره یوگسلاوی 1379
  •     تندیس بهترین بازیگر برگزیده پس از از جشن دنیای تصویر 1379
  •     تندیس بهترین بازیگر نقش اول برای فیلم عزیزم من کوک نیستم از جشن دنیای تصویر
  •     تندیس بهترین بازیگر نقش اول برای فیلم مارمولک از جشن دنیای تصویر
  •     تندیس بهترین بازیگر نقش اول برای فیلم به نام پدر از جشن دنیای تصویر
  •     سیمرغ بلورین بازیگر برتر برای فیلم مارمولک از جشنواره فیلم فجر
  •     سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول برای فیلم بید مجنون از جشنواره فیلم فجر
  •     سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول برای فیلم به نام پدر از جشنواره فیلم فجر
  •     تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد هشتمین جشن خانه سینمابرای فیلم مارمولک (شهریور 1383)
  •     تندیس بهترین بازیگر سی ساله انقلاب از نظر منتقدین سینمایی
  •     تندیس فرهیختگان استان همدان
  •     دیپلم افتخار جشنواره بین المللی تاجیکستان برای فیلم بیست
  •     تندیس حقوق بشر-کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری استان کرمانشاه 1391
  •     تندیس بهترین بازیگر نقش اول از فستیوال بین المللی مجموعه های تلویزیونی رم -ایتالیا
  •     دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش دوم از کاخ های جوانان برای بازی در نمایش دکه- یوسف تیموریان
  •     تندیس ودیپلم افتخار بهترین بازیگر از نگاه منتقدین تاتر برای نمایش فنز- محمد رحمانیان
کانال تلگرامی صدای میانه اشتراک‌گذاری مستقیم این مطلب در تلگرام

نظر شما

۹۵/۳/۹ ۱۲:۲۸

سلام جناب سالار پویان آنچه که در جواب شما باید عرض کنم مهندس نایبی یا هرکس دیگر به این جمله تاکید دارند که مرا باحقیقت بیازار ولی بادروغ آرامم نکن .برای افزایش خوبی ها در جامعه یکی از بهترین کارها حذف دروغ از زندگی خانوادگی و اجتماعی مان هست قبول دارید یانه ؟

۹۵/۳/۷ ۲۰:۲۵

این موضوع از دو جنبه حائز اهمیته :یکی پست پربیننده جناب پرستویی واشاره به شهر میانه دوم اینکه اگر رویا هم باشه رویایی شیرین بود چون حس نوع دوستی که درحال تحلیل هست متاسفانه داره این حس رو پر فروغ میکنه وتلنگری هست به حیاط خلوت انسانهایی که نمیدانند ویا نمیخواهند چه طوری دستگیر نیازمند واقعی شوند !شاید بی اعتمادی به سازمانهای خیریه یکیش باشه !!

۹۵/۳/۷ ۱۳:۴۹

باسلام. از آن لحاظ که این داستان را از یکسال قبل برای کاشان و سراب شنیده بودم و الان نوبت میانه است.

از آن لحاظ که در همین میانه، پولدارترین آدم هم در فامیل خود، بیکار و تازه عروس و داماد و بی خانمان سراغ دارد و برای یافتن نیازمند سراغ میدان کارگران نمیرود.

از آن لحاظ که برفرض هم چنین چیزی واقعیت داشته باشد آن فرد مومن و آگاه ، اولویت را به بهزیستی یا خانواده های بی پدر و بدون بیمه میدهد نه کارگری که بهرحال کم یا زیاد، معیشتش گذراست.

بنده هم دوست دارم در شهرم انسانهای آگاه و نوعدوست باشند و خدا را هزاران بار شکر که کم هم نیستند لیکن تکیه بر داستانهای بی اعتبار، چه چیزی به جامعه ما اضافه میکند درحالیکه جامعه ما سرشار از نوعدوستی هاست.

میدانم حرفهایم تلخ است ولی ماهیت حرف واقعی، همین است.

