کد خبر: ۹۵۸۳۲
۱۰۱۲ بازدید
۲۲ دیدگاه (۲۲ تایید شده)

چگونه آسایش و آرامش ما سلب می شود؟

۱۳۹۹/۳/۷
۲۳:۲۱

امروز بعد از مدت ها، حدود ساعت 12 ظهر گذرم به مرکز شهر افتاد. خیابان شهید رحیمی را که به سمت میدان آزادی حرکت می کردم به شدت شلوغ بود. فرصت کمی داشتم و سعی کردم از خیابان فرعی شهید موسوی(حاج مراد) به سمت شهرداری بروم تا شاید کمتر در ترافیک بمانم. آنجا هم آنقدر ها خلوت نبود، در دو طرف خیابان ماشین ها پارک شده بودند و در فضای اندکی که باقی مانده بود به سختی اتومبیل ها از کنار هم رد می شدند. وارد تقاطعی شدم که به بانک مهر اقتصاد می رسد چون راه مستقیم به شدت شلوغ بود و راه تقریبا قفل شده بود. چند ماشین هم از روبرو و از خیابان اصلی وارد تقاطع شدند و با توجه به پارک بودن ماشین در دو طرف این مسیر کوتاه این راه نیز برای دقایقی مسدود شد چون ماشین ها نه راه پس داشتند و نه پیش. با وجود اینکه عجله داشتم هنوز سر حوصله بودم که شاید دلیلش فایل آموزشی ای بود که گوش می دادم. در این فاصله مسیر قبلی خلوت تر شده بود و توانستم دنده عقب برگردم تا به سمت مرکز بهداشت حرکت کنم. آنجا هم که به تقاطع رسیدم باز وضع به همان منوال بود.

شاید چند سطر بالا بخش تلخی از روزمرگی های بسیاری از همشهریان شده باشد اما برای بنده به حدی ناخوشآیند بود که دیگر فکر نمی کنم در آن ساعت ها گذرم به مرکز شهر بیفتد. بنده تخصصی در امور شهری، شهرسازی یا مسائل حقوقی شهروندی ندارم اما فکر می کنم حق داشته باشم بخواهم در شهرم آسایش و آرامش بیشتری را تجربه کنم و فکر می کنم اگر خیابان چنان شلوغ نبود مردم حوصله ی بیشتر و خُلق و خوی خوش تری داشتند.

از خود می پرسم چه کسی حق دارد یا می تواند این آسایش و آرامش را از ما سلب کند؟ و شاید بهتر باشد بپرسم چه چیزی و چه کسی این حق را سلب کرده است؟

با اذعان مجدد به اینکه در حوزه شهرسازی و مسائل و قوانین آن دانشی ندارم اما در چهارچوب آنچه در این سال ها به عنوان یک دانش آموخته فنی و مهندسی آموخته ام چنین فکر می کنم که ساخت و سازهای بیش از حد و افزایش تراکم در مرکز شهر و عدم گسترش شهر در گستره های جدید و عدم احیاء بافت فرسوده باعث شده است تا امروز خیابان های ما دیگر کارایی عبور ماشین را نداشته باشند و اگر کار چنین پیش برود شاید به شهری تبدیل شویم که جاذبه ی توریستی و شهرتش این باشد که نمی شود با ماشین در آن تردد کرد.

به نظر ساخت و خرید و فروش مسکن برای بخش اندکی از همشهریان چنان سودی داشته که جریمه های سنگین نیز جلودارشان نیست. برای آن ها شهر و شهروند و قانون و مقررات هیچ اهمیتی ندارد، آنها در تلاش اند تا دو واحد بیشتر بسازند و گرانتر بفروشند. جریمه می پردازند، اما همچنان برایشان می صرفد، چون سودشان کلان تر از این حرف ها است.

اما این سود از کجا حاصل می شود؟ آیا این سود به قیمت سلب حق آسایش و آرامش سایر شهروندان بدست نیامده است؟ آیا نتیجه ی آن سخت تر شدن زیست شهری نیست؟ آیا نمی توان با گسترش شهری حساب شده و با محدود کردن دلال ها و سودجویان متخلف قیمت مسکن را کنترل کرد تا اندکی از سنگینی معضل قیمت بالای مسکن کاسته شود؟

به عنوان یک شهروند حق خود می دانم از مسئولین شهر آسایش و آرامش تمام همشهریانم را مطالبه کنم و در مقابل، وظیفه خود می دانم در عمل به این قوانین و مقررات، ایشان را همراهی کنم.

