کد خبر: ۴۴۵۶۹
۲۹۷۳ بازدید
۳۰ دیدگاه (۲۵ تایید شده)

نامه سرگشاده به حاج آقا مددی (1)، مراقب "فرصت طلبان ابن الوقت" و "بادگرایان" باشید.

۱۳۹۴/۵/۶
۱۵:۱۱

 

"بدترین خوی و خصلت، دورويي و دروغ گویی است"

حضرت علی (ع)

جناب آقای حاج محمد علی مددی

نماینده محترم مردم شریف شهرستان میانه در مجلس شورای  اسلامی

 

با سلام و تحیات،

در ابتدا لازم است از تلاش شبانه روزی شما در مسولیت سنگین و البته محدود به زمانی که از سوی مردم بر دوش تان نهاده شده است، تشکر و قدردانی نمایم. امیدوارم فرصتی که نصیب تان شده را غنیمت شمرده و با تلاشی جهت دار و آگاهانه و به دور از منیت و خودمحوری، نامی نیک از خود به عنوان یک خادم صدیق به یادگار گذارید.

بنده از این که قدری از وظایف علمی خود به دلیل نامناسب بودن بستر فعالیت دانشگاهی غافل و بر امور صد البته خطیر ولی غیردانشگاهی سوق داده شده ام، بی اندازه ناراحت و نگرانم. با این وجود، مشاهده این همه نابسامانی، بی ثباتی، چندگانگی و در یک کلام عدم آرامش میانۀ عزیز، سبب شده تا داشتن دغدغه را بر سکون و سکوت، همانند اغلب همشهریان علاقمند، ترجیح داده و همگام و همدوش با همه، با هدف اندک اثرگذاری بر به سامان شدن شهر، بدون توجه به نام ها و نشان ها و بدون اعتنا به تهدیدها و آسیب ها، برای بهبود امور، اندیشه و کوشش نمایم.

در همین راستا، 9 ماه پیش، بنده مقاله ای را تحت عنوان "دست بوسان امروز، خائنین فردا" منتشر نمودم که نتیجه مشاهده افرادی بود که قبله­ نمای شان با مقتضیات زمانی و نان خوردنشان به نرخ ثانیه کوک می شد. واضح تر این که، روزی در اردوی این صاحب قدرت و صباحی در رکاب آن صاحب مقام، به چله می نشستند و منتظر بودند تا از خرده ریزهای باقی ماندۀ هر فاتحی، غنیمتی دشت کنند. خیلی ها با خواندن این مقاله خود را در آینه دیدند و به خودشان گرفتند و حق هم داشتند. نگران بودند آن ها که به دست بوسی شان می روند، چرت شان ترک بردارد و نان شان آجر شود. خیلی ها مصداق های فراوانی برای عمومیت آن، متصور شدند و چنان شد که هر کس از لمس فیل در تاریکی، ظنّی برد. هر چند که بعضاً با تعمیمی مبالغه آمیز و صد البته قریب به واقعیت همراه بود.

و اما مخاطب خاص این مقاله شما بودید. نه به اتهام دست بوسی و خیانت، بلکه به لحاظ توان بالقوه و بالفعل "دست بوس پذیری" و تقصیر مأمن و پناه شدن بر "خیل دست بوسان" حرفه ای و سابقه دار.

امید بنده به مطالعه این مقاله و تغییر اندک در رویه تان ناامید و روز به روز این واقعیت پررنگ تر شد و متاسفانه تعبیرات و پیش بینی های تلخ بنده در مقاله، فعلی و عینی شد و این چنین شد که بنده به امید خوانده شدن آن، این مرقومه را جسارت کرده به محضر عالی نگارش و ارسال کنم.

