
در اولین ساعات ماه مبارک رمضان و همزمان با شکفتن فصل نوبهاران سال 1402 هجری خورشیدی؛ استاد حاج جعفر شیخ الاسلامی ؛ بعد از نزدیک نیم قرن تلاش خستگی ناپذیرش در در راه اعتلای دین و علم ؛عدالت، انصاف و مروت و جوانمردی و صداقت و تواضع به سوی معبودش پرکشید.
نه باغ ماند و نه بستان که سرو قامت تو
برست ولوله در بوستان انداخت
و...
باران که رفت خاطره را پشت سر گذاشت چشم هزار پنجره را خشک و تر گذاشت
ولی سرو ها ایستاده و سر سبز شادمان و خرامان می میرند؛ حضرت امیر (ع) در یک دعایی که مربوط به احوال آدمی است؛ و اینکه روح آدمی میتواند چه استعلاهایی پیدا کند، دعایی دارند که :
اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَفْسِی أَوَّلَ کَرِیمَةٍ تَنْتَزِعُهَا مِنْ کَرَائِمِی وَ أَوَّلَ وَدِیعَةٍ تَرْتَجِعُهَا مِنْ وَدَائِعِ نِعَمِکَ عِنْدِی اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِکَ أَنْ نَذْهَبَ عَنْ قَوْلِکَ أَوْ نُفْتَتَنَ عَنْ (خطبه ۲۱۵) خدایا! جان مرا نخستین شى ء ارزشمندى قرار ده که از من مى گیرى و اولین ودیعه اى از ودایع نعمت هایت قرار ده که به من باز مى گردانى .
ولی ملکیان معترضه ای دارد به این ترجمان ؛خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد، که از من میگیری؛ نکند قبل از این که جانم را میگیری انصافم گرفته شده باشد، شرفم، عدالتم و … گرفته شده باشد و تفالهای شده باشم که تو جانم را میگیری.
خدایا از میان چیزهای شریف، اولین چیزی را که میگیری، جانم باشد، و وقتی میمیریم شرفم، صداقتم، عدالتم، شفقت و عشقورزی به انسانها در من سر جایش باشد. تواضعم، انسان دوستیام سر جایش باشد. نه اینکه تا جانم به لبم برسد و بمیرم؛عدالتم، انصافم و مروت و جوانمردی و صداقت و تواضعم را از دست داده باشم.
این یکی از تکان دهندهترین جملاتی است که در فرهنگ بشری گفته شده است. یعنی کریمههای وجود من زیاد است، اما جان من اولین کریمهای باشد که از من میگیری.
این جمله، شبیه به جمله حضرت عیسی است که میفرمایند:
نمیارزد جهان را بگیری و در مقابلش روح خودت را بفروشی، ولو جهان را در مقابل روحت به تو بدهند.
استاد حاج جعفر شیخ الاسلامی چنین بود؛ او علمی که در فرهنگ و معارف اسلامی نزد اساتید معظمی چون؛ کاظم مدیر شانه چی، علی اکبر شهابی ، دکتر محمود مهدوی دامغانی ، دکتر مشکوة ، زاهدی ، مهدی پور گل ، دکتر میر لوحی ، دکتر انجوی شیرازی ، شهید دکتر قاسم صادقی و مرحوم دکتر سید جواد مصطفوی در دانشگاه فردوسی مشهد فرا گرفته بود و نیز با باز پروریی که در نتیجه مطالعات علمی و معنوی خود کسب و ودیعه گرفته بود؛ به بهترین نحوی پاس داشت؛ چه در دبیری آموزش و پرورش در رشته های : معارف اسلامی ، آموزش قرآن و روش تدریس آن، تفسیر و علوم قرآنی ، اخلاق و تعلیم و تربیت در مراکز تربیت معلم (کاردانی) و چه در: دانشگاه پیام نور ، دانشگاه آزاد اسلامی ، مراکز کاردانی و عالی ضمن خدمت فرهنگیان ، دوره های کارآموزی معلمان ، کلاسهای آموزش خانواده و دبیرستان ها و حوزه علمیه گسترانید.
در طول عمر پربرکت خود 80 عنوان کتاب به رشته تحریر درآورده که 56 عنوان از آن به چاپ رسیده که بیشتر آنها در فصل نامه ها و مجلات معرفی شده اند. از طرف سازمان کمک آموزشی وزارت آموزش و پرورش، محقق و فیش بردار و مقاله نویس "فرهنگنامۀ قرآن کریم" بودند که دو جلد از آن تاکنون به چاپ رسیده است.....
ولی مرا چه سود که نام تو جاودانه شود
غمت بماند و داغ دل زمانه شود
هم قلم جانم:
امشب دگر چشمان سرخش تر نخواهد شد
همصحبت تنهاییاش دفتر نخواهد شد
بر پشت جلد چشم خود امضا زد و خوابید
پرواز یک عاشق از این بهتر نخواهد شد