دردم را میگویم .
اگر در کوتاه مدتی اعتنا نشود به ترتیب سلسله مراتب به جناب دکتر مشایخی فرماندار محترم شهر ؛ استانداری ؛ وزارت کشور شکایتم را میبرم .
شاید من اولین شهروندی باشم که اگر پیگیری ام به نتیجه نرسد علیه دستگاه شهرداری شکایت قانونی و قضایی خواهم کرد . عرض کردم دستگاه شهرداری چون این شهردار محترم طرف حساب نیست انصافا دارند زحمت میکشند باید قدرشناس اش باشیم . دستگاهی مقصر است که به قرار عمل نکرده است .
اما چرا پناه به قانون ببرم ؟ والله بنده نه ضد انقلابم و نه آشوبگر ! نه بر دینم نه برقانون ! ناچارم به قانون پناه ببرم گرچه باب میلم نیست و اصلا خوش نمیدارم که مسئولی مورد سوال قرارگیرد .
از کسی که قانون مداری را وظیفه میداند نباید انتظار داشت با تحصن و پلاکارد و ... در مقابل شهرداری شعار بدهد !
پس از طریق قانونی اقدام میکنم . و قبل از آن رسما اعلام میکنم که نه میپسندم و نه راغبم به این اقدام . اگر ناگزیرم بکنند این تقصیر را هم متوجه مسئولان می بینم .
چندی پیش عرض کردم بیش از ده سال پیش پول کانیو را از جیب مبارک دادیم و محله را با وعده شهردار محترم وقت جوی کشی کردیم اما .... سالها گذشت و خبری نشد و پیگیری ها هم اثری نبخشید !
چند روز پیش کوچه روبرویی ما را آسفالت کردند انگار قصد ورود به کوچه ما را داشتند که .... نشد . پیمانکار فرمودند جزو طرح بود فردا شروع میکردیم اما دستور رسید جایی بریم که مهمتر از اینجاست !! حالا کجا من ندانستم و نپرسیدم چرا ؟! چون پیش پای من وسط خیابان فارغ از کوچه چنان چاله هایی بود که داد میزد حداقل من رو بپوشانید ... اما پیمانکار می دید و نمی دید ... !
آن مکان مقدس کجا بود که رفتند ؟ مکانی که از منی که بیش از ده سال به انتظار بوده ام موجه تر بوده است ؟
راستش رو بخواهید به رگ غیرتم برخورده است . امیدوارم شهردار محترم و تلاشگر شهرمان توجهی بکنند .... من دوست ندارم کسی برنجد اما انگار ناچارم شاکی شوم و قانونی اقدام کنم.
جناب آقای شهردار شهروندی بعد از بیش از ده سال پیگیری حوصله اش سر آمده است .... آیا میتوانید حس ناخوشایند او را درک کنید ؟ کسی هست بفهمد؟ خدا کند .... خدا به دلتان برات کند که به داد برسید . یا علی