آیا دانشگاه آزاد میانه کانون تفکریست که می آنای میانه را شهر صبا می داند؟
مصاحبه اخیر همشهریمان با رسانه ای استانی که پخش جهانی ماهواره ای می شود، میانه پژوهان را کنجکاو کرد که آیا عضوی جدید به انجمن شان افزوده شده یا خیر.
هر از چند گاهی باید شاهد جوشیدن چشمه ای از چشمه های هنرنمایی از این مرکز باشیم. شهر صبا خواندن میانه اولین اش نبود و آخرین اش هم نخواهد بود.
ساده انگاران از آن و امثال آن ساده می گذرند. اگر پولش را داشتم یک بلیط یکسره به مقصد صبا شهر برای صبا دوستان می خریدم. ولی می دانم دوستانشان آنقدر دارند که برای خیلیها بلیط بخرند و هدیه کنند. چرا رها نکنم؟ برای اینکه دیوار به این کوتاهی دارند! چرا رها شوند.
این مصاحبه نشان داد که روش برخورد آقای مهندس حاجی اصغری و بعضی اطرافیانشان با انتقاد و سووال که شاید از نظر شما نتیجه ی مطلوبی داشت ، جا نیافتاده و سبکی دیگر برای برخورد با سووال و انتقاد وجود دارد. اینجاست که تفاوتها آشکار می شود و سیاستمدار بودن با ادعای آنرا داشتن. چون هنوز که هنوز است انتقادات از نمایندگان محترم میانه در مجلس شورای اسلامی بخاطر دوری آزاد راه از میانه از رونق نیافتاده و هر از گاهی پیدا می شود کسی که در این میدان قلم فرسایی کند و یا یادی کند و ذکر خیری! پس باید کسی باشد که پاسخی بدهد و چه جایی بهتر از رسانه ی استانی.
حالا که دیوار کوتاهی گیرمان آمده چند نکته را هم در مورد این کانون مطرح کنم تا در ذهن مان باشد.
متاسفانه اثرات مقبول و مورد انتظار از دانشگاه آزاد در میانه در حد و اندازه ی یک مرکز دانشگاهی نیست. منکر فارغ التحصیل شدن چندین و چند نفر نبوده و نیستم.
تاثیر آشکار و مفید فرهنگی دانشگاه را در نصب بنر در میدانهای اصلی شهر در مناسبتهای خاص در گذشته برای کمی جبران تاثیرات منفی اش دیده ایم.
حضور مینی بوسی و کنترل شده دانشجویان غیر بومی با آرای سرگردان در انتخابات و رای دادن به ...! بله راننده ی مینی بوس که زحمتش داده ایم، از دیگراثرات اجتماعی هست.
کجاست مرکز آزاد اندیشی و پروش عالمان.
مدرسی می گفت عصر در کلاس بحث کردم و شب تلفن کرد که فلانی این بحث شما به نفع رقیبم در انتخابات تمام می شود.
خدا همه ی آنهایی را که بخاطر معاش بله قربان گو شده اند را نجات دهد ولی چه سیستمی بر این مدیریت حاکم شده که کسی را یارای سخن گفتن نیست که مبادا باب میل فلان کس نباشد.
با توجه به این که دانشگاه محل تربیت مهمترین سرمایه کشور یعنی نیروی انسانی است، دانشگاه را مهمترین زیرساخت پیشرفت و توسعه ى کشور معرفی می کنند. از دانشگاه همیشه و در همه جا این انتظار هست که محل جوشش و اوج جریان علم و تحقیق و جریان آرمان گرائى ها و آرمان خواهى ها و هدفگذارى هاى سیاسى و اجتماعى باشد.
خبر مرتبط : نام قبلی میانه، صباست! http://www.vom.ir/meeanaji/90