کد خبر: ۲۴۸۹۴
۱۷۰۷۵ بازدید
۶۱ دیدگاه (۵۵ تایید شده)

رمز گشایی از داستان ژیلا اعلایی سوژه جنجالی ماه‌عسل از ته چاه

۱۳۹۳/۴/۳۰
۱۱:۳۸

 

شب گذشته در بیست و سومین رو از ماه مبارک رمضان ویژه برنامه "ماه عسل" با ادامه قصه‌ی روز قبل خود مهمان دل‌های عرفانی مخاطبان در این شب‌های قدر شد.
 
"احسان علیخانی" با سلام به روی ماه هموطنان و دوستان عزیز و گرانقدر، و همچنین مخاطبان اصیل و همیشگی ماه عسل، برنامه را آغاز کرد.

پس از پخش تیتراژ آغازین، علیخانی گفت: بنا به تقاضاهای زیاد مخاطبین و نیمه ماندن قصه‌ی مهمان شب گذشته، امروز مجددا از "ژیلا اعلایی" برای حضور در برنامه دعوت به عمل آوردیم.
 
ژیلا اعلایی بعد از زهرا حسینی، مهمان ماه عسل 87 دومین مهمانی است که دوباره در تاریخ ماه عسل در برنامه حضور پیدا می‌کند.

علیخانی در ادامه رو به مخاطبان اظهار داشت: من شب گذشته به حساسیت و وسواس شما مخاطبان نسبت به ماجرا‌ها و روایت های ماه عسل ایمان آوردم، به قدری سوالات دقیق و ظریفی از سوی ما مطرح شد که این سوالات به ذهن کسی هم خطور نمی‌کرد.
 

علیخانی رو به ژیلا اعلایی، از تغییر جنس آرزوهایش از شب‌های قدر سال گذشته تا امسال پرسید و مهمان پاسخ داد: سال گذشته بعد از سلامتی، دعایم برای حل مسائل مادی زندگی‌ام بود، ولی امسال فقط خداوند را بابت دیدن دوباره‌ی شب‌های قدر شکر کردم.
 
علیخانی در این بیت عنوان کرد: قصه‌ی شما به قدری مورد استقبال قرار گرفته که از شب گذشته 6 کارگردان برای ساخت فیلم زندگی شما با من تماس گرفتند.
 
علیخانی درباره‌ی دلیل و انگیزه آن فرد برای طرح نقشه‌ی گنج پرسید و مهمان گفت: آن فرد به ما اعتماد داشت و تصورش بر این بود که ما از لحاظ مالی او را تامین خواهیم کرد. همسر من در طی این مدت مدام بابت خریداری دستگاه گنج یاب به او پول می‌داد ولی در ماه‌های اخیر همسرم به او فشار می‌آورد که اگر از گنج خبری نیست، باید پول‌های من را پس دهی و او هم شاید بابت این فشار‌ها خواسته تا هر دوی ما را از سر راه بردارد. البته این تصورات ذهنی من است و هنوز پرونده‌ی این ماجرا باز است و انگیزه‌ی جنایت هولناک مشخص نیست.


 مهمان در خصوص سوال‌های مخاطبان بابت خونسردی خود در روز گذشته بیان کرد: حدود 10 ماه از فوت همسرم می‌گذرد و هنوز فرزندان من اشک‌هایم را ندیدند، چرا که هرگز نگذاشته‌ام آن‌ها اشک‌هایم را ببینند.
 
من در 4 ماه اول به قدری از لحاظ وضعیت جسمانی و روحی دچار مشکل بودم که هفته‌ای دو روز بابت مشاوره به تهران می‌آمدم تا به حالت نرمال رسیدم. الان هم با قرص آرام بخش شب‌های به خواب می‌روم تا به مسائل درون چاه فکر نکنم و به روند عادی زندگی برگردم و فرزندانم را به ثمر برسانم، منتها از شب گذشته با حضور در برنامه شما، شرایط روحی بدی پیدا کردم. علیخانی از این حرف مهمان ناراحت شد و افزود: پس چرا به برنامه ماه عسل آمدید؟ ژیلا اعلایی عنوان کرد: یکی از دوستانم به من گفت خداوند به تو عنایت کرده، تو باید این تکلیف را ادا کنی.
 
