کد خبر: ۷۸۷۰۵
۱۲۲۱ بازدید
۱۳ دیدگاه (۹ تایید شده)

چرا اسلام از سرزمین عربستان ظهور کرد

۱۳۹۶/۱۰/۴
۲۰:۲۲

ظهور اسلام در عربستان دارای علتهای متعددی است که به برخی از آنها اشاره می کنیم:

 

1 ـ هر دین برای اثبات حقانیت خود به معجزه ای نیاز دارد. در زمان ظهور اسلام ادبیات عرب به رشد و پیشرفت قابل توجهی رسیده بود و همین امر موجب شد تا اسلام معجزه اصلی خود را قرآن و به زبان عربی قرار دهد. و از آنجا که مهد زبان عربی جزیرة العرب بوده باید این دین و معجزه اش در آنجا ظهور کند تا معجزه بودن آن به خوبی بر همگان آشکار گردد.

 

 2ـ هر دینی در ابتداء ظهور از نظر توانائی دفاع از خود و پیروانش در وضعیت بالائی نیست و ممکن است در مقابل طوفان حملات و لشکرشی های دشمنان توان مقابله و دفاع از خود را نداشته باشد. بنا بر این لازم است تا رسیدن به توانائی مطلوب در شرایطی رشد کند که کمتر دچار آسیب ها شود. و از آنجا که منطقه حجاز به دلیل نامساعد بودن شرایط آب و هوائی و جغرافیائی، منطقه ای بکر و دست نخورده بوده و مردم آنجا مردمی جنگ جو بودند، هیچ یک از قدرتهای موجود آن زمان، (امپراطوریهای غربی و شرقی) طمع و تمایلی برای لشکرکشی به آن جا را نداشتند.به همین جهت محیط بسیار مناسبی برای این منظور بود. زیرا تا زمانی که این نهال نوپا بتواند ریشه های خود رامحکم کرده و بتواند شاخسار خود را به سوی دور دست ها بگستراند، د ر این منطقه از هر گونه گزندی در امان بود.

 

 3ـ نبودن حکومت مرکزی قوی در منطقه حجاز، و وجود نظام قبیله ای و طایفه ای در آن منطقه موجب می شد تا از نظر سیاسی و نظامی، مانعی بر سر راه این دین نوپا وجود نداشته و امکان پیشرفت دعوت و تبلیغ در آن جا بیشتر فراهم باشد.

 

4 ـ وجود برخی خصلت ها و اخلاقیات مثبت در نژاد عرب که با ظهور اسلام به شکوفایی و اعتلاء رسید، نظیر توانایی تحمل شداید و سختیها و داشتن روحیه دلاوری و شجاعت و سلحشوری و آشنایی با جنگ و درگیری و پای بندی به پیمان و قرار داد و وفاداری نسبت به آن.... این ها خصلت هایی بود که اسلام برای تحمل سختی ها و محدودیت ها و مقابله با دشمنان خود در آینده به آنها نیاز فراوان داشت و پیامبراکرم (ص) و مسلمانان توانستند با بهره برداری از این خصلت ها، آزار و اذیت های مشرکین ومشکلات محاصره اقتصادی شعب ابی طالب و جنگ ها و ...را تحمل کرده و به پیروزی دست یابند.

 

5- وقتی خداوند متعال اراده نمود که آخرین و مهمترین رسول خود را در زمان خاصی برای هدایت مردم بفرستد، می بایست زمینه های طهارت و اصالت و قداست خانوادگی این فرد را در طول تاریخ حفظ نماید و چنین به نظر می رسد که بهترین محیط برای حفظ نژاد اصیل رسول خدا(ص)، در طول تاریخ، منطقه حجاز بوده است. زیرا اولا دور از قدرتهای ظالم و ستمگر و انحرافات فکری آنها بوده، و مردمان طالب پاکی و طهارت می توانستند بر همان فطرت پاک انسانی خود، حرکت نمایند و وجود افراد منحرف در آن جامعه، چون طبق طبیعت آزاد خود مشی می کردند، مانع جدی در مسیر حرکت فطری و مقدس این خاندان نبوده اند. علاوه این که محیط زندگی هر قدر پر مشقت تر باشد، زمینه بهتری برای پرورش و تربیت روحی قوی و مستحکم و فولادین فراهم می آورد.

 

ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست      عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد

 

از نظر دانشمندان علوم طبیعی قدیم، هر منطقه ای که به خط استوا نزدیکتر باشد، زمینه پرورش جسم و مزاج معتدل در آنجا بیشتر است  و هر چه مزاج و جسم معتدل تر باشد، قابلیت برای پذیرش روح و نفس معتدل تر در او بیشتر است.

و شاید به خاطر همین جهات بوده، که حضرت ابراهیم خلیل الله به دستور خداوند، حضرت اسماعیل (که نیای اصل پیامبر(ص) است) و مادرش حضرت هاجر را از منطقه فلسطینی و شامات به سوی منطقه بیابانی حجاز کوچ می دهند، و این مادر و فرزند، و جناب حضرت ابراهیم، در این مسیر مورد امتحانات متعدد الهی واقع می شوند و همه اینها در واقع، مقدمه چینی و زمینه سازی ظهور و تولد رسول گرامی اسلام(ص) در این منطقه بوده است.