۹۵/۳/۷ ۰۳:۴۵

با سلام دوستان. باز هم یک خبر، اون هم از نوع خوبش بازهم افکار منفی و انتقاد.
پیشنهاد من: از فردا دوستان حاضر در این سایت که قهوه به دست و لم داده به مبل اقدام به انتقاد می کنند یک کار خیرخواهانه در هر حد و اندازه ای (دست یک پیرمردو بگیر و از خیابون ردش کن همین و بس)، در محله ، منطقه و یا سطح شهرستان انجام بدین و عکس مربوط به اون و یا خبرش رو بزارین تا شهرت گلستان بشه. مگر شهر من نیویورک یا پاریس هست که به ریزترین اتفاقاتش سندسازی و انتقاد می شود؟ شهر من توی اولین نیازهای شهروندی و فرهنگی و اقتصادی مشکل دارد. انتقاد کار راحتی است. اون هم از شهری مثل شهر من.کاری بکنین.اون موقع مردین.

۹۵/۳/۶ ۲۳:۳۱

با عرض و سلام وتشکر از استاد پرویز پرستویی ،شهرستان میانه را با ذکر حسن وخوبی وبخشش به همه شناساندی واینکه انسان های نیازمند در ظاهر معلوم نیستند وانسان های وارسته نیکوکار ، پنهانی کمک می کنند ،امیدوارم این خاطره باعث شود کمک به هم نوع در خفا بیشتر شود و از همسایه وفامیل وآشنایان خود غافل نباشیم ،نیازمندان در نزدیکی ما هستند ، آبروداری میکنند ،آبروداری کنیم.

۹۵/۳/۶ ۱۱:۳۳

"با سپاس و تقدیر از نیت خیر آقای پرویز پرستویی و سالار خان پویان"

در اواسط زمستان 94، پس از حمله عده ای به سفارت عربستان سعودی، این داستانک به طور گسترده ای در فضای مجازی پخش شد. البته با نام شهری دیگر.

۹۵/۳/۶ ۱۰:۳۳

یادش بخیر!!!!!؟؟؟؟؟؟
نیا 13 بدر دی(مگه 13 بدره)؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

۹۵/۳/۶ ۰۹:۴۲

یادش بخیر چند سال پیش هم به اسم شهرهای دیگه منتشر شده بود, اون موقع تلگرام نبود و کاربرهای فیسبوک خارجی و کلوب داخلی این رو منتشر کرده بودن. اینجاست که میگه: تاریخ تکرار می شود.
چون آقای پرستوی این رو گذاشته دلیل بر درستی و واقعیت اون نیست. ایشان منبع خبری موثق نیستند و از شبکه های اجتماعی کپی کردند.

۹۵/۳/۶ ۰۸:۰۷

آقای نایبی من شما رو دوست دارم اما میخوام سوال یه کاربرمهمون رو دوباره ازطرف خودم بپرسم با اجازه
سلام استادنائبی
عرض معذرت برام به سوالی پیش اومده@ میخوام ببینم دقیقا کجاش این داستان واس شما بعیده؟؟
اینکه اتفاق رخ داده را قبول ندارید و و اونقدر حرکت زشتیه که از میانه ای جماعت این انتظاررو نداشتین؟؟
یااینکه کار اینقدر خوبه و ارزشمنده که بازم شما از میانه ای ها بعید میدونید؟! دقیقا کجاش بعیده و چراش؟؟؟؟

۹۵/۳/۶ ۰۷:۲۲

نیت آن مرد و زن در انتخاب کارگر نیازمند ستودنی است و از آقای پرستویی بابت نشر  این  موضوع در شبکه های اجتماعی کمال تشکر را داریم

۹۵/۳/۵ ۲۳:۱۹

حق با شماست جناب مهندس نائبی
با گوگل کردن عبارت "اولین حج با زیارت حاجی سرابی انجام شد" میتوان کپی همین داستان با نام شهر سراب را در سایت ها، وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی مختلف ازجمله اینستاگرام و گوگل پلاس یافت.

۹۵/۳/۵ ۲۳:۰۰

من هم تشکر میکنم از شما هنرمند ملی محلی استانی شهرستانی . شرمندم کردید چرا زحمت کشیدید . ما که راضی نبودیم

۹۵/۳/۵ ۲۰:۵۴

بجای رفتن به صفحه جناب پرستویی وکامنت گذاشتن نباید فضارا مسموم کرد مگر ایشون از دیکاپریو چی کم دارن که مطلب دریاچه ارومیه اش میلیونها ایرانی رو به صفحه اش کشاند !!الحق که مرغ همسایه غازه !!!!

