کد خبر: ۱۱۵۱۴۰
۱۳۳۷ بازدید
۲۱ دیدگاه (۱۸ تایید شده)

در بمباران سال 65 میانه چه گذشت؟ +فیلم

۱۴۰۰/۱۱/۱۱
۲۰:۲۵

نخستین روز از دهه فجر سال 1365 به سرخی خون 38 دانش‌آموز شهیدی رنگین شده است که هرگز از ذهن مردم ایران کم‌رنگ نخواهد شد.

به گزارش سرویس «فرهنگ‌حماسه» ایسنا، پس از گذشت 6 سال از آغاز جنگ‌تحمیلی عراق علیه کشورمان و به دنبال اجرای عملیات موفقیت‌آمیز «کربلای ۵» در سال 1365 ، رادیو اسرائیل و رادیو عراق خبر از حمله قریب‌الوقوع هواپیماهای میراژ، سوخو و میگ به شهرهای ایران دادند و تبلیغات گسترده رسانه‌ها برای وحشت مردم، تخلیه شهرها و تضعیف روحیه مقاومت در پشت جبهه آغاز شده بود و در این میان یکی از شهرهایی که مورد تهدید واقع شد، «میانه» بود.

بعد از ظهر روز شنبه11 بهمن ماه سال 1365، هواپیماهای دشمن بعثی اطراف حمام بلور و روبروی ترمینال میانه را که جزو مناطق مسکونی این شهرستان بودند، بمباران کردند به طوری که بر اثر این بمباران، ۳۱ نفر از مردم عادی شهر شهید و مجروح شدند که در بین آن‌ها مادر و کودکی دو ساله که در آغوش هم جان داده بودند به چشم می‌خورد.

ساعاتی پس از این بمباران ناجوانمردانه که هنوز از وحشت، ترس و دلهره مردم کاسته نشده بود، شایعه حمله مجدد هواپیماهای جنگنده بعثی عراقی طوفانی از وحشت را دامن زد .

ساعت ۱۰:۳۰ روز ۱۲ بهمن دبیرستان زینبیه بمباران می شود

این خبر به نقل از رادیو عراق و اسرائیل دهان به دهان می‌چرخید و تاثیر روانی حمله هوایی روز گذشته و شهادت جمعی از همشهریان بی‌گناه و مظلوم و اکنون خود شایعه بمباران دبیرستان دخترانه، مردم را به مقاومت بیشتر و گرفتن انتقام ترغیب می‌کند.

دومین بمباران روز یکشنبه، نخستین روز دهه فجر( دوازدهم بهمن ماه) دقیقا ساعت ۱۰:۳۰ صبح اتفاق افتاد و این در حالی بود که آن روز همه مدارس دخترانه و پسرانه خود را برای برگزاری جشن‌های دهه فجر انقلاب اسلامی آماده می‌کردند و علاوه بر آن از طرف بنیاد شهید انقلاب اسلامی نیز اعلام شده بود که پیکرهای مطهر شهدای بمباران روز گذشته در این روز تشییع خواهند شد.

همزمان با بمباران دبیرستان زینبیه، دبستان ثارالله که مدرسه‌ای مختلط بود مورد اصابت بمب‌های عراقی قرار گرفت و ساختمان سپاه پاسداران که در نزدیکی دبیرستان زینبیه واقع بود، به وسیله راکت تخریب شد و 6 نفر از سپاهیان مدافع حریم آسمان میانه که در پشت بام با نصب تیربار برای حراست از جان دانش آموزان بی‌گناه زینبیه آماده شده بودند، به شهادت رسیدند.

حرف‌هایی که اشک خلبانان عراقی را درآورد

وقتی داشتند از بالای سر دانش‌آموزان عبور می‌کردند، آنها را می‌دیدند. می‌دیدند که هر کدامشان با نگاهی به آسمان دنبال جان‌پناهی می‌گردند، ولی با همه این وجود، بمب‌ها را بر سر دانش‌آموزان ریختند، دانش‌آموزانی که زمین هم از مهربانی آنها به شگفت آمده بود.