تصور نمی کنم، خیل همراهان تان در ابتدای قدم گذاشتن در راه نمایندگی و سپس رویگردانی و زهکش شدن عده نه چندان اندکی از آنها را در مقاطع مختلف فراموش کرده باشید. این که چه شد که این پریشانی حادث شد دلایل رنگارنگی دارد و مقوله ای است بس قابل بحث و تحلیل. اما در آنهایی که مانده اند نیک بنگرید. عده ای ثابت قدم بوده اند و هستند. دقت کنید اگر دریافت غنیمتی، زنجیر حضور و وفاداری شان بوده است، اکیداً در همراهی شان در ادامه کار تردید کنید. آنان که در صف انتظار دریافت غنیمت اند، در رویگردانی آنی شان شک نکنید و آنان که بدون چشم داشت همچنان در معیت تان هستند را قدر بدانید. سرنخ، بازبینی عقبه این افراد است که بهترین محک تشخیص شما خواهد بود. ایضاً توجه فرمایید که اقبال آنها به شما بیداری درونی "حُرّگونه" نیست که هستی شان را به سیدشان تقدیم کنند. همچنین، عنایت بفرمایید که با مقصود جذب حداکثری هم نباید "دوغ و دوشاب" را در هم بیامیزید.

بدون تردید، عده ای از همراهان سابق تان را می شناسید که برای خود جناح تشکیل داده و مدعی شده اند. عده ای در ستاد مقابل و یا متفاوت سنگر گرفته اند. برخی زرنگ تر، تصمیم شان را بعد از بالا رفتن احتمال برنده شدن یک کاندید در انتخابات خواهند گرفت. جالب تر آن که عده ای از همین شبه همراهان، قاشق به کمر بسته، هم اکنون در محضر رقبای انتخاباتی تان در حال رایزنی و بیعت اند. عده ای منتظر موسم انتخابات اند تا در نهایی ترین لحظات، رهایتان کنند و تعدادی خطرناک تر منتظرند تا از خاکستر شما، سیمرغ شوند.

روزی را پیش بینی می کنم که شما خطاب به برخی همراهانتان خواهید فرمود: "عمرو(عاص) در امانت خیانت نکرد، تو چرا؟ (اخوی!)"

در این اثنا، تنها دو حدس بیشتر در مخیله ناقص بنده نمی گنجد. یا تشخیص تان از افراد، صائب نیست و یا شما هم همکیش و هم­روش همان هایی هستید که با شما چنین می کند یا خواهند کرد. در هر صورت،  اگر یک یا هر دو حدس مورد اشاره، قریب به یقین باشد، ایجاد تغییر که نه، طوفان در "باورهای ذهنی تان" و در "جهت گیری های اقدامات تان" ضروری و قابل انتظار است.

بنده شخصاً در هوش سرشار شما بدون عنایت به رنگ آن، کوچکترین تردیدی ندارم. سن و کسوت اندک بنده هم اجازه هر نوع توصیه عملی در ادامه راه از بنده را سلب می کند، تنها به این جمله بسنده می کنم که "مراقب فرصت طلبان ابن الوقت و بادگرایان باشید"، آنان که دست شان در دست شماست و پای شان در خانه دیگران.

 

به امید صلاح و اصلاح

سلیمان جمشیدی

مطلب مربوط:

دست بوسان امروز، خائنین فردا

 

 

