به عنوان یک شهروند میانه ای، دیگر تاب تحمل بیعدالتی و تبعیض آشکار در اجرای قوانین شهری را ندارم. عملکرد واحد سد معبر شهرداری میانه، نه تنها ناعادلانه، بلکه مایه شرمساری است. این نهاد که وظیفه خدمت به شهروندان را دارد، به نمادی از تبعیض و اعمال سلیقهای قانون تبدیل شده است. تبعیض در اجرای قانون سد معبر به وضوح قابل مشاهده است. در حالی که شهرداری با قدرت تمام تابلوی یک متری آموزشگاه کوچک من، که هیچ معبری را سد نکرده بود، از روی پله آموزشگاه برمیدارد، در مقابل تخلفات آشکار مغازهداران ثروتمند و قدیمی که تنها چند متر بالاتر پیاده رو را تبدیل به انبار لوازم خانگی کرده اند سکوت میکند. در بلوار شهدای زینبیه، دهها وانت و کامیونت بدون هیچ مزاحمتی به فروش میوه و ترهبار مشغولند و عملا نیمی از بلوار دست آنهاست. کافهها و رستورانها آزادانه پیادهروها را با میز و صندلی اشغال کردهاند و سبزیفروشان و میوهفروشان با بشکههای آب و جعبههای میوه و سبزیجات، عملاً مالک پیادهروها شدهاند. بیکفایتی در مدیریت شهری به وضوح قابل مشاهده است. خیابان موسوم به سنگفرشکه برای تردد و پیاده روی شهروندان طراحی شده، اکنون از وسایل مغازهداران پر شده و غیرقابل پیاده روی است. ساختمانهای پزشکان بدون حتی یک پارکینگ در کوچههای باریک ۸ یا ۱۰ متری مجوز ساخت گرفتهاند و ترافیک و مزاحمت برای ساکنین ایجاد کردهاند. یک مجتمع پزشکی چند طبقه بدون پارکینگ که عامل اصلی سد معبر کوچه اعتماد است، ظاهراً با مجوز همین شهرداری ساخته شده است ولی زور کارمند دون پایه شهرداری به مالک آنجا که مراجعینش کوچه اعتماد را بند می آورند نمیرسد و در عوض تابلوی کوچک آموزشگاهی که هیچ معبری را سد نکرده و روی پله آموزشگاه بود را با رفتار و گفتاری توهین آمیز به پشت وانت مزدای شهرداری پرت میکند و بدون ارائه هیچ توضیحی در مقابل پرسش مودبانه من، توهین کنان و ناسزا گویان سوار وانت شهرداری می شود و می رود.
آقای شهردار محترم، به کارمندان دون پایه واحد سد معبرتان بفرمایید که ما هم میتوانیم فحش بدهیم و ناسزاهایی بگوییم که در هیچ واژه نامه ای یافت نمی شود؛ به زبانهای مختلف هم میتوانیم. ولی شخصیت فرهنگی بنده به عنوان مدیر یک واحد آموزشی و فرهنگی و مترجم بیش از ده عنوان کتاب پرفروش از معتبرترین انتشاراتهای این کشور، اجازه نمیدهد از توانایی فحش دادن خود در ملا عام استفاده کنم. در ضمن اگر کوچکترین برخورد فیریکی با این مواجب بگیر شهرداری انجام می دادم از فردا صبح جنابعالی وکلای خود را به خط می کرید که بروید از فلانی شکایت کنید که دل مزدبگیر ما را شکسته است و وکلایتان هم به موجب ماده ۶۰۹ که به حفظ حقوق کارمندان دولتی میپردازد برای بنده درخواست جزای نقدی و شلاق، و چه بسا حبس میکردند.
باید گریست به حال شهری که یک کارمند واحد سد معبر با بیادبی و توهین تابلوی کوچک یک واحد فرهنگی و آموزشی را با به رخ کشیدن تربیت خانوادگی و فرهنگ مجموعه ای که در آن کار می کند، بر می دارد و پشت وانت مزدای شهرداری پرت می کند و با سواستفاده از نجابت و ماخوذ به حیا بودن بنده، در مقابل شاگردان یک آموزشگاه، به مدیر آن توهین میکند. آیا این است فرهنگ شهری که شهرداری میانه میخواهد ترویج دهد؟ این وضعیت شرمآور باید پایان یابد.
به عنوان یک شهروند خواهان عدالت و اجرای یکسان قانون برای همه هستم. شهردار محترم اگر مخالف حرکت زشت و خجالت آور کارمندش است باید به سؤالات زیر پاسخ دهد: - چرا قانون برای همه شهروندان و کسبوکارها به طور یکسان اجرا نمیشود؟ - چه اقدامی برای برخورد با کارمندان خاطی و بددهن خود انجام خواهد داد؟ - چگونه قصد دارد خسارتهای وارده به کسبوکارکوچک بنده را جبران کند؟ - آیا توان و اراده برخورد با نمایندگیهای ثروتمند و پرنفوذ شرکتهای خودروسازی و موتورسازی و نمایشگاههای اتومبیلی که دهها متر از پیاده روها را به پارکینگ اختصاصی تبدیل کرده اند و ساختمانهای پزشکی بدون پارکینگ را دارد؟ - چه برنامهای برای آزادسازی پیادهروها و اجرای عادلانه قوانین شهری دارد؟
به عنوان یک شهروند آسیب دیده منتظر پاسخ شفاف و اقدامات عملی هستم. در صورت عدم رسیدگی به این مشکلات، از طریق شکایت به مراجع بالاتر و مطرح کردن موضوع در رسانههای کشوری به پیگیری این موضوع خواهم پرداخت. زمان آن رسیده که شهرداری میانه، عدالت و انصاف را سرلوحه کار خود قرار دهد و به این بیعدالتیهای آشکار پایان دهد. به عنوان یک شهروند میانه ای، دیگر تحمل این وضعیت را ندارم و خواهان تغییری اساسی در رویکرد مدیریت شهری هستم.