داریوش اردبیلی از پاسداران بازنشسته سپاه میانه، به اسارت گرفتن خلبانان صدام و بازدید آنها از مدرسه زینبیه را اینگونه روایت می‌کند:

دو روز پس از بمباران میانه(۱۴ بهمن )۱۳۶۵، در حالی که چند تن از بهترین دوستان‌ خود را در سپاه از دست داده و سوگوار شهیدان مظلوم بودیم، به ما خبر رسید، یک هواپیمای عراقی در منطقه عملیاتی سومار سرنگون شده و خلبانان آن به اسارت سپاهیان اسلام درآمده‌اند و قرار است آنها را برای دیدار از آثار جنایات خود به میانه بیاورند.

این موضوع همچون خبر بمباران زینبیه در سطح شهر پیچید، روزی که قرار بود آنها وارد شهر شوند مردم در مقابل زینبیه تحصن کردند، احساسات جریحه‌دار شده مردم شهرمان برای ما بسیار قابل احترام بود، ولی واهمه داشتیم آنها را در مقابل چشم مردم وارد شهر کنیم. فکر کردیم شاید برخی بخواهند از آن دو خونخواهی کنند و گزندی به آنها برسانند، در این صورت این مسئله دور از تعالیم اسلام و قرآن بود چرا که خداوند فرموده است؛ باید با اسرا مدارا کرد.

به هر حال جانب احتیاط را در نظر گرفتیم و با یک مینی‌بوس کهنه و تعدادی سرباز وارد مدرسه شدیم. در محوطه مدرسه تعدادی از خانواده‌های شهدا و چند نفر از جانبازان زینبیه حضور داشتند، یکی از جانبازان به نام «رقیه کلانتری» خواهر شهید «محمدباقر کلانتری»، به محض دیدن خلبانان بعثی با شور خاصی شروع به سخنرانی کرد و چنان کوبنده و منقلب‌کننده پیام مظلومیت شهدای زینبیه را رساند که اشک از دیدگان حاضران و حتی خلبانان عراقی جاری شد.

ابراز پشیمانی خلبانان بعثی از حمله به میانه

رقیه کلانتری در پایان سخنان خود پرسید: «اگر این اتفاق و فاجعه سر فرزندان خودتان می‌آمد، اکنون چه احساسی داشتید؟» مترجم همه حرف‌های خانم کلانتری را برای آن دو بازگو کرد و منتظر بود تا آنها هم چیزی بگویند، ولی آن دو سکوت کرده و حیرت‌زده به آثار جنایات خود چشم دوخته بودند.

یکی از آنها با گریه و زاری عذرخواهی کرد؛ آنها خیال می‌کردند که به محض ورود به مدرسه خانواده‌های شهدا آنها را زنده نخواهند گذاشت، ولی زمانیکه صبوری، عزت و احترام خانواده شهدا را دیدند، سخت شگفت‌زده شده و شرمنده شدند.

اعتراف خلبانان بعثی به سکوت مجامع بین‌المللی از جنگ شهرها علیه ایران

روزنامه کیهان، آن روز را اینگونه در گزارشی آورده است: «دو خلبان اسیر عراقی بعد از ظهر دیروز از مناطق بمباران شده میانه توسط هواپیماهای عراقی بازدید کردند، خلبانان اسیر عراقی به اسامی «سروان باسل یحیی سلیمان» و «ستوان یکم عبدالعاسی محمدفهد» که در عملیات «کربلای ۵» به اسارت رزمندگان درآمده‌اند به دیدار ویرانه‌های دبیرستان دخترانه زینبیه و دبستان ثارالله و فاطمه الزهرا(س) برده شدند. این دو که اعتراف کرده‌اند شخصاً در بمباران شهرهای مریوان، بانه، گیلان‌غرب، مهران، دهلران، صالح‌آباد، آبادان، خرمشهر و صدا و سیمای مرکز ایلام شرکت داشته‌اند، مدعی شدند که در بغداد به آن‌ها گفته شده که مردم ایران از شهرها بیرون رفته‌اند و شهر تبدیل به مناطق نظامی شده است.