کانال تلگرامی صدای میانه اشتراک‌گذاری مستقیم این مطلب در تلگرام

نظر شما

۹۴/۵/۱۳ ۱۴:۱۲
چند روز پیش، گلایه یکی از همین ها که مصداق این مقاله است را شنوا بودم. عرض کردم "لااقل یک بار برای همیشه جهت باد را تشخیص بده و به آن سمت قرار بگیر" فرمود: "کوپه یین یلی هیچ بیر یرده دورور کی؟؟!!!"
۹۴/۵/۱۳ ۱۴:۰۹
[quote name="یک نفر"] اقای دکتر متن زیبایی نگاشته اید منتها همه این آشوبها از خود دکتر مددی است . من فکر می کنم اگر کمی به اطرافیان ایشان نگاه کنید خواهید فهمید که اینها چه مشورتی می توانند به دکتر بدهند . عده ای کوتاه فکر و کوتاه بین که فقط به فکر منافع چند روزه خود هستند و در این راستا هر کاری و هر اقدامی از دستشان بر بیاید می کنند چه انتظاری می توان داشت . در بین اطرافیان دکتر کدام آدم معقولی می بینید . در هر حقیقت دکتر نیز از این گونه افراد استقبال می کند . نشانه اش هم گماردن چنین افراد بی خاصیت و بی صلاحیتی در منصب های اداری به زور نامه و توصیه از مقامات بالاتر . پس خود کرده را تدبیر نیست و باید منتظر روزی باشد که این ابن وقتها را در دفتر افراد دیگر کمر به دست ببیند و شاید هم مانند نمایندگان شکست خورده قبلی جلای وطن کند تا بیشتر از این عذاب نبیند . به هر حال از متن زیبا و دلسوزانه شما نهایت تشکر را دارم . کاش همه این پست و مقام را ارث همیشگی خود ندانند و اندکی هم به فکر فردایی باشند که از این پست و منصب کنار خواهند رفت [/quote] از نگاه تیزبینانه و ریزبینانه شما تشکر می کنم. نوشته شما شاید بتواند مکمل مقاله بنده باشد. با این تغییر که مطالبی که فرمودید را نمی توان 100% عمومیت داد. هر چند با درصد بسیار بالا فرمایش شما را بنده باور دارم. به هر حال وظیفه ما تا همین جا بیشتر نیست. "من آنچه شرط بلاغ است با تو می‌گویم/ تو خواه از سخنم پندگیر و خواه ملال" "محل قابل و آنگه نصیحت قائل / چو گوش هوش نباشد چه سود حسن مقال"
۹۴/۵/۱۳ ۰۹:۰۸
اقای دکتر متن زیبایی نگاشته اید منتها همه این آشوبها از خود دکتر مددی است . من فکر می کنم اگر کمی به اطرافیان ایشان نگاه کنید خواهید فهمید که اینها چه مشورتی می توانند به دکتر بدهند . عده ای کوتاه فکر و کوتاه بین که فقط به فکر منافع چند روزه خود هستند و در این راستا هر کاری و هر اقدامی از دستشان بر بیاید می کنند چه انتظاری می توان داشت . در بین اطرافیان دکتر کدام آدم معقولی می بینید . در هر حقیقت دکتر نیز از این گونه افراد استقبال می کند . نشانه اش هم گماردن چنین افراد بی خاصیت و بی صلاحیتی در منصب های اداری به زور نامه و توصیه از مقامات بالاتر . پس خود کرده را تدبیر نیست و باید منتظر روزی باشد که این ابن وقتها را در دفتر افراد دیگر کمر به دست ببیند و شاید هم مانند نمایندگان شکست خورده قبلی جلای وطن کند تا بیشتر از این عذاب نبیند . به هر حال از متن زیبا و دلسوزانه شما نهایت تشکر را دارم . کاش همه این پست و مقام را ارث همیشگی خود ندانند و اندکی هم به فکر فردایی باشند که از این پست و منصب کنار خواهند رفت
۹۴/۵/۱۰ ۱۲:۰۰
