![کمربندی جنوبی در انتظار](https://vimg.ir/files/posts/1390/02/12/0668e20b3c9e9185b04b3d2a9dc8fa2d88ccf860718d811786f8d76028553f0d.jpg)
قبلاً در خبرها می نوشتیم باغ حاج محمود ولی تصاویر نشان می دهند که از باغ خبری نیست. دیوارهایش را هم چند وقت پیش برداشتند. الان شده زمین حاج محمود. زمینهای شهرداری در روبرو (که نوجوانها به شوخی و شیطنت، محله پوت پوت نوشته اند دقیقاً نمی دانم از کجا تا کجا بدین نام خوانده می شده)، سمت چپ ایستگاه سی ان جی قرار دارد و سمت راست خ شهید اکرمی و فرهنگیان جنوبی. تصویر از بالای برجی در حال ساخت واقع در پشت دانشکده علوم انسانی قبل از بارندگیهای اخیر در اواخر فروردین ماه تهیه شده.
منظره ایستگاه سی ان جی جائیکه کمربندی متوقف شده.
از سمت خ شهید اکرمی :
درست هست که فعلاً 6 ماه خاک و 6 ماه گِل هست ولی آبنده خوبی برای سرمایه گذاری دارد. می خواستم شرحی برای این تصاویر بنویسم که هفته قبل مطلب زیر را دیدم :
اندر حكايت شهردار ميانه و حاج محمود افسانه ای 1390/2/4 - ضد حال
قبل از عید روز دوشنبه همگی جمع شدیم به اتفاق دیگر دوستان رفتیم شهرداری درست24 اسفند بود یادش بخیر!.... فرمودند که فقط یک نفریا دونفر به نمایندگی بیاید حرف بزنه !گفتیم چشم رفتیم توی اتاق بعد کمی گفتگو از شهردار خواهش کردیم که این حرفهایی که برای ما فرموده اید به دیگر اهالی هم بگو اول قبول نمی کردند بعد خواهش تمنا قبول کردند حدود 11نفر از اهالی کوی شهرداری در اتاق گوش به حرف های همیشگی و البته تکراری حاج آقا بودیم. ایشان فرموداند که بدبختانه شما در جای سکونت دارید که مانعی بزرگی به نام مشایخی وجود دارد!! ........بگذریم آقای شهردار دراین جلسه 1ساعته قول دادند که چند سطل آشغال زیرسازی موقت خیابان اصلی و غیره برای محله مرحمت فرمایید. متاسفانه بعد گذاشت یک ماه ... .
درد دل اهالی ناکجا آباد 1389/9/14 - محمد علی آقائی
این داستان واقعی است: در عصر ارتباطات و تکنولوژی، ما اهالی ساکن شهرستان میانه خیابان ارشادپشت باغ محمود مشایخی زمین های شهرداری نه خیابان داریم نه کوچه نه پلاک!!!! تقاضا داریم به ما بگوئید اگر مهمانی داشتیم چه آدرسی بدهیم؟؟؟ البته ما چندان هم از امکانات شهری بی نصیب نیستیم: از اول بهار، گرد و خاک ودر زمستان هم از گل ولای ولجن مستفیض می شویم. به گفته اند با جناب مشایخی مصالحه شده.(نکند مصافحه شده است؟!!! ) خدا داند.باز خدارا شکر می کنیم که هنوز زنده ایم!شهرکی که فاقدکارگرشهرداری برای جمع آوری زباله است. تازه جمعه ها همه اهالی برای سلامتی و ورزش بیل به دست مشغول تمیز کردن جوی آب ورزش می کنند!!! جویی که آخرش بن بست است!!! بدبختی یکی دوتا نیست که، سطل آشغال را روز میگذارند سر یکی از میدانها صبح می بینیم نقل مکان کرده! خلاصه سیستم میزان است!!! یکی علف های هرز آتش می زن یکی درو می کند و ....... کاش خواجه حافظ شیرازی زنده بود و درد دلمان را به او می گفتیم و او کاری می کرد. " احساس سوختن به تماشا نمی شود/ آتش بگیر تا که بدانی چه می کشم!"
خواهش ملتمسانه از شهرداری محترم 1389/10/19 - محمد علی آقائی
...ما اهالی همین شهریم به خدادرهمین شهر زندگی میکنیم!!منتهامثل بعضی هاوضعمان خوب نیست داخل شهرباشیم، خواهش ما این است درصورت تمایل یا به عبارتی ملتمسانه در صورت امکان سری به محله بدون نام نشان یا به گفته آقای 1.مختاری پوت پوت ، پشت باغ حاج محمود مشایخی زمین های شهرداری بزنیدالبته با ماشین چون اگه پیاده بیایید باید تمامی لباس و کفشها را عوض کنی!!خدا هم دست کارهای ما مانده آخه از یک طرف میگیم خدا چرا باران نمی بارد وقتی هم می بارد، محله ما ...