۹۵/۳/۵ ۱۹:۱۸

این خبر منبع نداره..میگن برای مرندهم بوده

خوب یعنی چی!!!

۹۵/۳/۵ ۱۹:۱۸

سلام استادنائبی عرض معذرت برام به سوالی پیش اومده@ میخوام ببینم دقیقا کجاش این داستان واس شما بعیده؟؟ اینکه اتفاق رخ داده را قبول ندارید و و اونقدر حرکت زشتیه که از میانه ای جماعت این انتظاررو نداشتین؟؟ یااینکه کار اینقدر خوبه و ارزشمنده که بازم شما از میانه ای ها بعید میدونید؟! دقیقا کجاش بعیده و چراش؟؟؟؟

۹۵/۳/۵ ۱۷:۴۲

جناب مهندس نائبی قبول کردیم حق باشماست نتیجه این شد که مطلب خراب شدوشما مطلب راخراب ولوس کردیدونتیجه اخلاقی آن راکه میتوان پول حج غیر واجب رابه نیازمندان داد راخراب کردید.اجرک الله

۹۵/۳/۵ ۱۵:۵۳

حال کردم.خوشم اومد وقتی میبینم استاد عزیزم آقای پرستویی تنها کسی که نقش مارمولک رو میتونست تو ایران ازآب دربیاره ، اسم میانه را حتی دروغ هم باشد به زبان آورده.مهم اینه که توی صفحه اش اسم میانه رو نوشته. حتی بفرض محال دروغ هم باشه بازم نوشته و تموم شده داستان به اسم میانه ثبت شده........................................
زنده باد میانا زنده باد پرستویی زنده باد سالار

۹۵/۳/۵ ۱۵:۴۱

این لینک غیر فعاله آقای نائبی
راستی چرا میخوایین و اصرار دارین ثابت کنین که دروغه این قضیه

۹۵/۳/۵ ۱۵:۱۵

شاید احسان کننده نمیخواسته بقیه بدونن اسمش چیه
مگه همه مثل شمان یه کتاب از این ور اونو جمع کردن در بوق و کرنا کنن

۹۵/۳/۵ ۱۵:۱۲

چرا اصرار داری دروغه؟
این بخالت چیه در ما میانه‌ای‌ها
وای بر ما، اف بر ما، چون بر ما

۹۵/۳/۵ ۱۵:۰۸

 همین خبر سال گذشته به اسم سراب شایعه شد. قبلش درباره کاشان هم شنیده بودم. شما این خبر را مطالعه کنید:

http://www.cloob.com/u/reza64hamid/122812384

۹۵/۳/۵ ۱۵:۰۷

آخه نائبی جان
یه بار نشد شما حسن ظن به چیزی داشته باشی
همش سوء ظن و گمان دورغ
یه درصدم احتمال بدی راسته جای دوری نمیره
چشمهاتو بشور
جور دیگر باید دید

۹۵/۳/۵ ۱۴:۲۶

سلام .آقای مهندس کی میاد اسمشو بگه .شما الان جای این آقا خانم بودین اسمتونو میگفتین .اگه بگین آره مطمئنن ریا یا به خاطره شهرت این کارو کردین

۹۵/۳/۵ ۱۴:۰۹

این قضیه چند روز پیش در گروههای تلگرامی  میانه انتشار میافت ولی عین همین قضیه را شنیدم که به اسم شهرهای دیگر هم در گروهها انتشار میابد به همین علت صحت و سقم این قضیه یکم نامشخص است.با ترویج برنامه های  مجازی بازار اخبارهای نادرست یکم داغ است وشاید پرویز پرستویی که یکی از اسطوره های  بازیگری است هم به خاطر روح این قضیه که جنبه  انسان دوستی و کمک به هم نوع دارد در صفحه شخصی خود قرار داده است.

