کد خبر: ۴۸۱۲
۲۰۶۶ بازدید
۱۲ دیدگاه (۱۲ تایید شده)

هرگه خيال روي تو كردم جوان شدم

۱۳۹۰/۹/۱۹
۱۳:۲۵

 

 

 

با عرض گرمترين سلامها خدمت همشهريان عزيزم از اينكه در آستانه 73 سالگي به عنوان پيرترين عضو صداي ميانه (بنا بر قول آقاي نائبي) در كنار جوانان پرشور و اشتياق ميانه اي هستم احساس جواني و شادابي مي كنم.به قول حافظ:

هرچند پير و خسته دل و ناتوان شدم

هرگه خيال روي تو كردم جوان شدم (يا: هرگه نگه به روي تو كردم جوان شدم)

 

من كه همواره بصورت پراكنده به صداي ميانه سر مي زدم حال به صورت يك عضو رسمي در كنار شما خواهم بود و اگر دست نوشته اي داشتم مزاحم شما خواهم شد. براي همه اعضا و همه همشهريانم آرزوي كامراني و بهروزي دارم.

نوزدهم آذر 90

اجلي ـ استاد انجمن خوشنويسان ايران

 

 


کانال تلگرامی صدای میانه اشتراک‌گذاری مستقیم این مطلب در تلگرام

نظر شما

۹۰/۹/۲۵ ۱۶:۵۲
سلام بر بزرگمرد هنر استاد اجلی. قدم روی دیدگانمان نهادی
۹۰/۹/۲۴ ۱۸:۳۰
EY HUR VESH KI EKSE RUXUN SAGERIMDEDIR KOSER ZULALI BADEYE JAN PERVERIMDEDIR SIRRE DEHANI MENDEN ESHIT KIM BU NOQTQNIN TELIF OLAN KITABELERI EZBERIMDEDIR BOYUK USTADIMIZI BURDA GORMEK DEN SEVINDIM SAGOLUN ELLERIZ VAR QELEMIZ DASHAR
۹۰/۹/۲۳ ۱۷:۴۶
به نام خدا
آقای مهندس«محمد صادق نائبی»؛
سلام علیکم؛
********************
مقدمه:
شما شایسته احترام هستید- نه فقط به این دلیل که کامنت این بندۀ گنهکار و (اقل العباد) را نشر دادید- بلکه به دلایل ذیل؛
1- نمی دانم از جایی، از نظر هزینه های سایت صدای میانه پشتیبانی مالی می شوید یا نه، ولی به نظر بنده، حداقل از وقت گرانقدر خود -علی رغم مشغله اصلی تان- مایه میگذارید و در خلوت خود و خدایتان، مطالب ارسالی را با حوصله و با دقت میخوانید.
2- مطلب بنده[ #7 شهروند: ۲۲ آذر ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۵۴ ] را غیر از مقدمه آن که مختص شما بود و درد دل مختصر، بدون کم و کاست و با حفظ امانتداری نشر دادید.
3- آن طور که بنده از طریق سایت میانه مطلع می شوم-علی رغم اینکه در مقابل تضییقات مختلفی قرار گرفته اید- [وقتی صاحب قلم به چنان سرنوشتی می افتد که او را در کنار صاحب عرق و ورق و زرورق هم سلول می کنند؛ قسمتی از «متن شماره 61 سایت قدیمی: برای همیشه با "صدای میانه" وداع کنیم».]ولی تاکنون در مطالبتان از طریق ادب و نزاکت خارج نشده اید.
4- در سایت صدای میانه دچار روزمرگی نشده اید و مانند بسیاری از سایت های اینترنتی دیگر، برای جذب مخاطب در ورطه ابتذال و انحطاط نیافتاده اید.
5- در حد قابل قبولی فضای تعامل و تضارب و آراء و اندیشه های گوناگون را در سایت صدای میانه برای تمام دلسوزان میانه فراهم کرده اید.
6- در اطلاع رسانی آخرین اخبار مربوط به میانه و آذربایجان همیشه سرفراز، کوشیده اید.
7-...
********************
اما قصد بنده از به چالش کشیدن شما، در کامنت های ارسالی ام؛
1- تأیید تمامی افراد مختلف و دست اندکار در ادوار گذشته در شهر میانه نبوده و مؤید اعمال و ضربات سهمگین وارده «تفرقه افکنان» و «دوستان جاهل» به پیکر شهر مظلوم میانه نمی باشد!
2-منکر خدمات نمایندگان میانه از جمله آقای مهندس هاشمی نیستم. با آقای مهندس سید حسین هاشمی در جلساتی چند -در راستای عمل به وظایف محوله ام- مجالست داشته ام.ایشان را فردی «متخصص و منطقی و کاری»، نه تنها برای «میانه» بلکه برای «کل کشور» می دانم.[خدا ی متعال شاهد است، تاکنون هیچ امتیازی، اعم از پست و مقام و یا انتفاعات شخصی و مادی از جانب ایشان به بنده ، عاید و واصل نگردیده و حتی وعده اش را در آینده نیز، به بنده نداده اند، تا در مظان اتهام قرار گیرم]. وقتی فضای انتخاباتی اخیر میانه را رصد میکنم، «شخصاً فردی را در حد و اندازۀ توانایی های مهندس سید حسین هاشمی نمی یابم».