[quote name="هادی صدری"] هر چی باشه بچه دوردولره دیگه. باعث افتخاری دکتر جان [/quote] ممنون از شما. بله بنده همیشه به محله قدیمی افتخار می کنم. آقای مهندس نایبی هم برخاسته از همان برزن است.
۹۴/۵/۱۰ ۰۸:۱۰
هر چی باشه بچه دوردولره دیگه. باعث افتخاری دکتر جان
۹۴/۵/۸ ۱۸:۱۴
[quote name="محمدعلی نجفی"] [quote name="ممد نرده"] توبه گرگ مرگ است . دروغ مایه معصیت است [/quote]گفته مي‌شد: « هر كه با ما نيست با ما دشمن است!» گفتم: آري، اين سخن فرموده اهريمن است! اهل معنا، اهل دل، با دشمنان هم دوستند، اي شما، با خلق دشمن! قلب تان از آهن است؟! فریدون مشیری [/quote] احسنت آقای نجفی عزیز، پاسخ از این زیباتر گیرمان نمی آید که روانه کنیم. ممنون از کمک شما
۹۴/۵/۸ ۱۷:۳۲
[quote name="ممد نرده"] توبه گرگ مرگ است . دروغ مایه معصیت است [/quote]گفته مي‌شد: « هر كه با ما نيست با ما دشمن است!» گفتم: آري، اين سخن فرموده اهريمن است! اهل معنا، اهل دل، با دشمنان هم دوستند، اي شما، با خلق دشمن! قلب تان از آهن است؟! فریدون مشیری
۹۴/۵/۸ ۱۶:۲۹
توبه گرگ مرگ است . دروغ مایه معصیت است
۹۴/۵/۸ ۱۲:۳۵
[quote name="محمد مشایخ"] دکتر جمشیدی عزیز ضمن تشکر از نامه سرگشاده زیبایتان خطاب به حاج آقا مددی که نشان از دغدغه شما به مسایل شهرمون دارد .امیدوارم نماینده محترم هم فارغ از دید جناحی پذیرای انتقاد های منصفانه باشد.تا در فضایی آرام به نتیجه مطلوب برسیم.درخت گفتگوی تمدنها از همین گفتمان های دلسوزانه آبیاری میشود [/quote] با تشکر از اظهارنظر جنابعالی، هدف همه ما اگر کمک به سامان گرفتن شهر باشد. هر راهی را باید امتحان کنیم. حتی اگر مورد اتهام هم قرار گیریم.
۹۴/۵/۸ ۱۲:۳۱
[quote name="محمدعلی نجفی"] اقای جمشیدی از مطالب علمی وتحقیقات شمادر موردگیاهان بومی بهره های فراوان بردیم.وحضور شما رادر نقش فعال و کنشگر جامعه مدنی که نشانگر مسولیت پذیری اجتماعی بالای جنابعالی می باشد مغتنم شمرده و در این ضمینه از آثار علمی و پربارتان از جمله«رواج فرهنگ لابی گری منحرف در جامعه» و «رواج پدیده ی دمکراسی هراسی , گریز از خرد جمعی»و خودی گزینیءهم پیمان گماری و .... خیلی اموختیم. واما در مورد نامه جنابعالی به نماینده شهرمان که نشان از قدم بلند وتحول عمیق و مدرن درباور و شیوه ی برخورد با رقبای سیاسی و فکریتان می باشد به شما تبریک می گویم. خواستید بدون زورازمایی و مچ گیری و درگیری لفظی کارهای فراقانونی و ضد اخلاقی و رفتارهای پیشامدرن رقبای سیاسی خود را گوشزد کنید.این شیوه خیلی در تلطیف وارامش فضای سیاسی شهرمان موثر خواهد شد. امیدوارم برای پیشبرداین گفتمان سازنده درفضای سیاسی شهرمان بدون تحقیر و تحریک و تخریب یکدیگر با یک همزیستی مسالمت امیز به رقابت سیاسی بپردازیم.