بسمه تعالی
با عرض سلام و ادب
هدف نویسنده ی چند سطر ذیل، صرفا واکاوی چرایی پیشرفت نکردن میانه نیست بلکه روایت درددلانه ی یک داستان واقعی با چاشنی گلایه است تا مخاطب، خود نتیجه گیری کند و افراد مشابهی که به فکر پیشرفت میانه ی عزیز هستند شریک تجربه ی گرانبها و تلخ او شوند.
احتمالا همه ی ما شنیده یا دیده ایم در برهه ای، یک شهروند خوش ذوق فروشنده ی تخمه ی آفتابگردان، با یک ابتکار ساده و نصب چند وسیله ی دم دستی مانند سطل سوراخ شده و لامپ روی دستگاه تفت تخمه، جذایت خاصی به کسب و کار خود داده بود ولی درست فردای آن روز، بقیه ی دوستان، بدون تغییر کوچکی حتی در رنگ سطل (!) ابتکار او را کپی کرده بودند. شاید در نگاه اول ساده به نظر بیاید اما این کار مصداق عینی سرقت و بی اخلاقی حرفه ای است.
امروز، جوانان متخصص شرکت طاهر شیمی میانه با توکل بر خدا و پس از چندین سال تلاش شبانه روزی و با دستان خالی اما همت عالی توانسته اند شرکت و شهر میانه را به عنوان مبتکر، طراح و سازنده ی ماشین آلات بازیافت پسماندهای شهری، بیمارستانی و صنعتی با سیستم کوپیرولیز باکارایی بالا، به ایران و حتی منطقه معرفی بکنند. در چند ماه گذشته از اقصی نقاط ایران عزیز و حتی کشورهای همسایه، کارشناسان و سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی از بخش های مختلف دولتی و خصوصی برای بازدید، مشاوره، سرمایه گذاری و خرید سیستم به میانه سفر داشته اند. خالی از لطف نیست عرض شود در کنار جلسات تخصصی، چون نگارنده ی این سطور مانند خیلی از همشهریان عزیز دیگر، تعصب و ارادت خاصی به دیار مادری خود دارد، ظرفیت و پتانسیل های دیگر میانه ی مظلوم را نیز معرفی می کرد اما جالب اینکه خیلی از میهمانان حتی نام میانه را هم نشنیده بودند! در این راستا، یکی از افتخارات شرکت طاهر شیمی میانه، عقد قرارداد برای طراحی و ساخت سیستم بازیافت پسماند صنعتی برای یک شرکت آلمانی-ایرانی است که هم اکنون در مرحله ی پایانی خود می باشد.
اما هستند افرادی در همین نزدیکی و از دل همین شهر (نام محفوظ) که در نگاه اول به عنوان سرمایه گذار و حامی، خود را در بطن ماجرا قرار می دهند و با استفاده از شگردهایی که در این سال ها یاد گرفته اند، تکنولوژی و طرحی که حاصل تخصص و دست رنج کسی است که یک عمر برایش زحمت کشیده را در جاهای مختلف، چه در سازمان های رسمی و محافل دوستانه و چه در صفحات مختلف مجازی، با نام خود، آن هم به صورت انحصاری!، جار می زنند. هر چند به قول معروف «نه هر که آینه سازد، سکندری داند».
حال در خوشبینانه ترین حالت، صاحب طرح و تکنولوژی به جای تمرکز روی توسعه ی شرکت و اشتغال زایی و برآورده کردن رویای پیشرفت میانه که سال ها در ذهنش پرورانده، باید برای احقاق حق و حقوقش، خود را در راهروهای مراجع قضایی تصور کند یا به قول حافظ:
«ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش»
با احترام- علی خانی