خلبانان اسیر عراقی در گفت‌وگو با خبرنگارها از سکوت مجامع بین‌المللی در قبال حملات هوایی عراق به شهرهای ایران ابراز تعجب کردند و آن را علت وابستگی رژیم عراق به ابرقدرت‌ها و استکبار جهانی دانستند.

در جریان بازدید خلبانان اسیر عراقی از ویرانه‌های مدارس بمباران شده میانه دو دانش‌آموز مجروح به اسامی «رقیه کلانتری» و «رحیمه نیکنامی» از بیمارستان به محل بازدید آورده شدند؛ این دو مجروح با توصیف بمباران شهر توسط خلبانان عراقی به عنوان اوج مقاومت ایران و قساوت رژیم صدام، از اقدام خلبانان عراقی در حمله به مناطق مسکونی ابراز نفرت کردند، خلبانان عراقی نیز با اظهار ندامت از ملت ایران و امام امت، تقاضای بخشش کردند.

۳۸ شهید زینبیه و ثارالله که غریبانه به سوی آسمان پر کشیدند

اعظم اسلام‌زاده،اعظم یوسفی، افسانه ذوالقدری، انسیه بهکار، ایران قربانی، آذر عیسایی،جمیله قره داغی،راضیه محمدی، رباب رضا قلیزاده،رقیه ایمانی، رقیه بی‌باک، رقیه عبدالهی،رقیه محمودی،زهرا سقطچی، زهرا صالحی،ژیلا مشایخی،سوسن صالحی، سهیلا بکتاش، شهر بانو پورحسن، شهلا ثانی،شیدا سیدین، طاهره انصاری، طیبه حیدری،عذرا خلفی، عزیزه فتحی، فاطمه داودی،فاطمه یونسی اقدم،فرح خدابنده، فرحناز قره داغی، فروغ خدابنده،فروغ عباسی، فریبا تذاکری، فریده باقری گاوینه رودی، مریم حنیفه،ملکه حضرتی، منیر قره داغی، ناهید آقاجانی و نسرین شیخ‌الاسلامی.

سرود شهدای زینبیه

در کتاب «از بودن تا ماندن» درباره امکانات آن روز چنین نوشته اند:

یازده بهمن ۱۳۶۵ در پی هجوم هواپیماهای ارتش صدام به شهر میانه حمام بلور، یک نانوایی و چند نقطه مسکونی این شهر مورد قرار گرفت، که در این حمله ۱۳ تن از اهالی شهر میانه شهید و ۳۷ تن از مردم مجروح شدند، در ادامه حملات روز یکشنبه ۱۲ بهمن نیز این شهر توسط هواپیماهای صدام بمباران شد.

ساعت ۱۰ صبح ۱۲ بهمن ماه ۶۵ دستور دادند که من بهیاران را سوار آمبولانس کرده جهت امدادرسانی به شهر ببرم که روز قبل بمباران شده بود و تعدادی از مجروحین در خانه‌هایشان مانده بودند؛ ما در شهر چرخ می‌زدیم که ناگهان وضعیت قرمز اعلام شد و بلافاصله دو تا از هواپیماهای عراقی را بالای سر خود دیدیم که بسیار پایین پرواز می‌کردند.

با وجود ترس و وحشت فراوان نگاهم به هواپیماهای دشمن بود که با شتاب از بالای سر ما گذشتند، بالای ساختمان سپاه چند برادر پاسدار مشغول آماده کردن تیربار بودند که لحظه‌ای بعد با پرتاب راکد و بمب‌ها ساختمان سپاه و دیوارهای اتاق عمل فرو ریخت و دود و آتش از زینبیه بلند شد و برادران پاسدار بالای پشت بام سپاه به کلی ناپدید شدند و بلافاصله صدای گریه و ناله مجروحین بلند شد.