۹۵/۳/۵ ۱۴:۰۰

زنده باد استاد پرستوی عزیز و آن مرد و زن که الحق شیعه محمد و خاندان پاک و مطهرش هستند.
صرف نظر از میانه ای بودن آنها واقعا کار خداپسندانه ای کرده اند.

۹۵/۳/۵ ۱۲:۲۹

بیسکوئیت

آخرین پست پرویز پرستویی در اینستاگرام

یادمه هشت سالم بود… یه روز از طرف مدرسه بردنمون کارخونه تولید بیسکوییت، مارو به صف کردن و بردنمون تو کارخونه که خط تولید بیسکویت رو ببینیم. وقتی به قسمتی رسیدیم که دستگاه بیسکویت میداد بیرون خیلی از بچه ها از صف زدن بیرون و بیسکویتایی که از دستگاه میزد بیرون رو ورداشتن و خوردن… ولی من رو حساب تربیتی که شده بودم میدونستم که اونا دارن کار اشتباه و زشتی میکنن، واسه همین تو صف موندم ولی آخرش اونا بیسکویت خورده بودن و منی که قواعدو رعایت کردم هیچی نصیبم نشده بود… الان پنجاه سالمه، اون روز گذشت ولی تجربه اون روز بارها و بارها تو زندگیم تکرار شد. خیلی جاها سعی کردم که آدم باشم و یه سری چیزا رو رعایت کنم ولی در نهایت من چیزی ندارم و اونایی که واسه رسیدن به هدفشون خیلی چیزارو زیر پا میزارن از بیسکویتای تو دستشون لذت میبرن… از همون موقع تا الان یکی از سوالای بزرگ زندگیم این بوده و هست که خوب بودن و خوب موندن مهمتره یا رسیدن به بیسکوییتای زندگی؟ اونم واسه مردمی که تو و شخصیتت رو  با بیسکوییتای توی دستت میسنجند؟!؟! “پرویز پرستویی”

 

۹۵/۳/۵ ۱۲:۲۹

آخرین پست پرویز پرستویی در اینستاگرام

به راستی قهرمان واقعی کیست؟ قهرمان ، یعنی کسی که بر ترس‌هایش غلبه می‌کند قهرمان یعنی کسی که مرزها و توانایی‌هایش را گسترش می‌دهد اگر یک بچه‌ی معلول به زحمت خودش را تکان می‌دهد، این یک قهرمان است زحمتی که او می‌کشد ، هیچ کمتر از قهرمانِ المپیک نیست اطرافمان را نگاه کنیم قهرمانان بسیاری وجود دارند قهرمانانِ گمنام! قهرمانانی که گاهی وقت‌ها شکست‌خورده تلقی می‌شوند ! همه‌ی ما به نوعی قهرمان هستیم قهرمانانی که به آنها مدال که نمی‌دهند ، هیچ ! بعضاً دعوای‌شان هم می‌کنند اما بیایید چشمهای‌مان را بشوییم و جور دیگری به دنیا نگاه کنیم نخواهیم که همه مثل هم باشند ! دنیا کارخانه‌ی خط تولید نیست همه تفاوتها باا رزش است تفاوت در رنگها، نژادها و ادیان همه با ارزش است اگر بچه‌ای معلول است و با این‌حال زندگی می‌کند ، اگر بچه‌ای نمی‌تواند راه برود ولی تلاش می‌کند راه برود ، قهرمان است ... چرا که او تمام عزمش را جزم کرده و به هدفش رسیده است . شما هم بر ترس هایتان غلبه کنید امروز را جور دیگری زندگی کنید آن طور که دوست دارید آن طور که لذت می برید ... از الان یک قهرمان باشید

۹۵/۳/۵ ۱۲:۲۶

آخرین خبر/ پرویز پرستویی با انتشار این عکس در اینستاگرامش نوشت: «نیمه شبی چند دوست به قایق سواری رفتن،و مدت زیادی پارو زدند . سپیده که زدگفتندچقدر رفته ایم،تمام شب را پارو زده ایم ! امادیدند درست در همان جایی هستندکه شب پیش بودند: آنان تمام شب را پارو زده بودند، ولی یادشان رفته بود طناب قایق را از ساحل بازکنند! دراقیانوﺱ بی پایان هستی،انسانی که قایقش را از این ساحل باز نکرده باشد هر چقدرهم که رنج ببرد،به هیچ کجا نخواهد رسید. قایق آگاهی تو به کجا بسته شده است؟ آیا به بدنت بسته شده؟ به افکارت؟ و یا به عواطفت؟ بدن..افکار و عواطف... این ها ساحل های تو هستند.»

