زماني را كه دست در دست مادرم ترسان و لرزان براي اولين بار به مدرسه آمدم ، هيچ گاه فراموش نمي كنم . مي ترسيدم دستم را از دست مادرم بيرون بكشم . با خود فكر مي كردم كه چه خواهد شد . ولي چيزي نگذشت كه دستي به گرمي دست مادرم روي شانه ام قرار گرفت . آنگاه چشمان مهرباني را ديدم كه با يك دنيا محبت مرا به خود خواند . با قلبي پر تپش به سويش رفتم و از همان لحظه ، محبت و عشق او وجودم را فرا گرفت و بعد ها كه بيشتر با او و فداكاري هايش آشنا شدم . فهميدم كه موجودي گرانبهاست . موجودي كه تمام لحظه هاي عمر خود را وقف آموختن دانش به شاگردانش كرده است . موجودي كه شاديش در شادي شاگردان و غمش در غم آنهاست .
الرحمن . علم القرآن . خلق الانسان . علمه البیان
و درود بر او كه معلم حقيقي اوست . خداوند تعليم فرمود قرآن را . خلق كرد انسان را و تعليم فرمود بر او بيان را . او بر زندگي و همه ي ارزش هاي انساني فرياد مي كشد . و انسان مي خواهد به دنبال دل گمشده ي خويش تا كوي دوست به جستجو بپردازد . يعني خود نيز گم شود . دريغ است كه قدر منزلت كسي را كه براي اولين بار هم هنر فكر كردن را به ما آموخت و هم فن انسان بودن را ، ندانيم ونشناسيم . من آن را كه جان شاگردش را جانان خود ساخت تا به او چيزي بياموزد ، مخاطب مي سازم و مي گويم : تواي آموزگار بزرگ درس هاي شگفت من ! و اينك اي راهب تنها و اي عارف حق در انبوه دنيا پرستان . من وارث تو ام ، در اين شهر ديوارها كوله بار انديشه هايم را كه به من امانت سپرده اي به شاگردانم نثار مي كنم .
12 ارديبهشت ماه تداعي كننده ي ياد استاد و معلم شهيد مرتضي مطهري كه به نام مقدس معلم ناميده شده است را خدمت تمامی معلمین عزیز تبريك عرض نموده و از زحمات بي وقفه ی آن ها تقدير و تشكر مي نمايم .