شیشه‌های در و پنجره و دیوارهای بیمارستان همه فرو ریخت و وسایل پزشکی همه زیر آوار مدفون شدند و بعد از آن با انبوهی مجروح روبه‌رو شدیم که نه تنها امکان جراحی که حتی وسایل کمک‌های اولیه و پانسمان هم برای جوابگویی نداشتیم و چون در محوطه بیمارستان و راهروها و اتاق‌های دیگر جا نبود، عده‌ای از مجروحین را در حیاط و چمن بیمارستان خواباندند و چون امکان حمله مجدد هواپیماهای دشمن بود مجروحین را به ناچار به زیرزمین ساختمان نیمه‌تمام بیمارستان جدید بردند که متأسفانه زیرزمین آنجا هم آماده نبود، زیرا که تاریک و سرد و پر از وسایل بنایی بود، فقط دکتر صدیقی در اتاق عمل حضور داشت تا ساعت ۲ بعدازظهر همه بلاتکلیف در زیرزمین بیمارستان بودیم که دوباره وضعیت قرمز اعلام و دوباره ترس و دوندگی شروع شد.

هیچ امکاناتی برای اعزام مجروحین به سایر شهرها نداشتیم، هواپیماها دوباره شروع به بمباران کردند و این بار راکد درست از کنار ضلع شرقی بیمارستان گذشت و ساختمان جدید را که شیشه نداشت لرزاند و زیرزمین مثل آنکه زلزله آمده باشد شروع کرد به تکان خوردن، جویا راکد در پیاده‌رو جلوی بیمارستان به تراکتوری اصابت کرده و قطعات تراکتور مثل ترکش ساختمان مجاور را تخریب کرد، اعضای متلاشی شده راننده و قسمتی از اندام‌های او به در و دیوار جلوی بیمارستان پاشیده شد و یک تکه بزرگ از بدن او به لبه پنجره طبقه سوم ساختمان خورد. بعد از اعلام وضعیت سفید باز هم سیل مجروحین سرازیر شد که در بین آنها سربازی بود که یک پایش قطع شده و دختری ۲۶ ساله که شدیداً مجروح بود.

من و دوستم بعد از وصل سرم مأمور شدیم آنها را به تبریز منتقل کنیم و در مسیر اهالی شهر را می‌دیدیم که شهر را ترک می‌کردند، در راه وقتی علایم حیاتی هر دو بیمار را کنترل کردم دیدم که متأسفانه هر دو جان باخته‌اند. دوباره به بیمارستان برگشتیم و این بار متوجه بالگردی شدیم که بالای بیمارستان پرواز می‌کرد؛ به شدت ترسیدیم اما بعد از آنکه فرود آمد متوجه شدیم که اکیپ پزشکی اعزامی از تبریز به سرپرستی دکتر توفیقی است با کمک آنها اوضاع بیمارستان کمی رو به راه شد، زیرزمین آماده عمل و پانسمان مجروحان شروع شد.

زیر زمین فاقد روشنایی و وسایل گرمازا بود، به همین دلیل تیم جراحی عمل را در زیر فانوس نفتی و با گرمای چراغ نفتی انجام می‌دادند و دهها مجروح با همین وضعیت عمل جراحی شدند

 

کانال تلگرامی صدای میانه اشتراک‌گذاری مستقیم این مطلب در تلگرام

نظر شما

۰۰/۱۱/۱۳ ۲۲:۴۸

من یکی از دانش اموزان دبیرستان زینبیه هستم که ان روز در مدرسه حضور داشتم. روز بسیار غم انگیزی بود. بچه ها از همدیگه حلالیت میخواستند ایران قربانی که یکی از شهدای زینبیه هست اون روز جای خود را با من عوض کرد وقتی فهمیدم که ایران به جای من شهید شده خیلی ناراحت شدم اکنون سالها از آن ماجرا میگذرد اما من همیشه از خود میپرسم که چرا ایران جای خود را با من عوض کرد؟! مهربانی ایران مرز نداشت... روحش شاد.