3- ولی علاقه دارم وقتی در باره افراد صحبت می کنیم -به دور از حب و بغض و با رعایت بیطرفی- هم مستند باشد و هم منصفانه.[پارامترهایی از قبیل زمان و مکان و ضرورات و... دخالت بدهیم، چراکه ؛ « ان الضرورات تبيح المحظورات» و ... ]
4- همیشه در به کار بردن عبارات و کلمات، [ یا به قول خودتان؛ در استخدام كلمات براي مقالات] وسواس و احتیاط و دقت به خرج بدهید و بدهیم.
6- همانطوریکه نوشته اید؛ [...هم شما و هم بنده قبل از تذکر باید خودمان نسبت به آن تذکر شناخت کافی داشته باشیم چه بسا ممکن است ... عجولانه و اشتباه باشد.]
7-...
********************
مؤخره:
در تعريف آيينه گفته‌اند: سطحي صاف و صيقلي که تصوير هر شي درآن نمايان شود.آيينه همان است كه خود را درآن مي‌بينيم و از آيينه توقع داريم اگر نقص و كاستي و ايرادی در ماست آن را بنماياند تا درصدد رفعش برآیيم. «فرقي نمي‌كند كه اهل كدام سرزميني و از چه آييني پيروي مي‌كني و نژاد و مليت و فرهنگ و زبان تو چيست؟ كار آيينه آنست كه تو را آنچنان كه هستي بنماياند».
********************
آقای «محمد صادق نائبی»؛
مداهنه [در لغت به معنی روغن مالی است که ریشه اش کلمه «دهن» به معنی «روغن» می باشد در اصطلاح عامیانه به عبارتهایی همانند؛ ماست مالی کردن٬ شیره مالی کردن٬ سازش کردن٬ دوروئی٬ فریب دادن٬ نیز اطلاق می شود.] و چرب زباني و تملق و تلبيس و ريا در جامعه اسلامي جايي ندارد. و بنده شدیداً و عمیقاً مخالف آن هستم. مردم با فرهنگ و با شعور و آگاه مي‌خواهند نواقص و عيوب جامعه خويش را بدانند و پس از آگاهي، در صدد اصلاح آنها برايند.
********************
آقای «محمد صادق نائبی»؛
مولانا جلال الدين محمد بلخي رومي بياناتی عميق تر و دقيق تر از ديگران دارد و از جمله :
« عشق خواهد كاين سخن بيرون بود – آيينه غماز نبود، چون بود؟»
در ادبيات سرزمين كهن ما آيينه مظهر صفا و يك رنگي و صداقت است. [اگر بنده را دوست بدانید، نه دشمن!] دوست ندارم مردمان «صادق» را با ظاهري نامتناسب در آیینه مشاهده كنم.
********************
آقای «محمد صادق نائبی»؛
به نظر بنده، (صداي ميانه) ابزار لازم جهت بازتابش «کم عيب ترین تصویر» از خود در «آیینه اجتماع» را دارد. ظرفیت آن را دارد که نقص و كاستي و كژي را به حداقل برساند و به سمت كمال برود. به شرطی که «ظرافت و عدالت و انصاف» را به «حد اعلی» برساند.
********************
اگر مطالب بنده، معمولاً طولانی می شود، عذرخواهی می کنم. همانطوری که قبلاً نیز گفته ام، « نشر و یا عدم نشر نظرات ارسالی، حق بدیهی و مسلم شما و سایت صدای میانه است». 23/09/1390
۹۰/۹/۲۲ ۱۶:۵۷
[quote name="شهروند:"]آقای نائبی
یک کاربر محترم ( #9 منتقد ۱۶ آذر ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۱۴ ذیل مطلب کد 4798) نوشته بودند:
« ...بهتر است در به كار بردن افعال و ضماير از حالت جمع كه نوعي احترام هست استفاده كنيم. شما گويا درباره يك بقال صحبت می‌کنید كه دائم می‌گویید: راه يافت، صحبت می‌کرد، به حوزه رفت. اگر در نويسندگي ادب و احترام را رعايت كنيد منزلت خودتان هم بيشتر می‌شود.»
********************
ولی در پاسخ به کامنت گفته‌اید: [ #10 محمد صادق نائبی ۱۶ آذر ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۲۳ ذیل مطلب کد 4798].