۹۵/۳/۵ ۱۲:۲۵

 

آخرین خبر/ پرویز پرستویی بمناسبت روز پدر

ﭘﺴﺮﯼ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻏﺬﺍﯼ ﺷﺐ ﺑﻪ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺑﺮﺩ . ﭘﺪﺭ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺿﻌﯿﻒ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﺮﻭﯼ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﻣﯿﺮﯾﺨﺖ . ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺍﺭﻥ ﺑﺎ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﺴﻮﯼ ﻣﺮﺩ ﭘﯿﺮ ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ، ﻭ ﭘﺴﺮﺵ ﻫﻢ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺑﻮﺩ . ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻏﺬﺍﯾﺸﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﭘﺴﺮ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺧﺠﻞ ﻫﻢ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺑﺮﺩ، ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﺮﺩ، ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺷﺎﻧﻪ ﺯﺩ ﻭ ﻋﯿﻨﮏﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺗﻨﻈﯿﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ . ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﺴﻮﯼ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ . ﭘﺴﺮ ﭘﻮﻝ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﺎ ﭘﺪﺭ ﺭﺍﻫﯽ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺧﺮﻭﺟﯽ ﺷﺪ . ﺩﺭﯾﻦ ﻭﻗﺖ، ﯾﮏ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺯ ﺟﻤﻊ ﺣﺎﺿﺮﯾﻦ ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩ؛ . ﭘﺴﺮ ﺁﯾﺎ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯿﮑﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ؟ . ﭘﺴﺮ ﭘﺎﺳﺦ ﺪﺍﺩ؛ ﻧﺨﯿﺮ ﺟﻨﺎﺏ . ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﮕﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ . ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﭘﯿﺮ ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ، ﭘﺴﺮ . ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ . ﺩﺭﺳﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﭘﺴﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﭘﺪﺭﺍﻥ . ﯾﮏ ﻧﻮﻉ ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ ﻣﻄﻠﻖ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺣﺎﮐﻢ ﺷﺪ

