میرزا علی مجتهدی در روستای قارابولاق کاغذکنان متولد و بیش از صد سال پیش در سال 1321 قمری در همان روستا دیده از جهان فروبست.او در شهر زنجان تا مرحله اجتهاد رسید و برای تدریس به مدرسه دارالعلم قارابولاق که بخاطر حضور ملامحمدباقر خلخالی یکی از قطبهای علمی منطقه محسوب می شد، بازگشت.
دیوان مذکور که در دست نوه برادری شاعر بوده به دست دکتر صدیق می رسد و ایشان انرا بازخوانی و منتشر می کنند و با مقدمه ای مبسوط این شاعر گمنام را به ادبیات ایران معرفی می کنند.
این کتاب در 254 صفحه وزیری با جلد شومیز توسط انتشارات تک درخت نشر یافته است.
عشقی در مقام مقایسه خود با خاقانی شروانی می گوید:
گر گلی بود او ز گلزار شماخی بنده نیز آن گلم کز گلشن کاغذکنان انگیخته
پروفسور صدیق، میرزا علی را در شمار مقلدین سبک عراقی می آورد.
در ادامه قسمتی از یک غزل وی را می آوریم:
کرده به تیر غمزه اش ماه رخی دلم هدف
کز غم او بود مرا دانش و دین و دل تلف
سرو چمن ندانمش، ماه فلک نخوانمش
سرو که دیده با قبا؟ ماه که دیده بی کلف؟
جمع شده است عاشقان، جوقه به جوقه، صف به صف
تا که فکنده رشته ی طرّه ی خود به گردنم
رشته ی صبر و طاقتم یکسره شد برون ز کف
باده بیار ساقیا! نی بنواز و دف بزن
قلقل باده خوش بود، جفت به بانگ نای و دف
دامن عشق عشقیا! از کف خویشتن مده
زان که بود بر آدمی عشق وسیله ی شرف