۰۰/۱۱/۱۳ ۱۷:۵۱

ما تا ابد مدیون خون شهیدان هستیم و خواهیم ماند.روحشان شاد و یادشان گرامی باد 😢😢😢

۰۰/۱۱/۱۲ ۲۳:۵۵

با سلام ، دراون روز مدیر مدرسه زینبیه هیچ کار خلافی انجام نداده بود شاید اگر کارمند آموزش و پرورش بودید میدونستید . دانش آموز در وسط وقت آموزشی حق خروج از مدرسه رو نداره ، اگر بیرون از مدرسه اتفاقی برای دانش آموز درآن ساعت میوفتاد میتونستن یقه مدیرو بچسبن و اولیا مدعی میشدن چرا بدون اجازه گذاشتید از مدرسه خارج بشه ؟ مدیر هم علم غیب نداشت بدونه زینبیه رو میزنه . قبل از پایان وقت آموزشی دانش آموز میتونه فقط با اطلاع اولیا مدرسه رو ترک کنه .

۰۰/۱۱/۱۲ ۱۸:۳۸

سوال بجا و درستی فرمودید ، اکثر مردم اطلاع دارند و شاهدان ماجرا بچشم خود دیدند که درب مدرسه زینبیه قبل از بمباران با زنجیر توسط یکی از مدیران مدرسه بسته شد تا مانع ترک مدرسه توسط دانش آموزان بشوند

۰۰/۱۱/۱۲ ۱۸:۳۷

سوال بجا و درستی فرمودید ، اکثر مردم اطلاع دارند و شاهدان ماجرا بچشم خود دیدند که درب مدرسه زینبیه قبل از بمباران با زنجیر توسط یکی از مدیران مدرسه بسته شد تا مانع ترک مدرسه توسط دانش آموزان بشوند

۰۰/۱۱/۱۲ ۱۸:۳۷

سوال بجا و درستی فرمودید ، اکثر مردم اطلاع دارند و شاهدان ماجرا بچشم خود دیدند که درب مدرسه زینبیه قبل از بمباران با زنجیر توسط یکی از مدیران مدرسه بسته شد تا مانع ترک مدرسه توسط دانش آموزان بشوند

۰۰/۱۱/۱۲ ۱۷:۲۲

یک جنگ بی هدف و بدون نتیجه باعث کشته و زخمی شدن دهها هزار نفر از مردم این کشور شد. واقعا این جنگ چه سودی داشت جز تحمیل هزینه های انسانی و مادی فراوان که تاکنون هم از تاثیرات آن از زندگی ما رخت بر نبسته است.

۰۰/۱۱/۱۲ ۱۳:۵۶

دو خواهرم در آن مدرسه درس می خواندن ولی پدرم با اینکه سواد نداشت نی دانست مدرسه را قرار هست بزنند و اجازه نداد خواهرهایم بروند.چطور معاون و مدیر مدرسه اجازه تجمع در مدرسه را داده بود؟!!!چرا موقع به صدا در آمدن آژیر بمباران به جای پراکنده کردن دانش آموزان درب مدرسه را بست؟!!!

۰۰/۱۱/۱۲ ۱۲:۳۶

همچنین چرا با وجود تهدید های دشمن ، ضد هوایی و وسایل بیمارستان برای این شهر تدارک دیده نشد ؟ چرا در بمباران روز قبل یعنی 11 بهمن آژیر خطر به صدا در نیامد ؟ و سوال بعدی اینکه این خلبانان اسیر همان هایی بودند که میانه را زده بودند ؟

۰۰/۱۱/۱۲ ۱۲:۱۹

فقط برای اون موقع نیس چرا همین الآن با گسترش امیکرون مدارس و تعطبل نمیکنن؟ حالا ما این همه انتگرال خوندیم چی شد ؟احتمالا پس از جنایت کرونا هم خواهیم گفت چرا مدارس و تعطیل نکردن تا شاهد این همه مرگ کودکانمان نشویم؟

۰۰/۱۱/۱۲ ۰۹:۵۵

همه گلایه و شکوه دارند چرا در روز حمله به عین الاسد اسمان بسته نشده است ، من از مسئولین اون زمان شهر میپرسم . چرا با وجود اعلام رادیو عراق و اسرائیل ، مدارس شهر تعطیل نشدند؟

۰۰/۱۱/۱۲ ۰۹:۵۴

و به دنبال اجرای عملیات موفقیت‌آمیز «کربلای ۵» در سال 1365 ، رادیو اسرائیل و رادیو عراق خبر از حمله قریب‌الوقوع هواپیماهای میراژ، سوخو و میگ به شهرهای ایران دادند و تبلیغات گسترده رسانه‌ها برای وحشت مردم، تخلیه شهرها و تضعیف روحیه مقاومت در پشت جبهه آغاز شده بود و در این میان یکی از شهرهایی که مورد تهدید واقع شد، «میانه» بود.