« ... لطفاً چنين تذكري به بنده ندهيد. يك ادبيات قوي و تاثير گذار ادبياتي هست كه فارغ از تكلفات و تعارفات و درگير شدن با الفاظ و لغات حاشيه اي باشد... اگر متون غربي را به زبان اصلي مطالعه كنيد چنين تكلفاتي نمي بينيد. آنچه استثناست يكي معصومين عليهم السلام است و نيز صحبت با مخاطب ولي صحبت در مورد شخص غيرمخاطب (سوم شخص) نياز به چنين تعارفاتي ندارد.»
********************
ولی در عالم واقع کاملاً بر خلاف گفته خود عمل می‌نمایید، به عنوان نمونه فقط یک مستند از سایت خودتان ذیلاً درج می‌شود:
[#1 محمدصادق نائبی ۱۹ آذر ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۳۳ ذیل مطلب کد].
«استاد اجلي عزيز! با درود فراوان بر آن اسطوره خط و نقاشي و پدر سبك گلگشت از اينكه صداي ميانه را مزين به نام خود كرديد و در كنار ما قرار گرفتيد به خود می‌بالیم...»
***به دستور زبان ادبیات فارسی مراجعه کنید؛
1- افعال «کردید» و «گرفتید» که دیگر «حالت جمع» دارند!؟ مگر اینکه «نعوذبالله» آقای اجلی را در ردیف «یکی از معصومین» قرار داده باشید! و یا اینکه مطلب «مکتوبتان» را «صحبت با مخاطب» فرض کرده‌اید! [همان FACE TO FACE"" متون غربي که زحمت مطالعه به زبان اصلي آن را کشیده‌اید]!
2-چطور وقتی که نام «حججی» به میان می‌آید، زحمت مراجعه به «متون غربی» و مطالعه به زبان اصلی را به خودتان می‌دهید و «جعل منطق» می‌کنید،
3-ولی وقتی نام فرد دیگری در میان باشد، با «رجعت به شرق»، «شخص مخاطب و غیر مخاطب» و «اول شخص و سوم شخص» فراموشتان می‌شود؟
4- [هر چند به نظر بنده، استادان و زحمت کشان این آب و خاک را، هر قدر «تکریم و تفخیم» کنیم، باز هم کم است و حق آن‌ها به طور کامل ادا نخواهد شد.]
5-...
********************
آقای «محمد صادق نائبی» قبلاً توصیه‌های دوستانه‌ای کرده‌ام -ولی علیرغم پذیرش و عدم عمل به آن‌ها-
باز هم توصیه‌هایی چند می‌نمایم و ختم کلام؛
1- نگویید «تذكري به بنده ندهيد» چرا که این سخن شما بر خلاف دستور صریح خداوند متعال است، چرا که می‌فرماید؛ «وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنْفَعُ المُؤْمِنِينَ» و پند ده، که مؤمنان را پند سود بخشد. [سوره الذاریات-آیه 55].
2- سعی کنید به آن اندازه که «نقادّ» هستید، «نقد پذیر» هم باشید! [رطب خورده، منع رطب کی کند!؟]
3- آستانه تحمل خود را بالا ببرید، حذف صورت مسئله و «عدم درج مطالب ارسالی» چیزی از حقانیت مطالب فرستنده کم نکرده و چیزی بر حقانیت شما اضافه نمی‌کند! [عالم محضر اوست وخداوند شاهد عادلی است].
4- افتادگي آموز اگر طالب فيضي *** هرگز نخورد آب، زميني كه بلند است.
5-...
********************
خداوند متعال حافظ «شما» و هادی «بنده» باشد!
والسلام 22/09/1390[/quote]
شهروند محترم! اگر حوصله می کردید و پاسخ کوتاه بنده را می خواندید اینقدر انتقاد نمی کردید. ابتدای پاسخ گفته ام: "لطفاً (((چنين تذكري))) به بنده ندهيد" ننوشته ام "به من تذکر ندهید"!. برای اینکه می دانم این سبک مذکور به قول یکی از کاربران مربوط به دوره قاجار به قبل است.
انتهای پاسخ نیز در مورد ضمایر و افعال جمع استثنا کرده ام که یکی معصومین (ع) و همچنین آورده ام: "و نيز صحبت با مخاطب". نوشته بنده در مورد استاد اجلی نیز خطابه است و بنده برخلاف کتاب که غیاباً درباره ایشان بصورت مفرد صحبت کرده ام اینبار در مقام مخاطب با ضمایر و افعال جمع صحبت کرده ام.
هم ایشان و هم شما و هم بنده قبل از تذکر باید خودمان نسبت به آن تذکر شناخت کافی داشته باشیم چه بسا ممکن است مثل الان عجولانه و اشتباه باشد.
باسلام خدمت استاد فرزانه جناب آقای اجلی از عضویت شما در این سایت خوشحال شدم. بله رکورد مسن ترین عضو را از این به بعد به شما می دهم و برای شما آرزوی عمر طولانی و پربرکت دارم. بنده نام و آوازه شما را با کتاب مشاهیر و مفاخر میانه شناختم.