دراین راه هم میاموزیم و هم اموزش می دهیم واین تنها راه موفقیت ماست . [/quote] جناب آقای نجفی بزرگوار که استاد اخلاق و منش و بردباری برای بنده و خیلی های دیگر هستید. در ابتدا بایستی بدون تواضع عنوان کنم، بنده در قعر آبشار معرفت قرار دارم، چگونه می شود آب به فرادست سرازیر شود. آموختن همواره از جانب بنده بوده است از فوج و غلیان دانش و تجربیات جنابعالی. جرقه اولیه ذهنی ایده نگارش این مقاله از دوستی از نزدیکان آقای مددی زده شد که بخش عمده ای از انتقادات بنده را وارد می دانست و بنده را دعوت به صحبت خصوصی با ایشان می کرد. تا شاید گرهی باز شود. آقای مددی در حباب اطرافیانشان غوطه ور است که اغلب هم اطلاعات مقلوب و غلطی منتقل می کنند و بهتر است از فضای واقعی جامعه آگاهی بیشتری داشته باشد. بنده به لحاظ اجتناب از سوء تفاهامات و انفجار شایعه ها و ... این روش را مؤثرتر و مناسب تر یافتم. هر چند منتقدان افراطی نگر اندکی هم برای این روش بنده وجود دارد. البته درگیری های قلمی قبلی بنده و برخی دوستان که تنها در کامنت ها اتفاق افتاده هرگز شخص آقای مددی را مخاطب قرار نمی دهد، بلکه همواره اقدامات، رویه ها و منش ایشان در لباس وکالت مردم مورد سوال بوده است. البته پاسخ های سطح پایین، فرافکنانه و بی منطق برخی طرفداران که نه "تخریب گران ناخودآگاه و نابلد" آقای مددی، سبب می شد که با لحن خودشان پاسخی داده شود. در واقع، انتظار هم نیست که با یک کودکستانی مثل یک دانشجو صحبت شود. بایستی عرض کنم که این نامه ها شماره 2 و 3 و .. خواهد داشت که موضوعات متعددی را پوشش خواهد داد. البته با همین سبک و با همین صراحت. البته انتظار واقعی بنده تغییر رویه و یا بهبود امور نیست. تنها امیدی که همواره باید شعله ور باشد، روشن است، باشد که خاموش نشود.
۹۴/۵/۸ ۱۲:۱۰
[quote name="علی زمانی"] مطلب مفید و منصفانه ای است و درست است که مخاطب را مددی قرار داده است ولی هر شخص دیگری هم که دارای مقام و منصبی هست می تواند مخاطب باشد. [/quote] این ویژگی نامه های سرگشاده است که مخاطبان آن طیف وسیعی را پوشش می دهد و الا خصوصی نوشته می شد. با این حال، مخاطب ترین فرد همانی است که مشخصا در نامه ذکر شده ولی به افراد دیگری نیز قابل تعمیم است. این پدیده رایج در دوره های گذشته و برای نمایندگان دیگر، متاسفانه برای آقای مددی با شدت تمام در حال رخ دادن است که به داستانی در حال بدل شدن است و به عنوان حتی ضرب المثل می تواند درسی برای دیگران و نیز آیندگان باشد. مشخصاً از دفتر روابط عمومی محترم آقای مهندس حسینی هم درخواست کردم این نامه را به ایشان هم ارجاع دهند و عرض کردم بندبند ابن نامه در خصوص ایشان نیز با تخفیف و تشدید در برخی بندها، صادق است.
۹۴/۵/۸ ۱۰:۰۸
مطلب مفید و منصفانه ای است و درست است که مخاطب را مددی قرار داده است ولی هر شخص دیگری هم که دارای مقام و منصبی هست می تواند مخاطب باشد.
۹۴/۵/۷ ۲۰:۲۸
دکتر جمشیدی عزیز ضمن تشکر از نامه سرگشاده زیبایتان خطاب به حاج آقا مددی که نشان از دغدغه شما به مسایل شهرمون دارد .امیدوارم نماینده محترم هم فارغ از دید جناحی پذیرای انتقاد های منصفانه باشد.تا در فضایی آرام به نتیجه مطلوب برسیم.درخت گفتگوی تمدنها از همین گفتمان های دلسوزانه آبیاری میشود
۹۴/۵/۷ ۱۹:۵۵
