سخن به من نگو حرفی با من نزن من به یادت ای حقیقت ،خطی بر آسمان ها می کشم افکار تو در ذهنم تراوشی ایست که نبود تو را تکرارمی کند تقصیر ما نیست تقدیر ما خوابی است تصادفی که به هیچ نمی ارزد . همه چیز مهیاست ولی تو چقدر غریبه شدی که دیگر سمت ما نمیای من در افکار خود غرقم هیچ چیزت را به من نده و هیچ حرفت را به من نگو.
لطفاً بگذار لذت نگاه های شیرینت در فکر من با تکاپوی هستی عجین شود اینجا که هیچ قلمی حرف نمی زند ، ما حقیقت را در کوچه های شهر جا گذاشتیم اطرافمان عده ای انسان خفته که هی پوست می اندازند و افکارشان را با تصور تخریب ما زنده می کنند . اینجا کسی نمانده که حتی شکایتی کنم ، اصلا من بد....
هیچکس بزرگ نیست هیچکس عمیق نیست هیچکدام ما مهم نیستیم و این سکوت خاک گرفته ورق های تاریخ شهرمان است که مهم است و زمان دروغ می گوید و تاریخ زنده نیست تودر تنهایی خود گریه کن روزی افکار تو سبز می شود جوانه میزند و من آرام در خواب تو قدم خواهم زد.
اینجا میانه شهر مجموع الجزایر سیاسی برای پسماندهای سیاست نقطه تعالی برای طلبه های سیاست ،نقطه عروج روبهان سیاست می باشد وهرکس دراین وادی قدم نهد باید آماده همه نوع دسیسه گردد اینبار وقتی لیست سوالات برای شهردار را مشاهده نمودم سوالاتی در چند بُعد برایم مطرح گردید:
اختلال در نظم حاکم بر امور سیستم
بُعد اول) ایراد اساسی این که به هر ترتیب ابقاء و انتصاب انجام شده است و باید به خرد جمعی ارزش قائل شد و نباید با یکه تازی ریشه نفاق و سمبل آن در جمع شوراها گردید. حال که پس از تمام بررسی ها این انتصاب مجدد مقدر گردیده چرا باید در مقابل قدم های خادمی از این شهر سنگ اندازی گردد؟ چرا ورق های که هنوز مهر شهرداری و دبیر خانه ندارد یا حتی تمام اعضا شورا آن را ندیده اند در اختیار عده ای قرار می دهید؟
جالب اینکه در زمان وقوع برخی از این مسائل این آقایان در مجموعه بودند چرا ممانعت نکردند؟ مگر غیر این است که مهر تایید برخی ازاین امورات را خود در شورا زدند؟ چرا در زمان اوج کاری این مجموعه خدمت رسان اقدام به تشویش اذهان عمومی و اختلال در امر مدیریتی و روند کاری شهرداری نموده اند ؟ آیا در این برهه از امور کاری که پروژه ها در حال اجرا و پیمان سپاری می باشد یا اصطلاحاً فصل کاریست جایز است مانع از انجام عالی امورات شوید؟ با ارائه این برگه ها به افرادی که صلاحیت ارائه این سوالات را ندارند اقدام به اختلال در افکار عمومی مردم و عوامل شهرداری بویژه شهردار می کنید آیا صلاح نبود اگر مشکلی بود سیر قانونی طی میکرد و بعد در بوق و کرنا میشد ؟
استیضاح فرهنگ شهر من نیست
بُعد دوم ) و قسمت زننده جریان اینکه سوالی با قاطعیت از شما می پرسم آیا تا به حال از خود پرسیده اید چرا هیچ شخصی یا شهرداری آماده حضور در منصب شهرداری میانه نمی شود؟چرا مدیران توانای حیطه عمرانی از میانه فراری هستند؟چرا بنا به اظهارات خود که بارها گفته اید ما رفتیم دنبال شهردار ولی کسی نیامد ؟آیا جوابی یافته اید؟
حقیر توفیق حضور در محضر چندین نفر از شهرداران سابق میانه را یافتم همه آنها در یک نقطه مشترک بودند از میانه فرار کردیم ؟ آقایان گرام ؛معتمدین آراء مردم؛ چرا در شهر من استیضاح را فرهنگ می کنید؟ آیا غیر این است که قول داده بودید فرهنگ های غلط را بشویید و زیبایی را جایگزین بدی ها کنید؟ آیا می دانید امنیت شغلی عنصری اساسی در قاعده کاری یک مدیر است ؟آِیا می دانید بی رحمانه وبدون احترام وسعه صدر مدیری را از راس به زین کشیدن چقدر نارواست؟ آیا خودتان اینگونه دوست دارید که با دلخوری و توهین و تحقیر از سمتی عزل گردید؟
جالب اینکه یک نفر از شما مزه این برهه بد و نا همگن را کشیده است ،وقتی در شهری فرهنگ تحقیر و آبرو برای یک مسئول فرهنگ شود وای بر حال مسئولین و وای بر زیر دستان...
چرا باید مردم شهرم همیشه منتظر خرد شدن شهرداری جدید باشند و شوراهای که ادبیاتشان را قندان های روی میزشان تعریف می کند؟
تعویض صحیح است ؟؟ ریشه سوالاتتان چیست ؟؟ آیا حاضر به دفاع از سوابقتان هستید؟؟
به کدامین علت و ایراد نیت به تعویض یا استیضاح دارید مگر تاریخ شهرداران شهرمان را نخوانده اید، گویا شما هم میخواهید به فلک افکار آیندگان بسته و بدنهایتان نوازش دستان استاد تاریخ را لمس کند و شما هم به گناه گذشتگان تنبیه شوید؟
از تخصص چند تا برایتان مثال بزنم ؟از قدرت و نفوذ چند تا؟ مشکل شما نه تخصص هست نه تعهد نه.....