کانال تلگرامی صدای میانه اشتراک‌گذاری مستقیم این مطلب در تلگرام

نظر شما

۹۹/۳/۱۰ ۱۲:۲۸

بافت فرسوده باید احیا شود و خیابان ها تعریض شوند اما چاره کار این نیست به نظرم، حتی با تعریض این خیابان هم اتفاق خاصی نمی افتد. متاسفانه حتی در خیابان های و شهرک های تازه ساز هم عرض خیابان ها کم در نظر گرفته شده و فکر نمی کنم خیابان های جدید هم پاسخگوی تراکم فروشی ها باشند.  

۹۹/۳/۱۰ ۱۲:۲۴

بنده فکر می کنم این مشکل حدودا در طول پانزده سال اخیر ایجاد شده و حالا با افزایش تراکم در یک نقطه از شهر و عدم آینده نگری و انتقال برخی مراکز به دیگر نقاط شهر حالا شهر قفل شده و با اصلاح هندسی تقاطع ها یا چند طبقه کردن آن ها هم نمی توان انتظار داشت مشکل حل شود. در شهرهایی که دو سه برابر ما جمعیت دارند هم تا این حد آپارتمان نشینی رواج پیدا نکرده و اصلا برای بنده قابل درک نیست چرا در شهری که فقط 100 هزار نفر جمعیت دارد تا این حد باید شاهد بلند مرتبه سازی باشیم.  

۹۹/۳/۹ ۲۲:۵۴

نه عزیز جان ، با وجود این همه انبار ضایعات و رشد و توسعه تصاعدی آنها که حکایت از بی توجهی و یا عدم توانایی مسولین در جمع آوری آنها را دارد یا حداقل انتقال شان به خارج از شهر و پاکسازی داخل شهر از وجود این مراکز آلاینده که وجودشان در داخل شهر ودر جوار مراکز تجاری و مسکونی سبب ایجاد آلودگی و انتشار انواع و اقسام میکروب و بیماری است و این پدیده شوم که اکثریت گردانندگان چنین مراکزی نه تنها افراد نیاز مندی نیستند بلکه خیلی هم وضع مالی شان خوب و افراد متمکنی هم هستند که متاسفانه و در کمال بی انصافی تعدادی از اقشار ضعیف و ناتوان جامعه و حتی کودکان ودر پاره ای موارد زنان را برای رسیدن به نیات خود اسیر و آلت دست خود کرده و آنها را مورد بهره کشی و استثمار قرار میدهند و بطور جد ضمن به خطر انداختن زندگی این افراد بهداشت و سلامت جامعه را نیز به مخاطره انداخته اند و با کمال تعجب و شگفتی و نهایت تاسف مسئولین عین خیالشان هم نیست و معلوم نیست با مشاهده چنین صحنه های دلخراشی چگونه شبها را راحت سر به بالش میگذارند ؟ با وصف این بنظر میرسد بهترین و با مسما ترین اسم برای میانه با کمال تاسف باید گفت ضایعات آباد است .

۹۹/۳/۹ ۱۸:۲۱

چون سرآسیاب کوچه شده

۹۹/۳/۹ ۱۵:۳۰

کجای کاری هنوز تو وسط شهر مانده اند

۹۹/۳/۹ ۰۱:۵۷

بنظرم فکری بحال خیابان حاج مرا شود هم از جهت اینکه با طرح ترافیکی می تواند ترافیک را کاهش دهد و هم ظرفیت های فراوانی برای احداث پارکینگ ،مطب و غیره دارد

۹۹/۳/۹ ۰۱:۴۵

آفرین براین مدیران شایسته شهرمان که این همه اسم فقط برای یک مسیر شهری(چون نه خیابان است نه کوچه ونه.......) درنظر گرفته اند که فقط برحسب قبوض اشتراکی به چند مورد آن اشاره می کنم۱_خیابان یا کوچه حاج مراد۲-کوچه دربیشلر۳_ خیابان شهید موسوی۴_خیابان شهید کریمی۵_خیابا ن بهداری۶_ کوچه حاتمی و........که باید در کتاب گینیس ثبت شود.راستی من سر در نیاوردم بالا خره این مسیر خیابان است یا کوچه چون به هیچ کدام شبیه نیست.ویه دست مریرزاد به شهرداری می گویم که یادش رفته اصلا نیاز به مسیر گشا یی در این مسیر پر ترافیک هست یا نه(منظور ساختمان هایی است که عقب نشینی نکرده اند مانند قلعه سرچمی یا دیوار ارگ نانوایی جنب مدرسه امام خمینی) که ازاین بابت با شیراز برابری می کند ویکی از جاذبه های این شهر زیباست