وی ادامه داد: وقتی همسرم کنار من مرد، تمام سعی‌‌ام بر این بود تا همسرم را زنده نگه دارم، تمام پهلو‌های بهروز را من منگوش گرفتم تا او واکنش نشان دهد، کوله پشتی که با خود برده بودیم برای گرم نگه داشتن بهروز روی او انداختم، دستانم روی پهلوی بهروز بود تا سرد شد.
 
وی در ادامه عنوان کرد: موتور به دلیل سنگینی روی ما نیفتاده بود ته چاه بسیار نرم و بدن من در دو روز اول بی حس بود. ار روز شنبه حشره‌ها روی من راه می‌رفتند و من تنها از ترس خاک پرتاب می‌کردم.
 
علیخانی از مهمان پرسید در ته چاه به این فکر کردی که چرا باید درون چاه بیافتید؟ مهمان پاسخ داد: بله فکر کردم و دلیل آن را طمع و قانع نبودن به روند زندگی خود یافتم.
 

وی تصریح کرد: هوا ابری بود ولی باران نیامد، آن شب تا صبح کافر شدم و اینکه حتما خدا نیست، چرا که حداقل باران می‌‌بارید ولی بعد به این نتیجه رسیدم که با اعتقادات 34 سال زندگی‌ام بمیرم، تا اینکه روز دوشنبه بسیار تشنه و گرسنه شده بودم و تمام دستانم را حشرات خورده بودند و شرایط سخت مرا به فکر خودکشی انداخت، چراغ شیشه موتور را روی رگ دستم کشیدم و تا 2 ساعت درگیر خودکشی بودم ولی بعد به ف کر فرزندانم افتادم و منصرف شدم.
 
وی افزود: در درون چاه فقط من، یک دنیا بدبختی و نا امیدی وجود داشت و کسی جز خدا برای متوسل شدن وجود نداشت، بنابراین آرام شدم.
 
صبح روز بعد از تشنگی زبانم مثل یک چوب به بیرون آمده بود و از خدا خواستم تا نگذارد شیعه‌ی علی مثل سگ بمیرد. بنابرین اسپری را از داخل کیفم با زحمت بیرون آوردم و روی رگ‌ها و چشمانم زدم بعد با اشک چشمانم زبانم را خیس کردم و زبانم را داخل دهانم بردم، بعد از آن سجده شکر به جا آوردم و امید به قدرت خدا من را نجات داد.
 
ژیلا اعلایی، در ادامه ماجرا اظهار داشت: همسرم بهروز موقع رفتن تمام جزئیات گنج و همچنین نام و شماره تلفن کارگرمان را در یک نامه می‌نویسد و داخل گاو صندوق مغازه می‌گذارد و به دوستش می‌‌‌گوید اگر تا ساعت 8 امشب برنگشتیم، آن نامه داخل گاو صندوق را تحویل پلیس آگاهی بده که بعد از اینکه ما برنمی‌گردیم، دوست همسرم ساعت 8 شب نامه را به خانواده‌ام و پلیس آگاهی می‌دهد و تجسس شروع می‌شود. بعد از یک هفته آن کارگر اعتراف می‌کند و خودش آدرس چاه را به ماموران می‌دهد.
 
ژیلا اعلایی در پایان خاطرنشان کرد: من در چاه غفلت خودم افتاده بودم و لطف خدا شامل حالم شد.
 
علیخانی پس از خروج از قاب "ماه عسل" عنوان کرد: امشب خدا را به یأس و ناامیدی دل حضرت ابوالفضل عباس (ع) تا ما را نا امید نکند. این قسم آسمان را می‌لرزاند. ماهتون عسل.
  منبع: باشگاه خبرنگاران
کانال تلگرامی صدای میانه اشتراک‌گذاری مستقیم این مطلب در تلگرام

نظر شما

۰۲/۵/۲۲ ۲۰:۱۸

خب خانم جون اون بوی بد حاصل گندیدگی جسد بهروز شوهر ژیلا بود یعنی درکش اینقدر سخته واست؟

۰۲/۱/۷ ۱۴:۱۴

درود من وکیل خانم ژیلا علایی هستم و صدا سیما در واقع دارن خلاصه رو تعریف میکنن!وگرنه این پرونده جنایی بسیار پیچیده تر و وحشتناکتر هست. برای برنامه ماه عسل واقعا متاسفم!؟!