۹۰/۹/۲۲ ۰۹:۲۴
آقای نائبی
یک کاربر محترم ( #9 منتقد ۱۶ آذر ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۱۴ ذیل مطلب کد 4798) نوشته بودند:
« ...بهتر است در به كار بردن افعال و ضماير از حالت جمع كه نوعي احترام هست استفاده كنيم. شما گويا درباره يك بقال صحبت می‌کنید كه دائم می‌گویید: راه يافت، صحبت می‌کرد، به حوزه رفت. اگر در نويسندگي ادب و احترام را رعايت كنيد منزلت خودتان هم بيشتر می‌شود.»
********************
ولی در پاسخ به کامنت گفته‌اید: [ #10 محمد صادق نائبی ۱۶ آذر ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۲۳ ذیل مطلب کد 4798].
« ... لطفاً چنين تذكري به بنده ندهيد. يك ادبيات قوي و تاثير گذار ادبياتي هست كه فارغ از تكلفات و تعارفات و درگير شدن با الفاظ و لغات حاشيه اي باشد... اگر متون غربي را به زبان اصلي مطالعه كنيد چنين تكلفاتي نمي بينيد. آنچه استثناست يكي معصومين عليهم السلام است و نيز صحبت با مخاطب ولي صحبت در مورد شخص غيرمخاطب (سوم شخص) نياز به چنين تعارفاتي ندارد.»
********************
ولی در عالم واقع کاملاً بر خلاف گفته خود عمل می‌نمایید، به عنوان نمونه فقط یک مستند از سایت خودتان ذیلاً درج می‌شود:
[#1 محمدصادق نائبی ۱۹ آذر ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۳۳ ذیل مطلب کد].
«استاد اجلي عزيز! با درود فراوان بر آن اسطوره خط و نقاشي و پدر سبك گلگشت از اينكه صداي ميانه را مزين به نام خود كرديد و در كنار ما قرار گرفتيد به خود می‌بالیم...»
***به دستور زبان ادبیات فارسی مراجعه کنید؛
1- افعال «کردید» و «گرفتید» که دیگر «حالت جمع» دارند!؟ مگر اینکه «نعوذبالله» آقای اجلی را در ردیف «یکی از معصومین» قرار داده باشید! و یا اینکه مطلب «مکتوبتان» را «صحبت با مخاطب» فرض کرده‌اید! [همان FACE TO FACE"" متون غربي که زحمت مطالعه به زبان اصلي آن را کشیده‌اید]!
2-چطور وقتی که نام «حججی» به میان می‌آید، زحمت مراجعه به «متون غربی» و مطالعه به زبان اصلی را به خودتان می‌دهید و «جعل منطق» می‌کنید،
3-ولی وقتی نام فرد دیگری در میان باشد، با «رجعت به شرق»، «شخص مخاطب و غیر مخاطب» و «اول شخص و سوم شخص» فراموشتان می‌شود؟
4- [هر چند به نظر بنده، استادان و زحمت کشان این آب و خاک را، هر قدر «تکریم و تفخیم» کنیم، باز هم کم است و حق آن‌ها به طور کامل ادا نخواهد شد.]
5-...
********************
آقای «محمد صادق نائبی» قبلاً توصیه‌های دوستانه‌ای کرده‌ام -ولی علیرغم پذیرش و عدم عمل به آن‌ها-
باز هم توصیه‌هایی چند می‌نمایم و ختم کلام؛
1- نگویید «تذكري به بنده ندهيد» چرا که این سخن شما بر خلاف دستور صریح خداوند متعال است، چرا که می‌فرماید؛ «وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنْفَعُ المُؤْمِنِينَ» و پند ده، که مؤمنان را پند سود بخشد. [سوره الذاریات-آیه 55].
2- سعی کنید به آن اندازه که «نقادّ» هستید، «نقد پذیر» هم باشید! [رطب خورده، منع رطب کی کند!؟]
3- آستانه تحمل خود را بالا ببرید، حذف صورت مسئله و «عدم درج مطالب ارسالی» چیزی از حقانیت مطالب فرستنده کم نکرده و چیزی بر حقانیت شما اضافه نمی‌کند! [عالم محضر اوست وخداوند شاهد عادلی است].
4- افتادگي آموز اگر طالب فيضي *** هرگز نخورد آب، زميني كه بلند است.
5-...
********************
خداوند متعال حافظ «شما» و هادی «بنده» باشد!
والسلام 22/09/1390
۹۰/۹/۱۹ ۱۵:۲۵
باورم نمیشه ، استاد اجلی در صدای میانه. افتخاری هست که استاد به این بزرگی ، خالق سبک گلگشت ، تجربیات خود را در اختیار ما قرار دهد .
۹۰/۹/۱۹ ۱۵:۰۶
رواق منظر چشم من آشیانه توست

کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست
۹۰/۹/۱۹ ۱۴:۲۰
استاد خوش آمدید ، باعث خوشحالیه ، امیدواریم که از هنر و اشعارتان بهره ببریم
۹۰/۹/۱۹ ۱۲:۰۲
دلبرا پیش وجودت همه خوبان عدمند
سروران بر در سودای تو خاک قدمند
شهری اندر هوست سوخته در آتش عشق
خلقی اندر طلبت غرقه دریای غمند
خون صاحب نظران ریختی ای کعبه حسن
قتل اینان که روا داشت که صید حرمند
صنم اندر بلد کفر پرستند و صلیب
زلف و روی تو در اسلام صلیب و صنمند
گاه گاهی بگذر در صف دلسوختگان
تا ثناییت بگویند و دعایی بدمند
هر خم از جعد پریشان تو زندان دلیست
تا نگویی که اسیران کمند تو کمند
حرف‌های خط موزون تو پیرامن روی
گویی از مشک سیه بر گل سوری رقمند
در چمن سرو ستادست و صنوبر خاموش
که اگر قامت زیبا ننمایی بچمند
زین امیران ملاحت که تو بینی بر کس
به شکایت نتوان رفت که خصم و حکمند
بندگان را نه گزیرست ز حکمت نه گریز
چه کنند ار بکشی ور بنوازی خدمند
جور دشمن چه کند گر نکشد طالب دوست
گنج و مار و گل و خار و غم و شادی به همند
غم دل با تو نگویم که تو در راحت نفس
نشناسی که جگرسوختگان در المند
تو سبکبار قوی حال کجا دریابی
که ضعیفان غمت بارکشان ستمند
سعدیا عاشق صادق ز بلا نگریزد
سست عهدان ارادت ز ملامت برمند
۹۰/۹/۱۹ ۱۱:۳۶
باعث بسی افتخار است که صدای میانه مزین به نام شما شود .
وصف شما را استاد شهریار به زیباترین شکل بیان کرده اند :
فصل هنر را تویی بهار ، اجلی
برتر از این نبود افتخار، اجلی
موسیقی کلک تو بر شیوه ی گلگشت
گوش فلک راست یادگار ، اجلی
در غزل و شعر "شهریار" من استم
در خط و نقشی تو شهریار ، اجلی
بذر نو افکنده ای به دست ز گلگشت
عطر نسیمی به کشتزار ،اجلی
۹۰/۹/۱۹ ۰۸:۰۳
استاد اجلي عزيز! با درود فراوان بر آن اسطوره خط و نقاشي و پدر سبك گلگشت از اينكه صداي ميانه را مزين به نام خود كرديد و در كنار ما قرار گرفتيد به خود مي باليم. بر آن يادگار ميرزا طاهر خوشنويس و علي اكبر كاوه و ميرخاني و بوذري و بهزاد و يار ديرين شهريار ايران زمين درود مي فرستم و آرزوي طول عمر آن جناب را دارم.

اخبار روز