۹۹/۳/۸ ۲۳:۲۸

به نظر بنده اسم شهر میانه راباید گذاشت شهر بی در و پیکر و بیصاحب

۹۹/۳/۸ ۲۳:۲۶

هردم از این باغ بری میرسد مسئول صفرکیلومتر به میانه میاد بعد از کسب تجربه دربهم ریزی شهر به جای دیگر میرود در ضمن بقول مثل معروف از ماست که برماست وقتی رابطه جای ضابته رامیگیرد جای بحث نیس

۹۹/۳/۸ ۲۲:۴۹

با سلام و تشکر ، مقصر این کار هم مسئولین شهری و در راس آنها شهرداری میباشد چون با قاطعیت باید معبر برخورد نمیکنند و خیلی سر سری با این معظل شهری برخورد میکنند در صورتی که میتوانند از همین فردا با قاطعیت هرچه تمام تر با سد معبر برخورد نمایند و علاوه بر جریمه نقدی و تعطیلی مغازه بعلت سد معبر و ایجاد مزاحمت به مردم با کمک نیروی انتظامی و نیرو های بسیج مردمی نسبت به جمع آوری کلیه کالاهایی که جلو مغازه چیده شده اند به نفع امور خیریه از جمله حمایت از خانواده های زندانیان ، ویا افراد تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد ،و ... ضبط نمایند منتها همت مسولیت را می طلبد که بدون هیچ ملاحظه ای و با جدیت هرچه تمام تر بطور مستمر هر چیزی که باعث سد معبر شده جمع آوری و صاحبانش جهت اعمال قانون به مراجع قضایی معرفی شوند با ور کنید در مدت کمتر از یک ماه بساط سد معبر برای همیشه بر چیده میشود چون اینکار پشتوانه قانونی و قضایی و انتظامی و از همه مهمتر از پشتوانه مردمی برخوردار است .مسئولین محترم با یک یا علی به پیش جهت نجات شهر و مردم از مزاحمت سد معبر کنندگان بی فرهنگ که همه چیز را در نفع خود خلاصه کرده اند

۹۹/۳/۸ ۱۵:۳۲

من با طرح پیاده رو کردن تقاطع بانک ملی تا چهار راه پایین موافقم! و برام مهم نیست کسبه ضرر میکنن یا مشتری شون کم میشه! میدونین چرا؟ ایا وقتی کسبه نصف پیاده رو وسیله میچینن و من عابر مجبورم از خیابون تردد کنم براش اهمیتی داشت؟ وقتی کسبه تو خیابون جلوی مغازه صندلی چهار پایه بشکه یا هر چیزی میذاره و من راننده سرگردان جای پارک هستم براش اهمیتی داشت؟ به قولی خیلی هم خوشحالم که این طرح انجام بشه!

۹۹/۳/۸ ۱۵:۳۱

دوست گرامی
توهین به آحاد ملت نیست بیایید واضح حرف بزنیم وقتی اتوبان میانه را دور زد این آحاد ملت کجا بودند؟ وقتی جمعیت 3 هزار نفری پادگان میانه در خلوت شبانه به پادگان سراب،مراغه و... کوچانده شدند این مردم شریف میانه چه کار می کردند و...
ولی وقتی سرآسیاب از یک طرف مسدود شد یا خیابان امام در حال پیاده راه شدن است داد و بیداد مردمان آن محل به آسمان بلند می شود.
اسم این کار را بگذاریم خودخواهی یا نجابت؟!!!!

۹۹/۳/۸ ۱۵:۲۶

احسنت.همنظرم

۹۹/۳/۸ ۱۰:۴۸

در ضمن نمی شود هرکس هر طور که بر وفق مرادش بود ساختمان یا راه بسازد، مثلا اگر همسایه شما به یکباره در خیابان تنگ یا حتی 18 متری 20 واحد آپارتمان بسازد و پارکینگ هم فراهم دیگر شما آن آسایش قبلی و امکان تردد و عبور و مرور راحت را نخواهید داشت و نتیجه آن شهری خواهد بود که احتمالا باید خیابان هایش را هم دو سه طبقه کرد.

۹۹/۳/۸ ۱۰:۰۶

به نظر بنده اینگونه برچسب زدن بر کل اهالی یک شهر اصلا منصفانه نیست. ما هم مثل مردم تمام شهر ها دوست داریم زندگی بهتری داشته باشیم و طبعا گاها منافع فردی و شخصی مان را ترجیح می دهیم اما راه حل تمام این تعارض ها و تضادها رجوع به قانون و مقررات شهرسازی است. خودخواهی یا سلیقه که نمی تواند مبنای شهرسازی باشد، برای تمام مسائل حدود و مقرارت در قوانین مشخص شده است.