۹۵/۵/۱۲ ۰۰:۱۵

من نفهمیدم چرا بهروز افتاد زود مرد

۹۳/۶/۴ ۱۲:۲۵
http://hamshahrionline.ir/details/228521
۹۳/۵/۱۰ ۱۳:۳۶
کاش ی نفر از دادگستری استان سمنان میومد و حقایق را فاش میکرد. برای برنامه ماه عسل متاسفم که اینطور برای جلب بیننده حقایق را به دورغ تبدیل می کند....
۹۳/۵/۷ ۱۶:۱۹
میلاد جون با هات موافقم واما شما آقای امین در مورد اینکه کارگر این خانم یک ادم روستایی بوده وشاید هم گول بعضی وعدها رو خورده شک نکن لطفا بزارید تا همه بخونن وگرنه اونقدر مینویسم تا خسته بشید از بررسی کردن
۹۳/۵/۷ ۱۶:۱۵
خانم ژیلا نمیشه یک طرفه قضاوت کرد وگفت شما درست میگید ولی منطقم میگه شما وهمسرتون هم مقصر اصلی بوده اید چون یک خانم چه جوری میتونه تو بیابون این احتمالو در نظر نگیره که خلاصه قراره مقدار زیادی پول بدستشان برسه...
۹۳/۵/۷ ۱۶:۰۷
سلام به شما دوستان عزیز من سمنانی هستم از اینکه بعضی آدما در جایکاهکه هستن وخودشونو فراموش میکنن خیلی بدم میاد فکر کنم که شما هم موافق باشید خانم علائی من شما را ندیدم به جز تو ماه عسل اینکه گفتید تا حالا علائ نبودید خیلی برام مسخره بود چون شما اصلیتتون مال اونجاست ماه محرم وروز ششم دسته علائ توایران معروفه بعد شما ادا میکنید که نبودید وشما اقای امین اینکه میگید قاتل کارگر نبوده اشتباه میکنید وانقدر مطمئن حرف نزنید اگر خصومتی دارید خوب نیست که بگید همه ادما اشتباه میکنن .ژیلا خانم قبل از اینکه همسرتون ویا اون قاتل ومقصر بدونم شما رو مقصر میدونم چون اگر نمیخواستید نمی رفتید وممممممممممممممممن از همه شما خوانندگان میخوام که کمتر احساساتی بشبد وعقل ومنطق را جایگزین کنید همیشه وهمه جا خوبه که آدم از ائمه ونیاکان کمک بخواد اما خوب نیست که به در این ماه از روحیه معنوی کهخ مردم دارن سوئ استفاده کنه از دوستان خودتون شنیدم که سه روز با موتور تو بیابون خورین دنبالتون میگشتمن اما صدایی نشنیدن چطور بوده بعد از هشت روز پیداتون کردن واقعا واسمون جالب بنده یک وکیل هستم وخوب میتونم احساسو از منطق تشخیص بدم
۹۳/۵/۵ ۱۲:۵۳
باورش سخت بود ولی...من هرگز قضاوت نمیکنم. خدابهتر میدونه...
۹۳/۵/۳ ۱۸:۴۷
نمیشه قضاوت کرد از پدر کشتگی کارگر شهر بازی با این زن وشوهر هیچ صحبتی مطرح نشد باید دید اونا ابتدا چه بلایی سر این بابا آوردن که اینطور انتقام گرفته قضیه چیزی فراتر از پولیست که بهروز یا یوسف به کارگر میداده
۹۳/۵/۱ ۲۰:۴۷
سلام. به نظر من خدا عاقبت آدم... رو می خواست اینجوری نشون بده تا برای بقیه درس عبرت بشه
۹۳/۵/۱ ۱۹:۴۵