اقای جمشیدی از مطالب علمی وتحقیقات شمادر موردگیاهان بومی بهره های فراوان بردیم.وحضور شما رادر نقش فعال و کنشگر جامعه مدنی که نشانگر مسولیت پذیری اجتماعی بالای جنابعالی می باشد مغتنم شمرده و در این ضمینه از آثار علمی و پربارتان از جمله«رواج فرهنگ لابی گری منحرف در جامعه» و «رواج پدیده ی دمکراسی هراسی , گریز از خرد جمعی»و خودی گزینیءهم پیمان گماری و .... خیلی اموختیم. واما در مورد نامه جنابعالی به نماینده شهرمان که نشان از قدم بلند وتحول عمیق و مدرن درباور و شیوه ی برخورد با رقبای سیاسی و فکریتان می باشد به شما تبریک می گویم. خواستید بدون زورازمایی و مچ گیری و درگیری لفظی کارهای فراقانونی و ضد اخلاقی و رفتارهای پیشامدرن رقبای سیاسی خود را گوشزد کنید.این شیوه خیلی در تلطیف وارامش فضای سیاسی شهرمان موثر خواهد شد. امیدوارم برای پیشبرداین گفتمان سازنده درفضای سیاسی شهرمان بدون تحقیر و تحریک و تخریب یکدیگر با یک همزیستی مسالمت امیز به رقابت سیاسی بپردازیم.دراین راه هم میاموزیم و هم اموزش می دهیم واین تنها راه موفقیت ماست .
۹۴/۵/۷ ۱۱:۳۲
[quote name="باقر"] به قول قديميا آقاي جمشيدي :مستجروتوخانه راه نميدن ميخواد مرغ ام نگهداره.يارو ازشهر و ..... اخراج شده حالا ميخواد وكيل مردم بشه ما كجاي دنيايم. [/quote] این نوع خواستن ها مهم نیست. مهم خواسته بنده و شمای نوعی است. اگر از وضعیت کنونی ناراضی هستیم عملکرد خودمان بوده که به این روز افتاده ایم و گر نه خاصیت "نفس" آن هم "نفس ضعیف"، خواستن، اشتیاق و هوس است.
۹۴/۵/۷ ۱۱:۱۴
[quote name="چشم روشنی"] چشمم به گفتار زیبایتان! در تعامل سازنده!! با جناب حاجی دکتر مددی روشن شد جناب دکتر استاد جمشیدی... ........ البته تصور نکنید من ادبیات قبلی شما را در مورد ایشان نمی پسندیدم و الان از اینکه با لحن محترمانه تری با حاجی حرف زده اید خوشحالم و دارم به شما نیش و کنایه می زنم؛ نه اتفاقاً در مورد حاجی! با هر میزان بار منفی که حرف بزنیم انصافاً حق مطلب را ادا نکرده ایم و من بالشخصه در مورد این آقا بسیار تندتر از خود شما صحبت می کنم و معتقدم هر چه از بدی های ایشان بگوییم باز کم گفته ایم و هرچه حرمت شکنی در حق ایشان اتفاق بیافتد به عملکرد و رفتار خودشان بر میگردد و بر حرمت شکنان حرجی نیست. اما الان صحبت سر عقب نشینی غیر منتظره شما از آن رویه به آن تندی به این رویکرد به این نرمی است و دنیایی از شک و شبهه و حرف و حدیث که می تواند پشت این تغییر دور از انتظار پنهان باشد. چرا باید در مقابل کسی که هیچ تغییری در رویه غلط خود در کسوت نمایندگی نداده است کوتاه بیاییم و لحن خود را نرم تر و آشتی جویانه تر بکنیم؟! این خیانت به همه کسانی است که در راه مبارزه با عوام فریبی و دروغ گویی و خیمه شب بازی مبارزه کرده و هزینه داده اند. [/quote] کاش شجاعت و شهامت گذاشتن پست با هویت واقعی را داشتید تا حداقل متوجه باشید نوشتن این نامه حتی با این لحن هم چیزهایی را مطالبه می کند که در شخص شخیص شما نیست. بنده با شخص آقای مددی نه! با رویه ایشان زاویه تندی دارم و صد البته این تندی