۹۹/۳/۸ ۰۹:۵۵

خودخواهی ما میانه ای ها باعث می شود که هیچ کاری صورت نگیرد و شهر به صورت سنتی اداره شود
ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش
باید برون کشید از این شهر رخت خویش
من توی سرآسیابم خیابانم را مسدود نکن
من خیابان امام مغازه دارم اونجا را پیاده راه نکن
من خیابان حاجی اصغری ام اونجا را یکطرفه نکن
من،من،من،وتنها من
اداره شهر باید بر وفق و مراد من باشد وگرنه این طرح،طرح غلطی است.

۹۹/۳/۸ ۰۹:۵۱

پیشنهاد خوبیست می توان یک خیابان را مطب پزشکان کرد مثل 17 شهریور تبریز

۹۹/۳/۸ ۰۸:۵۳

در طرح های ترافیکی اخیر ، مسیر تردد خیابانها طوری طراحی شده اند که همشهریان مجبور به تردد از خابان شهید رحیمی (برق) و به تبع آن مشکلات ذکر شده شما هستند

۹۹/۳/۸ ۰۸:۰۷

با فرمایشتان موافقم به مسئله مهم و دقیقی اشاره فرمودید "علاج این کار فقط در توزیع عادلانه امکانات و خدمات و... در نقاط مختلف شهر و توجه ویژه به شهرهاست است"

۹۹/۳/۸ ۰۸:۰۲

ممنونم از توجه شما و وقتی که گذاشتید. بنده نیز موافقم که خود ما شهروندان نیز تا حدودی مقصر هستیم وفکر می کنم این در ذات و طبیعت انسان است که دنبال منافع خود باشد و گاهی منافع افراد مختلف در تضاد با هم قرار گیرد و هرکس دنبال نفع خود باشد اما این قوانین و مقررات هستند که با مشخص کردن حدود سهم افراد را برای انتفاع از آنچه حق عموم است مشخص می کند تا امکان همزیستی مسالمت آمیز فراهم باشد. در رابطه با زندگی در شهرک ها باید عرض کنم بنده تقریبا در حاشیه شهر زندگی می کنم، جایی که قرار بود تعداد طبقات و واحد ها محدود باشد اما حالا شاهد آن هستیم که بساز بفروش ها دنبال بلند مرتبه سازی هستند تا از زمینی که به نام محله ی ویلایی ساز گران شد سود و بهره کلان ببرند و بعد آنجا هم به روزگار همان مرکز شهر شلوغ گرفتار شود. ترجیح بنده این است که در شهرکی خلوت ولو دور از مرکز شهر زندگی کنم اما شرایط طوری باشد که در مواقع ضروری امکان تردد در مرکز شهر فراهم باشد نه اینکه بقدری شلوغ باشد که برای کار ده دقیقه بیش از یک ساعت درگیر تنش و ترافیک بدون توجیه باشم.

اینکه در مرکز شهر زندگی کنی اما اگر خدایا ناکرده مشکلی پیش آمد خیابان مسدود باشد و نتوانی از خانه بیرون بروی اصلا لطفی ندارد.

 