به نظر من گنجو پیدا کرده بودن سر تقسیمش با مشکل مواجه شدن ؛سره هیچ و پوچ اینا رو پرت کرده؟! کاملا غیر منطقیه
۹۳/۵/۱ ۱۸:۲۵
برنامه ی خوبی است
۹۳/۵/۱ ۱۷:۴۵
سلام همه میدونیم که نه تنها تو استان سمنان بلکه خیلی از جاهای ایران عتیقه های قیمتی هست که اسمشو میشه گذاشت گنج من خودم اصالتا اهل استان سمنان هستم واز بستگان من چندین مورد عتیقه مثل هاون طلا اسب وفیل طلا پیداکردن ولی مشکل اصلی اینجاست که دولت فقط اونها رو مصادره میکنه وپولی بابت اون نمیده وکاشف اون ،شئ کشف شده را با قیمت کم میفروشه وبعد ها سر از موزه های خارج از کشور در میاره وباید چندین برابر پول بدیم تا به کشور برگرده اگر دولت همکاری میکرد اون کارگر شهربازی به جای اینکه به بهروز مراجعه کنه واین برنامه ها پیش بیاد با میراث فرهنگی همکاری میکرد
۹۳/۵/۱ ۱۴:۲۹
سلام باتشکرازبرنامه ی خیلی خوبتون پس تکلیف اون جنایتکارچی شد
۹۳/۵/۱ ۰۹:۲۷
باسلام وتشکرازبرنامه خوب وآموزندتون وهمچنین اجرای بسیارعالی جذاب و تاثیرگذارآقای احسان علیخانی. نه تنهاماجرای ژیلا بلکه از تک تک برنامه هاتون من تاثیرمثبت گرفتم.برام دعاکنید
۹۳/۵/۱ ۰۳:۱۳
خییییییلی اموزنده بودو ادمویاد....اعمالمون واخرت میندازه
۹۳/۵/۱ ۰۲:۵۹
وای حالم بده از روزی که این برنامرو دیدم .همش خودمو ته چاه میبینم ،هی خودمو جایه خانمو ژیلا میزارم .منم چند وقتیه اعتقاداتم سست شده نمیدونم چه مرگمه ،چقدر خانم ژیلا صبورو متین بودن و بنظرم همش بخاطر ه ایمان به خداشه که تهه چاه پیداش کرده .خدا خیلی دوست داشته خانم ژیلا یه جوری خواستنی هستی واسه خدا که خواسته فقط و فقط خودشو ببینی .حتی مرگه همسرتونم در کنارتون همینو میگه .من خیلی بنده یه بدیم واسم دعا کنید لطفا و در آخر به کسایی که به داشتن نداشتن آب معدنی فکر میکنن باید گفت شما دیگه کی هستید حاله آدمو بهم میزنید با این طرز ه فکرتون
۹۳/۵/۱ ۰۲:۵۶
سلام.ژیلا جان اون صدای که گفتی صدای سمور نبود پس صدای جی بود؟اون بوی چی بود؟برام سوال شده
۹۳/۵/۱ ۰۲:۳۳
خیلی قصه وحشتناک بود.خدایا اگه من یه روز افتادم تو چاه دلم میخواد همون لحظه بمیرم .مثل بهروز.
۹۳/۵/۱ ۰۲:۱۶
من خیلی خیلی خوب شمارا درک میکنم اگه اون لحظه ها را تصور میکنم همش میگم اگه من بودم وای.....
۹۳/۵/۱ ۰۱:۲۱
بهترین برنامه ای بود که تو عمرم دیدم خیلی دوست دارم در مورد جزئیاتش بیشتربدونم
۹۳/۵/۱ ۰۱:۰۲
بسیار آموزنده و تکان دهنده بود
۹۳/۵/۱ ۰۱:۰۲
ژیلای عزیز برایت در تمام عمر آرزوی سلامتی و شادی دارم دنیا را برایت شاد شادوشادی را برایت دنیا دنیا آرزومندم
