
اخیراً یکی از کاربران صدای میانه در اثبات مظلومیت آقای م.س یکی از شاکیان شخصی اداره کار، مطلبی تحت عنوان "دعوا علیه انقلاب (؟) / یادداشتی دانشجویی به مناسبت شکایت یکی از مدیران دولتی از فعال فرهنگی منتقد" منتشر کرده اند که از همان تیتر اصلی خبر تا نقطه انتهایی مطلب، فریاد وا اسفا و واویلتا سر داده و از انقلاب و نظام و شهدا، برای مظلوم نشان دادن این شاکی، مایه گذاشته است که اثبات ارتباط این به آن، بسیار سخت و عجیب می نماید.
ماجرا از این قرار است که یکی از هیئت امناهای دانشگاه غیرانتفاعی عین القضات، ادعا کرد باید از این دانشگاه حقوق و پاداش و عیدی و ... دریافت کند. این شکایت به هیئت حل اختلاف رفته و رأی اعضای 9 نفره این هیئت مرکب از 3 نماینده کارگری، 3 نماینده کارفرما، 3 نماینده از دادگستری و فرمانداری و اداره کار، این درخواست را خلاف قانون دانسته و دریافت حقوق توسط هیئت امنا را رد کردند.
ایشان به رأی صادره اعتراض کرده و از طریق دیوان عدالت اداری، رأیی خلاف رأی صادره گرفتند.
مجدداً هیئت حل اختلاف جلسه ای تشکیل داده و دریافت چنین حقوقی را مجاز ندانستند و باز ایشان رأیی خلاف این رأی صادره گرفتند و هیئت حل اختلاف نیز به این رأی تمکین کرده و ایشان از طریق مال و اموال این دانشگاه، به حقوقی که شکایت کرده بودند، رسیدند.
توهین ها یا تهدیدهای پس از آن در فضاهای مجازی یا واقعی و فشار بر آشنایان و دوستان برای استوری کردن پوستر مظلوم نمایی ایشان یا انتشار مطلبی در حمایت از ایشان، کار را به یک شکایت شخصی برد که هر شهروندی چنین حقی دارد و اگر کسی این واقعیت را قبول ندارد، لطفاً مشخصات خود را اعلام کند تا از 100 ناحیه علیه او توهین شود تا ببینیم آیا اعتراض و شکایتی خواهند داشت یا چشم خواهند پوشید؟
در این مجال فقط بسیار سرپوشیده قسمتی از واقعیت ها بیان شد اما اگر نیاز باشد، تمامی واقعیت ها بیان خواهد شد تا خوانندگان عزیز صدای میانه خود قضاوت کنند.