بسمه تعالی
«احتکار شاخ و دم ندارد، مقدار هم ندارد چه یک تُن چه یک عدد!
باورم نمی شود در شهری زندگی میکنم که کودکش از تب می نالد و دکتر داروسازش!!! به بهانه تحریم، حیات را برای او و آرامش را برای خانواده اش حرام می کند».
****
لوکیشن: یکی از داروخانه های! شهر
دکتر داروساز که طبق معمول حضور معنوی دارد! و سفارشهای لازم را به چند نسخه پیچ محترم کرده و رفته و احیانا در شرایط مختلف، بصورت تلفنی راهنمایی می کند!
یک مرد هراسان با عجله وارد داروخانه می شود.
مرد هراسان و پریشان رو به نسخه پیچ: آقای دکتر! اورژانسیه، تو رو خدا زودتر بدید من برم بچه م بدجوری تب کرده.
نسخه پیچ: وایستا تو نوبت... حالا چی می خوای! نداریم!!!
مرد: شی یاااااف، شیاف آستامینوفن
نسخه پیچ: آقا گفتم که نداریم، نمی آد دیگه تحریمه!
مرد: آقای دکتر! تو روخدا دیگه این آخرین داروخانه ای که دارم سر می زنم گفتن اینجا حتما پیدا میشه تو رو خدا، به بچه م رحم کنید...
نسخه پیچ: گفتم که نداریم، وقتی نداریم من از کجا بیارم بدم!
مرد هراسان تر و دستپاچه تر از داروخانه خارج می شود.
دوربین (چشم من) روی یک بسته ی پر از شیاف استامینوفن روی میز زوم می کند. دقیقتر که می شود روی آن نوشته شده: برای مهندس... فردا می آد میبره...!
****
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلّم می فرمایند:
كسى كه در بازار ما دست به احتكار زند به منزله كسى است كه كتاب خدا را انكار كند. «كنز العمّال: 9717 منتخب ميزان الحكمة: 160»