جالب است بعضي افراد پشت صحنه اصلا دوست ندارند به واقعيتها توجه نمايند . علي رغم اينكه خود خريدار اين نوع خصوصي سازي را قبول ندارد و اظهار ميكند كه بسترهاي لازم براي موفقيت بخش خصوصي در كشور مهيا نيست ولي باز با اصرار صحبت از پويايي توليد به ميان مياورند . آنها توجه نميكنند كه اگر مختصر بهبودي در توليد به وجود آمده است در نتيجه خريد اعتباري(خريد با بهره) شمش ميباشد كه باعث كاهش ميزان سود شده است نه نحوه مديريت صاحبان خصوصي. به اين صحنه گردانان بايد گفت كه نيروهاي توليد اصلي ترين عوامل ايجاد پويايي توليد هستند . اگر 250 نفر از پرسنل طرح احياء فراموش شده اند و اگر 400 نفر نيروهاي پيمانكاري فراموش شده اند و اگر قوانين براي 250 نفر از نيروهاي رسمي صحيح اجرا نميشود ، در اين صورت صحبت از پويايي تنها يك تبليغات رسانه اي است.
اين افراد از يك طرف سعي ميكنند پيگيريهاي كاركنان را شكست خورده و تمام شده اعلام نمايند ولي از طرف ديگر توجه نميكنند كه امكان تعيين تكليف 250 در نتيجه همين پيگيريهاي كارگران بوجود آمده است. بايد به اين نكته توجه كرد اين واقعه هنوز تمام نشده است و در حقيقت پرسنل به دنبال زدن سنگ به توپوغ سازمان خصوصي سازي هستند نه سر بريدن آن .
چگونه ميتوان از پويايي سخن به ميان آورد در حالي كه مدير عامل وقت بنابه درخواست آقاي خوروش ، از يك طرف از تشكيل شوراي اسلامي كار ممانعت به عمل آورده و از طرف ديگر از پرداخت اضافه كاريهاي اجباري و بهره وري امتناع كرده است تا هم تنبيهي باشد براي معترضان و هم اينكه پس از ورود آقاي خوروش و پرداخت احتمالي و مجدد آن ، عاملي باشد براي رضايت كاركنان و درنتيجه قبولي شرايط جديد و پهن كردن فرش قرمز جلوي پاي صاحبان جديد . اما آنها بي خبرند كه شعور پرسنل فولاد خيلي بالاتر از تفكرگاه آنهاست و هر چند در كمال بي انگيزگي و حداقل درآمد به سر ميبرند ولي اميد را فراموش نكرده اند و به حقايق امور واقفند.