۹۵/۳/۵ ۱۲:۲۳

آخرین خبر/ پرویز پرستویی بازیگر کشورمان با انتشار تصویری از ایکر کاسیاس سنگربان تیم ملی اسپانیا در صفحه شخصی اینستاگرامش نوشت: ﯾﮑﻰ ﺍﺯ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺑﺎﻧﺎﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺑﺎﻥ ﺗﯿﻢ ﻣﻠﻰ ﺍﺳﭙﺎﻧﯿﺎ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺋﺎﻝ ﻣﺎﺩﺭﯾﺪ ﺻﺎﺣﺐ ﺭﮐﻮﺭﺩﻫﺎﻯ ﻋﺠﯿﺐ ﻭ ﻏﺮﯾﺒﻰ ﺷﺪﻩ، ﮐﺎﺭﻯ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻗﻠﺐ ﻫﻤﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﻯ ﻋﺎﻃﻔﻰ ﺭﺍ ﻟﺮﺯﺍﻧﺪ. ﻇﺎﻫﺮﺍً ‏«ﺍﯾﮑﺮ‏» ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺵ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻏﺬﺍ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﺎ ﯾﮏ ﻧﻮﺟﻮﺍﻥ ۱۳ ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﺩﭼﺎﺭ ﻧﻘﺺ ﻋﻀﻮ ﺑﻮﺩﻩ ﺭﻭﺑﻪ ﺭﻭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ. ﭘﺴﺮﮎ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺩﯾﺪﻥ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺑﺎﻥ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺍﻯ ﺍﺳﭙﺎﻧﯿﺎ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺍﻭ ﻣﻰ ﺭﻭﺩ ﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﯾﺪ : ‏«ﺁﻗﺎﻯ ﮐﺎﺳﯿﺎﺱ ... ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺑﺎﺯﻯ ﺑﺎ ﭘﺮﺗﻐﺎﻝ، ﺗﻮ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﻮﻓﻖ ﺷﺪﻯ ﭘﻨﺎﻟﺘﻰ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﻨﻰ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻭ ﺑﻘﯿﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺩﺭ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﻯ ﺍﺳﺘﺜﻨﺎﯾﻰ، ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﯾﻢ! ﺍﯾﮑﺮ ﮐﺎﺳﯿﺎﺱ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﻰ ﺟﻠﻮﻯ ﺍﺷﮑﺶ ﺭﺍ ﻣﻰ ﮔﯿﺮﺩ ﺍﺯ ﭘﺴﺮﮎ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﻰ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻧﺎﻡ ﻭ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﻰ ﮔﯿﺮﺩ ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﻇﻬﺮ ﺣﻮﺍﻟﻰ ﻇﻬﺮ، ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ‏« ﮐﺎﺳﯿﺎﺱ ﺑﺰﺭﮒ ‏» ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﺬﮐﻮﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺑﻬﺖ ﻭﺣﯿﺮﺕ ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻭ ﺷﺎﺩﻯ ﺯﺍﯾﺪ ﺍﻟﻮﺻﻒ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺁﻥ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻣﻰ ﮔﻮﯾﺪ : ‏« ﻣﻦ ﺁﻣﺪﻡ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺗﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﺩﻋﺎﻫﺎﯾﻰ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﻘﻢ ﮐﺮﺩﯾﻦ ﮐﻪ ﭘﻨﺎﻟﺘﻰ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﻡ، ﺷﺨﺼﺎً ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺗﺸﮑﺮ ﮐﻨﻢ» ﺑﭽﻪ ﻫﺎﻯ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻰ ﺳﺮ ﺍﺯ ﭘﺎ ﻧﻤﻰ ﺷﻨﺎﺧﺘﻨﺪ، ﺍﻃﺮﺍﻑ ‏« ﺍﯾﮑﺮ‏» ﺣﻠﻘﻪ ﻣﻰ ﺯﻧﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻋﮑﺲ ﻣﻰ ﺍﻧﺪﺍﺯﻧﺪ ﻭ ﺍﻣﻀﺎ ﻣﻰ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﻭ ... ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﯾﮑﻰ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﯾﺪ : ‏« ﺁﻗﺎﻯ ﮐﺎﺳﯿﺎﺱ ﺗﻮﻣﯿﺘﻮﻧﻰ ﭘﻨﺎﻟﺘﻰ ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﺑﮕﯿﺮﻯ؟‏» ﺍﯾﮑﺮ ﻧﯿﺰ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﺯ ﺩﺍﺧﻞ ﻣﺎﺷﯿﻨﺶ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﻯ ﺗﻤﺮﯾﻦ ﺭﺍ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺑﺮﺗﻦ ﻣﻰ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﭼﻤﻦ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﻰ ﺭﻭﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻰ ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺻﺖ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﻫﺮﮐﺪﺍﻡ ﺑﻪ ﺍﻭ ﯾﮏ ﭘﻨﺎﻟﺘﻰ ﺑﺰﻧﻨﺪ و ﺍﯾﮑﺮ ﮐﺎﺳﯿﺎﺱ ۲ ﺳﺎﻋﺖ ﻭ ﻧﯿﻢ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﺪ ﺗﺎ ﺗﮏ ﺗﮏ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﻯ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺁﻥ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭘﻨﺎﻟﺘﻰ ﺑﺰﻧﻨﺪ. ﺁﺭﯼ ﺷﻬﺮﺕ ﻇﺮﻓﯿﺖ ﻣﯽ ﺧﻮﺍهد.

