بسمه تعالی
در زمان های نه چندان دور که کار در جاهایی مثل میانه کم بود یا اصلا نبود (برخلاف امروز!) پدران و یا پسران سرپرست خانوار برای پیدا کردن کار و کسب روزی حلال به شهرهای دوردست مثل شهرهای جنوبی کشور می رفتند و معمولا چند ماه یکبار به خانواده سر زده و اندوخته ی خود را سر سفره ی خانواده می گذاشتند. از خانواده ی شان که می پرسیدی «کجا هستند یا کجا رفتند» تقریبا جوابشان یکی بود: «گئدیب قوربَته» یا «قوربَتدَه دی»! آنچه از این اصطلاح رایج لااقل در بین مردم این منطقه استنباط می شود اینکه «قوربت» یا همان «غربت» جایی است که کار و روزی در آنجا به نسبت زیاد است و صرف نظر از مسائل دیگر و به بیان ساده تر می توان گفت جایی است که چندان مناسب خانواده (زن و بچه) نیست.
شاید پرسیده شود مگر قرار است سرپرست خانوار هر جایی که کار می کند خانواده را هم با خود ببرد یا سئوالهای مشابه دیگری مطرح گردد. آنچه مسلم است برای پاسخ به این سئوال باید جوانب زیادی را مورد تحقیق قرار داد و هدف نگارنده ی این چند سطر پیدا کردن پاسخ این سئوال نیست بلکه هدف یاقتن پاسخ سئوال ساده ی زیر است:
آیا «میانه» برای مسئولان و مدیران غیر بومی همان مفهوم «غربت» را دارد؟!
اگر پاسخ مثبت است:
فقط می توانم بگویم آفرین به غیرتشان که رنج و مشقت غربت را به خاطر خانواده به جان خریده اند و دیگر هیچ!
و اگر پاسخ منفی است:
-آیا میانه ارزش زندگی کردن به همراه خانواده به مدت چند ماه یا چند سال (بسته به مدت مسئولیت شان!) را ندارد؟!
-آیا میانه ارزش یکبار گشت و گذار با خانواده را هم ندارد؟
-آیا این رفت و آمد چندین ساعته بین محل کار و منزل و نبودن در کنار خانواده بر روی مدیریت آنها اثر نمی گذارد؟!
اگر پاسخ مثبت است!...
و اگر پاسخ منفی است...
و ده ها سئوال دیگری که از دل این سئوال ساده می تواند بیرون بیاید...