۹۳/۵/۱ ۰۱:۰۱
سلام مرسی از همه ماه عسلیا.اقای علیخانی خواهش میکنم این برنامه رو در طول سال هم پخش کن میدونم خیییییییلللللی زحمت میکشیدولی حیفه فقط ماه رمضان باشید و تا سال بعد نباشید.خواهههههههشا.درمورد خانم اعلایی وهمسرش ته چاه چند روز در گیرم خیلی خودمو جاشون میزارم انشاالله خداوند پاداش صبرشون وسختی کشیدنشون رو هزاران برابر کنه.از شماواسه دعوت ایشون مچکریم.ازقاضی پرونده ایشون تقاضای اشد مجازات واسه مجرم رو داریم.
۹۳/۵/۱ ۰۰:۲۹
متاسفم واسه آدمایی که براحتی به خودشون اجازه میدن دیگران قضاوت کنند عیب بزرگ همه ما ایرانی ها همه گناه کارند مگر این که خلافش ثابت بشه
۹۳/۴/۳۱ ۲۲:۵۹
ژیلاجان،باتمام وجود با شما احساس همدردی می کنم وروح همسرتان شاد .منم عاشق همسرم ودخترم هستم خیلی ناراحت شدم .
۹۳/۴/۳۱ ۲۱:۲۲
نازنین: واقعا نمیدونم چی بگم , چند روزه ذهنم درگیره .
۹۳/۴/۳۱ ۲۱:۰۳
سلام تشکر میکنم از برنامه قشنگتون امیدوارم برنامه ماه عسل هر شش ماه ادامه داشته باشه نه سالی یک بار
۹۳/۴/۳۱ ۲۰:۰۳
خدایا یک هفته بدون آب و غذا ؟
۹۳/۴/۳۱ ۲۰:۰۱
خدا پشت و پناهتان
۹۳/۴/۳۱ ۱۹:۳۹
اون گنج ها وعتیقه ها چی شد ایا در این زمینه پرونده ای برای این خانم در دادگاه باز شده است ولی خدایی عجب جیگری داشته این خانم بعد 7-8 روز...
۹۳/۴/۳۱ ۱۹:۳۷
سلام من بابت داستان خانم ژیلا دو روز درگیر خودم بودم همش خودم رو داخل اون چاه تصور میکردم خیلی رو من تاثیر گذاشت.امیدوارم واسه هیچ کس پیش نیاد
۹۳/۴/۳۱ ۱۸:۴۵
من دانشجو حقوق سمنان هستم. استادم درباره داستان شما گفته بود. خوشحال شدم با کمو بیش شما اشنا شدم. برامون دعا کن.
۹۳/۴/۳۱ ۱۸:۳۷
جالب بود ولی آدم به اون سن باید بدونه که تو دل کویر گنج چی کار میکنه اینا همش افسانس که تو کویر گنج هست و بدون هیچ زحمتی دو میلیارد یه دفعه بیاد دست آدم غیر ممکنه واقعا تو کوله پشتیت آب نداشتی خوبه حالا اون اسپریه بوده وگرنه هیچی دیگه ..این که 7روز و هشت شب تو چاه باشی و زنده بمونی واقعا یه معجزس .انشاءالله که این لطفی که خدا بهتون کرده رو قدر بدونید آقای علیخانی ازتون مچکرم که اون قسم رو بهمون یاد دادید من خدا رو قسم دادم و حالم رو عوض کرد جوری که قابل توصیف نیست بازم ممنون
۹۳/۴/۳۱ ۱۷:۵۹
این یک معجزه بوده و همه ما باید از این ماجرا درس بگیریم و به قادربودن خداوند ایمان بیاریم.ممنون ازبرنامه اموزندتون
۹۳/۴/۳۱ ۱۷:۴۰
قصه شما برامون آموزنده بد برام دعا کنید که به آرزوم برسم
۹۳/۴/۳۱ ۱۷:۳۶