۹۵/۳/۵ ۱۲:۲۱

آخرین خبر/ پرویز پرستویی با انتشار این عکس نوشت: انسانهای ناپخته همیشه میخواهند که در مشاجرات پیروز شوند... حتی اگر به قیمت از دست دادن "رابطه" باشد... اما انسانهای عاقل درک میکنند که گاهی بهتر است در مشاجره ای ببازند، تا در رابطه ای که برایشان با ارزش تر است "پیروز" شوند... هیچگاه فراموش نکنیم که هیچکس بر دیگری برتری ندارد ؛ مگر به " فهم و شعور " ؛ مگر به " درک و ادب " ؛ آدمی فقط در یک صورت حق دارد به دیگران از بالا نگاه کند و آن هنگامی است که بخواهد دست کسی را که بر زمین افتاده را بگیرد و او را بلند کند ! واین قدرت تو نیست ؛ این " انسانیت " است..

۹۵/۳/۵ ۱۲:۲۰

بطور مثال چند دلنوشته ساده دیگر از این هنرمند را ذیلاً به عرض می رسانم:

آخرین خبر/ پویز پرستویی در جدیدترین پستش داستانی از مولانا نقل می کند: گویند درگذشته دور در جنگلی شیر حاکم جنگل بود ومشاورارشدش روباه بود وخر هم نماینده ی حیوانات در دستگاه حاکم بود. باوجود ظلم سلطان وتایید خروحیله روباه،همه حیوانات، جنگل را رها کرده وفراری شدند،تا جایی که حاکم ونماینده ومشاورش هم تصمیم به رفتن گرفتند. درمسیر گاهگاهی خرگریزی می زد وعلفی می خورد. روباه که زیاد گرسنه بود به شیر گفت اگرفکری نکنیم تو ومن از گرسنگی می میریم وفقط خر زنده می ماند، زیرا او گیاه خوار است ،شیر گفت چه فکری روباه گفت خرراصدا بزن وبگو ما برای ادامه مسیر نیاز به رهبر داریم. وباید از روی شجره نامه دربین خود یکی را انتخاب کنیم و از دستوراتش پیروی کنیم. قطعا تو انتخاب می شوی وبعد دستور بده تا خر رابکشیم وبخوریم. شیر قبول کرد وخررا صدا زدند وجلسه تشکیل دادند، ابتدا شیر شجره نامه اش را خواند وفرمود جد اندرجد من حاکم وسلطان بوده اندوبعد روباه ضمن تایید گفته شیر گفت من هم جد اندرجدم خدمتکار سلطان بوده اند، خرتااندازه ای موضوع را فهمیده بود ودانست نقشه ی شومی در سردارند گفت من سواد ندارم شجره نامه ام زیر سمم نوشته شده. کدامتان باسوادی آن را بخوانید ، شیر فورا گفت من باسوادم ورفت عقب خر تا زیر سمش رابخواند خر فورا جفتک محکمی به دهان شیر زد وگردنش را شکست.روباه که ماجرا رادید روبه عقب پا به فرار گذاشت ، خر اورا صدا زد وگفت بیا حالا که شیر کشته شده بقیه راه را باهم برویم ، روباه گفت نه من کار دارم خر گفت چه کاری گفت می خواهم برگردم وقبر پدرم را پیدا کنم وهفت بار دورش بگردم وزیارتش کنم که مرا نفرستاد مدرسه تا با سواد شوم وگرنه الان بجای شیر گردن من شکسته بود #مولانا

۹۵/۳/۵ ۱۲:۱۳

مهندس جان به اعتقاد شخص بنده، سخنان بسیار ساده و نقل اتفاقات روزمره ی این چنین افراد فرهیخته و شهیری با جایگاه رفیع اجتماعی به زبان ساده و امروزی برای عامه مردم بسیار جالب و نغز است...

و گمان میکنم این قشر آنقدر دانا و فهیم باشند، که حرفها و شایعات موجود در جامعه را دامن نزده و به منشا شایعات تبدیل نشوند، زیرا همچو ما، قطعاً خودشان نیز باید نیک واقف باشند که هرنقل قولی از ایشان هزاران برابر قدرت نفوذ بیشتری می یابد...