زاویه با تغییر رویه ایشان (دقت فرمایید تغییر رویه نه اقدام تک و توک) که ذره ای در آن تا کنون تغییری ندیده ام ملایم تر خواهد شد. البته که کسی در این شهر با همدیگر پدرکشتگی ندارد. تنها خط فکری و عملی بنده با آقای مددی 180 درجه متفاوت است ولی احتمالا شما از رویه نامه های سرگشاده آشنایی ندارید که این نامه را عقب نشینی تلقی می کنید. بنده این نامه را نوشته ام برای این که همچنان بر روش ایشان به شدت انتقاد دارم. مجدداً نظر شما را جلب می کنم به مطالعه ویژگی های نامه های سرگشاده که اصولاً تنها به شخص مخاطب خود نوشته نمی شود و الا سرگشاده نمی شد. اگر بنده قصد دیگری داشتم یک نامه "فدایت شوم" برای ایشان می نوشتم آن هم سربسته و ممهور. نیازی به اتلاف انرژی برای نگارش این نامه نبود. سطحی نیاندیشید. موفق باشید.
۹۴/۵/۷ ۱۰:۱۸
به قول قديميا آقاي جمشيدي :مستجروتوخانه راه نميدن ميخواد مرغ ام نگهداره.يارو ازشهر و ..... اخراج شده حالا ميخواد وكيل مردم بشه ما كجاي دنيايم.
۹۴/۵/۷ ۰۹:۴۳
چشمم به گفتار زیبایتان! در تعامل سازنده!! با جناب حاجی دکتر مددی روشن شد جناب دکتر استاد جمشیدی... ........ البته تصور نکنید من ادبیات قبلی شما را در مورد ایشان نمی پسندیدم و الان از اینکه با لحن محترمانه تری با حاجی حرف زده اید خوشحالم و دارم به شما نیش و کنایه می زنم؛ نه اتفاقاً در مورد حاجی! با هر میزان بار منفی که حرف بزنیم انصافاً حق مطلب را ادا نکرده ایم و من بالشخصه در مورد این آقا بسیار تندتر از خود شما صحبت می کنم و معتقدم هر چه از بدی های ایشان بگوییم باز کم گفته ایم و هرچه حرمت شکنی در حق ایشان اتفاق بیافتد به عملکرد و رفتار خودشان بر میگردد و بر حرمت شکنان حرجی نیست. اما الان صحبت سر عقب نشینی غیر منتظره شما از آن رویه به آن تندی به این رویکرد به این نرمی است و دنیایی از شک و شبهه و حرف و حدیث که می تواند پشت این تغییر دور از انتظار پنهان باشد. چرا باید در مقابل کسی که هیچ تغییری در رویه غلط خود در کسوت نمایندگی نداده است کوتاه بیاییم و لحن خود را نرم تر و آشتی جویانه تر بکنیم؟! این خیانت به همه کسانی است که در راه مبارزه با عوام فریبی و دروغ گویی و خیمه شب بازی مبارزه کرده و هزینه داده اند.
۹۴/۵/۷ ۰۲:۵۴
واقعا حقیقت تلخیست
۹۴/۵/۷ ۰۱:۱۴
[quote name="حسین"] از مطلب ارزشمندتان تشکر میکنم جالب اینجاست که آقای دکتر این اتفاقات در واحد میانه هم در حال جریانه [/quote] تا بوده همین بوده و تا هست همین است.
۹۴/۵/۶ ۲۳:۰۳
از مطلب ارزشمندتان تشکر میکنم جالب اینجاست که آقای دکتر این اتفاقات در واحد میانه هم در حال جریانه
۹۴/۵/۶ ۲۳:۰۲
شما دیگر چرا جمشید خان
۹۴/۵/۶ ۱۸:۴۸
آفرین بر این کلام نافذ و ثبات قدم در مسیر حق. به امید روزی که بیماری دست بوسی و باند بازی از این شهر رخت برکند که سرچشمه بسیاری از مشکلات شهر همین "دست بوسان امروز، خائنین فردا" هستند.
۹۴/۵/۶ ۱۸:۲۸
آفرین بر دکتر سلیمان دوست عزیز من.آز یاشا آزاد یاشا،انسان یاشا!
۹۴/۵/۶ ۱۷:۵۶
نرود میخ آهنی در سنگ... تمام

اخبار روز