به نام خداوندِ جان آفرین--- حکیمِ سخن در زبان آفرین
وقتی که همه ارکان حاکمیت،افراد و نیروهای تاثیر گذار، همه را دعوت به مشارکت در انتخابات می نمایند و اعوان و انصار و طرفداران و هواداران چپ و راست قدیم و اصلاح طلب و اصول گرای فعلی در عرصه انتخابات حضور دارند،با همه این زمینه چینی ها و زمینه سازی ها، بیش از 60درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت نمی کنند نیازمند تأمل جدی و کند کاوی در علل،زمینه ها وعوامل به وجود آورنده چنین شرایط خاصی برای جامعه است.اما این وضعیت علاوه بر اینکه رضایت بخش نیست، نشانگر شرایط مخاطره آمیز و نگران کننده جامعه است، که به ضرر همه خواهد بود.بدون علت یابی های علمی و کارشناسی که باید به صورت کاملا تخصصی انجام گیرد متهم نمودن همدیگر نه تنها مفید نخواهد بود، بلکه موجب بی اعتمادی و نا امیدی در اکثریت جامعه خواهد شد که از همه مسائل مخرب تر و نگران کننده تر است.
جامعه امروز ایران دارای دو نیروی صاحب گفتمان است که عقبه طولانی، تاریخی و اندیشه ای دارد و تحت عنوان اصلاح طلبی و اصول گرایی در عرصه جامعه حضور وظهور دارند.
اما نیروی سومی الان در جامعه ایران وجود دارد که روز به روز فربه تر و بزرگتر می شود که کنش آن سکوت،حرکت های سلبی و واکنشی است وبه علت سیالیت و گستره وسیع آن امکان اینکه تبدیل به گفتمان شود را ندارد،لذا بخشی از آنها تحت تاثیر عوامل و شرایطی جذب یکی از گفتمان های اصلا ح طلبی و اصو لگرایی می شوند و بخش از آنها جهت گیری های خاص خودرا دارند. جامعه ایران متنوع،متکثر و دارای ویژگی ها و شرایط خاص خودش است.
ای کاش نیروهای اصلاح طلب و اصول گرا، گفتمان خودرا بر اساس اعتقادات،باورها،نیازها و خواست های جامعه با توجه به ویژگی های داخلی جامعه ایران و شرایط جهانی، به صورت دقیق تدوین نموده و برنامه های متناسب با آنها را به جامعه عرضه نمایند،که طبعا طرفداران خود را جذب خواهند نمود. مهمتر از همه اینکه باید نسبت به پذیرش موفقیت ها و عدم موفقیت برنامه ها ملتزم باشند.
الان وضعیت جامعه ایران به گونه ای است که اگر پیروزی و موفقیتی باشد همه ادعای شراکت دارند،اما اگر شکست و عدم موفقیتی باشد هیچ کس قبول مسولیت نمی نماید.
چنین جامعه ای انباشت تجربیات نخواهد داشت و تقریبا توسعه و پیشرفت و بهبود جامعه در عرصه های مختلف امکان پذیر نخواهد بود.