ما امید مان این بود تنها قدم موفق شما در ابتدای راه ثبات مدیریتی باشد، که این پروژه ای سنگین به اندازه کل بودجه چند میلیاردیتان می باشد و برای آن باید آِبرو داد که بهایش از خون شخص والاتر است.
و حال در آخرچند نقدی خودمانی و شخصی، امیدوارم آقایان به تیزی امضایشان تاب نقدم را داشته باشند:
عزیز بزرگوار همیشه قاعده مدیریتی بر این اصل استوار بوده که کسی که سردمدار جمع یا منتخب عده ای می گردد صاحب فکر، نظریه پرداز و ایده نگر است نه اینکه بلند گویه نظرات و سخنهای شخصی گردد که دوست دارد سیطره قدرتش بر تمام شهر سایه افکند .دوست عزیزم آیا تبعیت از محضر صاحب فکری که ایده هایش طنز مردمی و حرکاتش مغموم افکار عمومی است صحیح است ؟ آیا تبعیت از سیاست خوانی که کذب سخنانش طلایه دار عملش است جایز می نماید. مگر شما مدال دار افکار عده ای نیستید. ما شما را مولد فکری و ملجاء دعاوی مردم میدانیم .دوست عزیز رئیس شما فعلا فرق اداره کار و شهرداری را ندانسته و عوام الناس را ملیجک دربار خویش میداند وبرای گمراهی به هر دربار و اداره ای می فرست نکند شما هم عوام هستید ما شما را خواص گونه دیدیم .و شواهد نصب رسانه دیجیتال فاز دوم وبه ارمغان آوردن دستگاه ام آر ای شما نیزخواهیم شد.
عزیزتر از جان دیگرم ارادت ویژه به محضر جنابشان رسانده ام و مستندات بیاناتشان در خطابه برای اثبات حقانیت اش را هنوز در گوش و جانم طنین انداز می بینم .دعاوی حضرتتان در جریان 8به9 که دست مبارک را در مصداق گروه برای احراض حقانیت تان گذاشتید را بخاطر دارم. دوست عزیزم جریان استیضاحتان هنوز از اذهان نرفته چقدر خورد شدید؟چقدر سوالات بی پاسخ ازجنابعالی در لابه لای برگه ها هنوز موجود است .کوچکترینش همان جریان کارنامه مالیتان بود که تا آخر از امضاء آن امتناع ورزیدید که شاید اصرار امثال بنده نبود باز هم ناک اوت می ماند .تنها یک سوال از جنابتان دارم طمع استیضاحی را که به آن تلخی چشیدید دوست دارید مجدداً تجربه کنید؟ ولیکن برازنده شما نیست این جریان را برای کسی دیگر مجدد روا دارید شما را به حدیثی پند آور از امیر المومنین (ع) توجه داده و مورد موعظه برادر گونه قرار میدهم : آنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند.
دوست عزیز سوم مهندس بسیار توانای عرصه شهرداری ،که یدی طولانی در صدور پایان کارهای شیرین و نقل و انتقالات درون سازمانی از سوی شهرداران مختلف را تجربه نموده اید.دو سوال بیشتر از جنابتان ندارم:1- آیا حاضر به دفاع از رزومه کاری چند ساله خود در مقابل شهردار هستید؟ 2- اگر با شخصی در شورا مواجه شوید که صراحتاً در سیستم کار شکنی می کند مثلا اینکه شهردار اقدام به بازگشایی می کند این شخص در محل حاضر گردیده و افراد مالک را با تمام مقتضیات آشنا وآنها را تشویق به ممانعت و سر باز زدن کند چگونه برخورد می کنید؟
و یک سوال به طور مشترک از این 2 رفیق شفیق دارم بنا به رای صادره دیوان محترم عالی کشور و مراجع قضائی در زمان پذیرش اقدام به سر باز زنی از قوانین قاطع انتخابات کرده و محکوم به عزل شده اید شما که اینگونه قانون مدار و مقرراتی هستید و از کوچکترین خطای در سیستم شهری حاضر به چشم پوشی نیستید چرا به حکم صریح دادگاه عالیه محترم تسلیم و خود به نشان صداقت مجری قانون نمی شوید؟ وحق الناس را اداء ننموده و همچنان به غصب حق دیگری اکتفاء نموده اید؟
حرف آن بزرگ هیچگاه یادم نمیرود که خادم مردم باید مجری قوانین باشد و اگر سر باز زند فاسد است و فاسد ساقط از عدالت است .
درست است اینجا شهر دهقان فداکاری است که برای نجات عده ای ، کل موجودیت جسمش را بر سر چوب دستیش زد و تمام آبرو و دارو ندارش را آتش زد تا راهنما باشد. ولی در ابتدا هرکس او را دید به باد فحش و کتک گرفت وپس از فهمیدن ماهیت کارش اورا ستود .بیاید از همان ابتدا حامی شهردارها؛ فرماندارها ونماینده ها و سایر خادمان صادق شهر باشیم ما منکر اشتباهات نیستیم بیاید باهم بسازیم و کورس بگم بگم یا کار من و مال من و بنرهای رنگین را عوض کنیم سخت است ولی خواستن توانستن است.
نویسنده : امین کریمپور