[1] - ر.ک :  تاریخ تمدن اسلام نوشته جرجی زیدان.

[2] -  قانون، ابن سینا، ص 22 و 23، طبیعیات شفا ، ابن سینا،  فصل دوم، مقاله 12-  دروس هیئت، ج 1، ص 271، استاد حسن زاده آملی.

منبع,

http://www.hawzah.net/fa/Question/View/11734/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D8%B8%D9%87%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86

 

کانال تلگرامی صدای میانه اشتراک‌گذاری مستقیم این مطلب در تلگرام

نظر شما

۹۶/۱۰/۵ ۲۰:۱۳

استعداد نویسندگی خوبی دارید

۹۶/۱۰/۵ ۱۹:۵۴

http://www.hawzah.net/fa/Question/View/11734/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D8%B8%D9%87%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86

۹۶/۱۰/۵ ۰۴:۵۳

خدايا! خيلى وقت‌ها دلم مى خواست از تو سؤلى بكنم.مى خواستم بدانم چرا تو اين همه بين بندگانت فرق گذاشته اى؟ به عدّه اى پول زيادى داده اى و به عدّه اى ديگر، فقر را هديه داده اى.بعضى‌ها سالم و تنومند هستند و بعضى بيمار.
ديروز از خيابان كه عبور مى كردم، كودكى را ديدم كه فلج بود و نمى توانست راه برود، خيلى دلم سوخت، تو چرا او را اين گونه آفريدى؟
آن ديگرى را بگويم كه كورمادرزاد به دنيا آمده است، او هرگز نتوانسته است دنيا و زيبايى هاى آن را ببيند.چرا او را اين گونه آفريدى؟
به بعضى‌ها آن قدر بچّه مى دهى كه نمى دانند چه بكنند و بعضى
ديگر هم تا ابد در حسرت يك فرزند مى سوزند.
زمان زيادى گذشت تا فهميدم كه تو خدايى و همه كارهاى تو از روى حكمت است.تو براى همه كارهاى خود دليلى دارى كه من از آن بى خبرم.
اگر همه انسان‌ها ثروتمند و سالم بودند، هيچ كس به ياد تو نبود، هيچ كس شكر تو را به جا نمى آورد و تو خود مى دانى كه اگر انسان، تو را از ياد ببرد به چه روزى مى افتد!
وقتى من در خيابان راه مى روم، روزگار كارى با من كرده است كه به همه زمين و آسمان تو، بد بگويم و از تو گلايه داشته باشم، تو ناگهان تصوير آن كودك فلج را جلوى چشم من مى آورى و من ناخودآگاه به فكر فرو مى روم: خدايا! تو را سپاس كه مرا سالم آفريدى!
اين گونه است كه من به ياد تو مى افتم و تو را سپاس مى گويم، لحظه اى دلم از زمين به آسمان تو وصل مى شود و تو خود مى دانى اين چقدر ارزش دارد.
آن كس كه ثروتمند است، وقتى فقيرى را مى بيند، مى فهمد به لطف خدا بوده است كه توانسته به اين زندگى برسد.
تو سعادت ابدى بنده خود را مى خواهى؛ به آن كسى كه فقر دادى، روى حكمت بوده است، شايد اگر همان بنده تو، ثروت مى داشت، براى هميشه تو را فراموش مى كرد و كارهايى مى كرد كه عذاب را براى خود مى خريد.
تو او را دوست داشتى و به خاطر همين بود كه فقر را به او هديه دادى، ولى او خودش نمى داند، امّا تو خوب مى دانى كه با بنده ات چه كنى.چه چيزى به او بدهى و چه چيزى از او بگيرى.اگر
او در اين سختى‌ها صبر كند، پاداش خوبى به او خواهى داد.
اشكال من اين است كه همه چيز را فقط در اين دنيا مى بينم و مى جويم، مى خواهم راز كارهاى تو را در محدوده اين دنيا تفسير كنم، امّا بايد زمان بگذرد و اين دنيا سپرى شود، آن وقت همه رازها برملا خواهد شد.

۹۶/۱۰/۴ ۲۳:۴۱

لطفا منبع را هم ذکر کنین

۹۶/۱۰/۴ ۲۳:۰۵

لطفا منبع مطلب را هم بزنین

۹۶/۱۰/۴ ۲۲:۳۰

مطالب جالبی بود دست شما درد نکنه

۹۶/۱۰/۴ ۲۱:۱۳

خوب برای پی بردن مسایلی که قبلا اتفاق افتاده حتما نباید  اون زمان بوده باشیم

۹۶/۱۰/۴ ۲۱:۰۵

طوری نوشتی فکر میکنیم ادم اون زمانی

۹۶/۱۰/۴ ۲۱:۰۴

احسنت بسیار مستدل ومنطقی است استدلالتان بویژه بند اول زبان و ادبیات عرب ظرفیت بالایی در گنجایش وانتقال مفاهیم و معارف قدسی و بی کران دارد استفاده کردم تشکر

اخبار روز