بازهم به اعتقاد بنده، این عزیزان صرفاً واقعیت ها و تجربه های زندگی شخصی خویش، یا حاصل مراودات شان با دوستان و آشنایان و حتی گاهاً غریبه های بسیار دور که بصورت اتفاقی سر راهشان قرار می گیرند، را نقل می کنند، و نخبگان حوزه های مختلف اکثراً از این طریق زیرکانه با ابراز یک خاطره ساده یا یک نقل قول مستند، از طریق یک ابزار اجتماعی عقیده و خط فکری خویش را به جامعه منتقل نموده و با داشتن محبوبیت برروی افکارعمومی تأثیرگذاری میکنند...

و در این روش بسیار هوشمندانه، سابقه نشان داده و اثبات کرده، مردم از روشن گران و روشن فکران خوش سابقه انصافاً تأثیر پذیرفته اند و به مرور این طریق منتج به تحقق منویات و اهداف مطلوب شده است.

 

۹۵/۳/۵ ۱۱:۱۱

با سلام

نشر چنین مطالبی هم از جنبه عمومی و فرهنگ سازی حائز اهمیت است هم از جنبه اختصاصی و تبلیغ مثبت شهرمان

تشکر از هنرمند عزیز پرویز پرستویی و هنرمند شهرمان سالار پویان

۹۵/۳/۵ ۱۰:۵۱

نه اصلا منظورم پرویز پرستویی هنرمند پرآوازه و پرافتخارمان نیست. منظورم این است که متأسفانه پس از رونق دنیای مجازی، شایعات و افسانه ها بسیار شده و صاحبی ندارند و ماها بدون درنگ آنها را نقل میکنیم. آقای پرستویی هم باور کرده و آنرا نقل کرده لیکن من به احتمال 999 در 1000 می گویم دروغی بیش نیست!

۹۵/۳/۵ ۱۰:۳۲

در دنیای پر از دروغ و ریا و نیرنگ، شنیدن داستان های اینچنینی امید به زندگی را در انسانها بالا می برد. فارغ از صحت و سقم داستان، نفس این عمل بسیار آموزنده است. مخصوصاً زمانی که این داستان توسط یک هنرمند بزرگ روایت می شود. هر چند این مطلب از هفته گذشته در شبکه های اجتماعی دست به دست می شد و بسیار هم مورد توجه قرار گرفته،

لازم است به خاطر ترویج رفتارهای اینچنینی از هنرمند بزرگ سرزمینمان سپاسگزار باشیم.

۹۵/۳/۵ ۱۰:۲۸

خدارا شکر که شما آخر قصه را بستید والا همه می ماندند که چه کسی میتواند این آخر این داستان را ببندد!!؟؟؟
خدایا صدهزار مرتبه شکر که یکی پیدا شد

۹۵/۳/۵ ۱۰:۱۶

این داستان تقریبا قدیمی و مربوط به سالها پیش است که به صورت روایی در مدارس توسط معلمان هم بازگو میشود. صحت این داستان و ارتباط رخدادی آن در شهر میانه امری صد در صد بعید است.

۹۵/۳/۵ ۱۰:۱۳

سلام، وقت بخیر جناب نائبی عزیز

خب بنظر حضرتعالی، انسانی در چنین جایگاه اجتماعی و هنرمندی با این آوازه، با چه هدفی به دروغ متوسل شود؟ و اگر شما حدس و گمان خاصی دارید بفرمائید درصدد چه چیزی هستند که چنین به دروغگویی بپردازند؟

۹۵/۳/۵ ۰۹:۵۳

باسلام و سپاس

بنده بعید می دانم چنین موضوعی صحت داشته باشد. اگر چنین اقدامی شده است لطفا مشخصات احسان کننده یا احسان شونده را اعلام نمایید.

۹۵/۳/۵ ۰۹:۴۹

هنوزم همچین آدمایی پیدامیشن. درود به شرف هرچی مردی و مردونگی
زنده باد میانالی...........................
حالا ماهم توی سایت بیایم به هم بپریم و فقط زیرآب دوستای خودمونو بزنیم!!!!!!

۹۵/۳/۵ ۰۹:۲۰

گورسن هانسی باوجدان لاریمش لار. الله کمکلری اولسون...........
یاشاسین استاد پرستویی
اللرنیز آغریماسین جناب پویان

اخبار روز