روزنامه کیهان، آن روز را اینگونه در گزارشی آورده است: «دو خلبان اسیر عراقی بعد از ظهر دیروز از مناطق بمباران شده میانه توسط هواپیماهای عراقی بازدید کردند، خلبانان اسیر عراقی به اسامی «سروان باسل یحیی سلیمان» و «ستوان یکم عبدالعاسی محمدفهد» که در عملیات «کربلای ۵» به اسارت رزمندگان درآمده‌اند به دیدار ویرانه‌های دبیرستان دخترانه زینبیه و دبستان ثارالله و فاطمه الزهرا(س) برده شدند.

دوخلبان در کربلای 5 اسیر شده بودند ، ماجرای زینبیه بعد از کربلای 5 بود. پس این دو خلبان هیچ نقشی در ماجرای زینبیه نمیتونستند داشته باشند.

۰۰/۱۱/۱۲ ۰۹:۴۶

چه خاطره تلخی بود.
بنده اون موقع کلاس سوم راهنمایی بودم ،یادمه روز ۱۲ بهمن به همراه پسرعمو رفتیم محل بمباران کنار حمام بلور رو نگاه کردیم سپس داشتیم می رفتیم سمت بازار روبروی بانک ملی بودیم (حوالی ساعت ۱۰:۳۰ ) هواپیماهای عراقی اومدن و شروع کردن به بمباران ،کلیه شیشه های مغازه‌ها درحال ریختن بود و ماهم درحال فرار و ....

۰۰/۱۱/۱۲ ۰۹:۰۰

با سلام درود به شهیدان گلگون کفن آن روز ....
هنوز صدای فرود آمدن بمب اصابت شده به مدرسه زینبیه در گوشم باقی مانده روز بسیار دردناکی بود برای خانوادهای از دست رفته عزیزانشان بسیار دردناکه خدا بهشون صبر بده کاش عوامل مستند ساز یک فیلم از این وقایع که در حافظه تاریخ باقی مانده تهیه و تولید کنند البته به استناد شواهد و واقعیتهای دردناکش ... ممنون

۰۰/۱۱/۱۲ ۰۷:۴۴

خدایا قسمت میدم به روح پاک این دختران که بی گناه کشته شدند! به دل هایمان مهربانی، انصاف، راستگویی و عدالت برگردان. الهی آمین

۰۰/۱۱/۱۲ ۰۳:۲۵

عجب روزگاری بود
من در لحظه بمباران در دبستان پسرانه نیمه شعبان سابق درس میخواندم کلاس اول ابتدایی بودم و دقیقاً آن صحنه‌ها را بیاد می‌آورم 😥😥 دختر همسایه ما مرحومه بی‌باک جزو شهیدان دبیرستان زینبیه بود
مادر خدا بیامرزم اون موقع پای برهنه تا اونجا دویده بود تا منو ببره خونه😓😓من از ترسم بر سر پیکر یکی از شهیدان ایستاده بودم و نگاهش میکردم
مرگ بر صدام و مرگ بر جنگ
روح شهیدان شاد

۰۰/۱۱/۱۱ ۲۲:۵۸

یا حسین(ع)! موهای تنم سیخ شد.
عاشورا بوده. خدا رحمتشون کنه

۰۰/۱۱/۱۱ ۲۰:۳۵

یاد و خاطره این برای همیشه در تاریخ ماندگار خواهد مانند روحشان شاد و خاطراتشان ماندگار باد .

اخبار روز