۹۹/۳/۸ ۰۱:۵۹

ضمن سلام و تشکر از درج مطب تان که یک درد اجتماعی را منعکس کردید، آنچه بنظر میرسد دلیل عمده این نا بسامانی ها عدم نظارت و کنترل از جانب مسولین میباشد و متاسفانه همه چیز را با معیار پول و جریمه و صد البته درآمد زایی می سنجند برای نمونه در شهر میانه حتی برای ده ها سال دیگر هم نباید مجوز تاسیس مطب ، کلینیک ، دارو خانه ، شعبات بانکی ، دفتر مهندسی ، مدرسه و مهد کودک ، و برخی مشاغل و اماکن مشابه را که پر مراجع هستند در محدوده هلال احمر تا چهار راه پایین نباید صادر نمایند حالا هر کی میخواهد باشد، بعنوان مثال محلی مثل شما ملاحظه فرمایید کوچه نجاران با آن شلوغی و تردد بیش از حد عابرین و تجمع روزافزون دست فروشان چندین مطب پزشک ، و دندانپزشک ، دارو خانه ، آزمایش گاه را در دل خود جا داده که واقعا مراجعه و بیماران که بین آنها افراد مسن ، ناتوان ، عمل شده که جهت کنترل و مراقبتهای بعد از عمل به مطب ارجاع میدهند وجود داردکه با مشقات زیادی و صرفا از روی نا چاری به این محل رفت و آمد میکنند در صورتیکه اگرمسولین محترم توانایی انتقال این مشاغل را به جاهای دیگر را داشته باشند که رفت و آمد به این اماکن راحت ترباشد هم خدمت بزرگی به مردم و بخصوص بیماران کرده اند و هم نسبت به حل ترافیک و رونق و توسعه و آبادی شهر گامی بر داشته اند در آن صورت می شود کوچه نجاران را با مشارکت صاحبان مغازه ها و اماکن این محل میتوان از چهار به صورت مبدل به بازار مسقف نمود که متصل به بازار بزرگ شهر کرد که با یک تیر دو نشان را میزنیم هم بار ترافیک کاسته میشود و هم بااین شرایط میانه صاحب یک بازار بزرگ و شیک در بین سایر شهر ها میشود،.یا نمونه دیگر حتما در جریان هستید که تنی چند از پزشکان محترم شهرمان اقدام به تاسیس کلینیک در تقاطع کوچه شهید صفر اباذری (کوچه سرآسیاب) و خیابان شهید میانجی پایین تر از ساختمان مرکزی بیمه ایران کرده اند خدا خیر شان دهد وجود چنین اماکنی برای شهر واجب و غنیمت است ولی آیا این محل برای ساختمان کلینیک مناسب است ؟ در حال حاضر که کلینیک شروع به کار نکرده در آن خیابان و کوچه های پیرامون از ساعت هشت صبح تا ساعت هشت شب محال است جایی برای پارک ماشین یا حتی برای توقف پیدا کنید حالا با این وصف حال بیمار و خانواده اورا در نظر آورید که با آن اعصاب خرد و داغون دنبال جای پارک می‌گردند ،آیا آسایش ویا حفظ آرامش در چنین شرایطی برای این خانواده و امثال آنها اصلا مفهومی دارد ؟ تا جایی که من حساب کرده ام خیابان شمشیری کلا یعنی خیابانهای شهید مطهری و شهید بهشتی حداقل پنجاه سال قبل احداث شده ولی دریغ از یک مطب پزشک یا داروخانه ، اگر در خیابان امام مجوز ندهند این مشاغل در سایر خیابانها محلات و شهرکها پراکنده میشوند و خود این امر باعث رونق محلات مختلف شهر میگردد و از شلوغی مرکز شهر کاسته میشود . چرا باید شهرک ولیعصر که حدودا از سال 1360تاسیس شده فاقد حتی یک مطب پزشک یا داروخانه یا شعبه بانک یا شعبه پمپ بنزین و یا ....باشد همه اینها عواملی است که دست به دست هم داده و باعث شلوغی و ازدحام در مرکز شهر و عدم توسعه و آبادی شهر شده همین عوامل باعث میشود که شهرکهای میانه برعکس شهرکهای سایر شهرها بخصوص شهرهای پیشرفته آباد نمی شود چون در اثر عدم دسترسی به امکانات و محرومیت از خد مات مناسب شهری و شهروندی بعد از یکی دوسال تحمل مشکلات شهرک نشینی مجددا به مرکز شهر بر میگردند بنابراین علاج این کار فقط در توزیع عادلانه امکانات و خدمات و... در نقاط مختلف شهر و توجه ویژه به شهرهاست است #

۹۹/۳/۸ ۰۰:۵۹

من توی قضیه ترافیک شهری که خیابانها را یه طرفه کرد.میدان نماز را تغییر داد. حرف از پیاده رو کردن خیابان امام خمینی زده شد پی بردم مشکل شهر میانه بیشتر هم به مسئولان ارتباطی ندارد بلکه قسمتی هم مردم مقصرند توی این قضایا مخالفان طرح های ذکرشده بیشتر ساکنان خود آن مناطق بودند بالاخص نه عموم مردم. در واقع این نوعی خودبینی است که با عرض معذرت ما میانه ای ها داریم و فقط به فکر خودمان هستیم نه دیگران.
حالا بیاییم سر صحبت شما دوست عزیز
آیا خود شما دوست داری توی شهرک ها زندگی کنی؟ مطمئنا جواب منفی است چون دوست داری مرکز شهر باشی
الان چند شهرک بایر نظیر ساحلی و... هست که هیچکس اراده ساخت در آنجا را ندارد همه مون می خواهیم در ناف شهر خونه داشته باشیم پس نتیجه اش میشه همین.
اونیکه توی شهرک خونه داره فقط دوست دارد از مرکز شهر سوار تاکسی شود به فرض اگر روزی مثلا تاکسی های فرهنگیان را ببرند خیابان سرآسیاب اعتراض می کند که من باید. از چهارراه سوار شوم و همینطور تا الی آخر
با عرض معذرت

اخبار روز