اگر مروری بر انتخابات سالیان گذشته داشته باشیم و به عنوان نمونه انتخابات اخیر شورای شهر میانه را مورد بررسی قرار دهیم، در انتخابات آن دوره همه کاندیداهایی که ثبت نام کرده بودند، بلا استثناء تایید صلاحیت شدند. حال سوال اساسی این است، در آن انتخابات، برآیند انتخاب هایمان، به انتخاب چه کسانی ختم شد؟؟؟
آیا معیارهای انتخاب مان، تخصص محوری، سطح سواد و کاربلدی افراد بود یا اینکه دهن کجی سیاسی کرده و به صورت قومی و قبیله ای رای دادیم؟ در آن موقع هیات نظارت شورای شهر که نقش شورای نگهبان در انتخابات مجلس شورای اسلامی را بازی می کرد، بدون اینکه حتی یک نفر را رد صلاحیت کند، بستری را فراهم آورد تا تمامی کاندیداهایی که برای انتخابات شورای شهر ثبت نام کرده بودند، در انتخابات حضور داشته باشند. آیا نتیجه انتخابات آن دوره، عمدتا حذف افراد متخصص و کاربلد با تحصیلات عالیه دانشگاهی و روی کار آمدن افراد قبیله سالار و کم توان – آن هم به واسطه آراء مستقیم مردم- را در پی نداشت؟
باید قبول کنیم، اکثر ما فقط نظریه پردازان خوبی هستیم ولی هنگامی که باید با تصمیمات و انتخاب هایمان سرنوشت شهر و کشور را تعیین کنیم، منفعل و بی تفاوت می شویم. چرا نمی خواهیم قبول کنیم؛ سکوت، انفعال و بی تفاوتی فرهیختگان و نخبگان جامعه، در اکثر موارد منجر به انتخاب کسانی خواهد شد که بعضا از توانایی تشخیص دست چپ و راست شان نیز عاجزند. حال همین افراد قرار است با تصمیماتشان برای وضعیت فعلی و آینده مان سیاست گذاری کنند.
اگر فقط به اندازه دقتی که برای خرید یک پیراهن به خرج می دهیم در انتخاب افرادی که قرار است برای سرنوشت حال و آینده مان تصمیم بگیرند، به خرج می دادیم، قطعا وضعیت بهتری داشتیم.
بیآیید حب و بغض و تعصب را کنار گذاشته و منصفانه قضاوت کنیم و با انتخاب های آگاهانه، زمینه حضور افراد متخصص و متعهد را فراهم آوریم و شاهد پیشرفت های روزافزون در شهر و جامعه باشیم.