قضاوت نمیکنم که دروغ بوده یا راست . ولی این که ادم بدون هماهنگی تو بیابون با یک موتور و یک کوله پشتی بره برای 2 میلیارد تومان بودن هیچ هماهنگی !!! واقعا برایم جای تعجب ..چرا داخل کولکه پشتی یک بطری اب نبود و اسپری بود ؟؟ چرا نامه نوشته شده بود و هماهنگی حضوری نبود و یا تلفنی از قبل ؟؟ به نظرتون یک ادم میلیاردر میتونه گنج را بفرشه یا یک ادم کار گر؟؟ چه دلیلی داشت این کار را بکنه؟؟ نمیگم دروغ بوده ولی قبول حقیقت هم ساده پنداری ... باید صحبت های قاتل هم شنیده بشه
۹۳/۴/۳۱ ۱۶:۵۷
بهترین داستان بود که شنیدم
۹۳/۴/۳۱ ۱۶:۵۶
قصه قشنگی بود
۹۳/۴/۳۱ ۱۵:۴۷
یه شیشه آب کوچبک واسه 8 روز کافیه ؟ من نمیدونم چرا بعضیا بجای درس گرفتن و ایمان گرفتن همش دنبال حواشی و به چالش کشیدن داستان و به اصطلاح مچ گرفتن هستن
۹۳/۴/۳۱ ۱۵:۴۶
ای کاش بعد از بسته شدن پرونده واشکار شدن واقعیت خانم ژیلا به برنامه تشریف می آوردند
۹۳/۴/۳۱ ۱۴:۱۰
يعني داخل كوله پشتي به اون بزرگي يك شيشه اب كوچيك پيدا نميشد ؟؟؟؟
۹۳/۴/۳۱ ۱۳:۵۲
قصه ات برایم اموزنده بود برایم دعا کن
۹۳/۴/۳۱ ۱۲:۳۱
چرا در مورد داداش يوسف چيزي ننوشتيد ؟
۹۳/۴/۳۱ ۱۱:۲۶
داستان جالبی بود
۹۳/۴/۳۱ ۱۰:۴۵
با سلام. من خیلی در مورد این ماجرا تحقیق کردم و مهمترین نتیجه ای که گرفتم لینک زیر بود و به همتون ثابت میکنم که این خانم در شرح ماجرا کاملاً دروغ گفته: http://www.tabnak.ir/fa/news/340080/سناریوی-قتل-زوج-جوان-به-بهانه-پیدا-کردن-گنج اون فرد اصلاً کارگرشون نبوده و یک دلال عتیقه جات بوده. در ضمن به تاریخ انتشار خبر توجه کنید. مطمئن باشید این برنامه ماه عسل شده یک وسیله برای اینکه چهره افراد را تذهیب و پاک کنه و هیچ حالت تقدسی در اون نیست. من برای همه آدمای ساده ای که این ماجرا و حتی توسلات رو قبول کردم متأسفم. چون دروغش برام روشنه.
۹۳/۴/۳۱ ۱۰:۱۶
ژیلا جان آخرعاقبت اون جنایتکار چی شد؟
۹۳/۴/۳۱ ۰۳:۲۳
داستانش فوق العاده بود
۹۳/۴/۳۱ ۰۳:۰۷
خیلی متحولم کرد ماجرای این خانوم...ب امید روزی که همه از آزمایش الهی سربلند بیرون بیاییم
۹۳/۴/۳۱ ۰۲:۲۹
با سلام و خسته نباشید اینقدر این قصه یه معجزه بیش نیست من معتقد هستم که خدا وقتی میخواهد هرز گاهی به بندهاش توحید ومعاد را یاد آوری کنه همچین معجزهایی نشونشون میده من لازم میدونم از اقای علیخانی بابت تهیه همچین برنامه زیبای کمال تشکررا داشته باشم واز ایشون عاجزانه میخواهم که این برنامه را قطع نکنه وادامه بده اجر معنوی این برنامه خیلی زیاد خدا خیرت بدهد
۹۳/۴/۳۰ ۱۵:۳۹
من ژیلا هستم ممنونم که مطالب را آن طور که هست بیان فرمودید.

اخبار روز