عوامل و دلایل ذکر شده در این بحث برداشت ها و تحلیل های خودم هست. هرچند دوست ندارم چنین اتفاقی بیافتد اما اگر اتفاق بیافتد یک پیش بینی غیرمنتظره ای کرده ام و می توانم به عنوان یک دانشجوی کارشناس ارشد علوم سیاسی به خودم امیدوارم باشم!
قبل از ارائه گزارش هم اعلام می کنم که هرچند اینجانب در میانه نبوده ام و به آقای هاشمی رای نداده ام اما به موقعیتشان افتخار می کنم. برای همین در کامنتها این مسئله را به انحراف نکشید که اینجانب با آقای هاشمی مشکل دارم.
هرساله انتخابات هیات رییسه مجلس و کمیسیون ها در نیمه اول خردادماه انجام می گیرد و 12 نفر هیات رییسه مجلس و 12 نفر رییسان کمیسیون های اصلی مجلس شورای اسلامی انتخاب می گردند.
انتخاب 12 هیات رییسه مجلس توسط تمامی نمایندگان و انتخاب رییس هر کمیسیون توسط اعضای آن کمیسیون انجام می گیرد.
در مجلس حدود 290 نماینده داریم که همگی باید در یک کمیسیون اصلی عضو باشند. برای همین در هر کمیسیون در حدود 23 یا 24 و گاهی کمتر و بیشتر عضو هستند. یک نماینده فقط در یک کمیسیون اصلی می تواند عضو باشد اما می تواند همزمان در کمیسیونهای غیراصلی نیز عضویت داشته باشد.
لطفاً لینک کمیسیون ها و تقسیم بندی نماینده ها در کمیسیون ها را ببینید:
http://parliran.ir/index.aspx?siteid=1&pageid=3163
از جمله این کمیسیون ها کمیسیون صنایع و معادن هست که دارای 23 عضو هست و خیلی از نماینده ها در آرزوی راهیابی به این کمیسیون هستند.
ترکیب این دوره کمیسیون صنایع و معادن بسیار عجیب است. تفکرات متضاد سیاسی و تخصص ها و مدرک های کاملاً بی ربط. کاری با تفکرات سیاسی شان ندارم به هرحال ممکن است سرشان به کار باشد نه سیاست اما تخصص چه؟ آیا درست است در تخصصی ترین کمیسیون مجلس از هر 3 نفر فقط 1 نفر دارای رشته های مهندسی باشند؟ من نام و رشته های دانشگاهی این 15 عضو بی ربط به کمیسیون صنایع و معادن را ذکر می کنم تا ببینید در تخصصی ترین کمیسیون مجلس چه کسانی حضور دارند:
رحمانی (مدیریت)، دستغیب (علوم سیاسی)، حسینی (مدیریت)، اخوان (جامعه شناسی)، اکبریان (علوم سیاسی)، اکبری تالارپشتی (حقوق)، عباسپور (مدیریت آموزشی)، رضاحسینی (برنامه ریزی شهری)، سجادیان (زمین شناسی)، قاضی پور (مدیریت)، کوهکن ریزی (حقوق)، گروسی (فلسفه)، لطفی (مدیریت دولتی)، محمدیاری (مدیریت دولتی)، نیکنام (علوم اقتصادی).
لینک این اطلاعات:
http://parliran.ir/index.aspx?siteid=1&pageid=3065
خب! در مورد آقای هاشمی دوست و دشمن می پذیرند که یک فرد متخصص و کارکشته در وزارت صنایع و کمیسیون صنایع است و همیشه در این زمینه صاحبنظر بوده است اما نابغه روزگار هم باشند باید برای رسیدن به ریاست کمیسیون صنایع و معادن باید از دو کانال عبور کنند: مردم ـ نماینده های عضو کمیسیون.
مردم میانه باز هم برای پنجمین بار آقای هاشمی را به عنوان نماینده خود به مجلس فرستادند اما در همان سال اول برخلاف تمامی معادلات اقتصادی و صنعتی، نماینده ای بدون سابقه نمایندگی با مدرک حقوق! به نام اکبری تالارپشتی با رای اعضای کمیسیون به عنوان رییس کمیسیون صنایع و معادن مجلس! انتخاب شد. در سال دوم و سوم باز هم آقای هاشمی رییس کمیسیون شد. متأسفانه آمار را ندارم که در این سه سال با چند رای رییس کمیسیون شدند یا نشدند.
حال در سال چهارم در چند روز آینده منتظر انتخابات داخلی مجلس هستیم تا ببینیم چه ترکیبی برای سال آخر مجلس ارائه خواهد شد و آیا باز هم آقای هاشمی نماینده مردم میانه را رییس کمیسیون خواهیم دید؟
ظواهر امر و برداشت های اینجانب نشان می دهد که نه، آقای هاشمی امسال رییس کمیسیون نیست.
دلایل من عبارتند از:
1 . سال اول و سال چهارم در مجلس خیلی سیاسی هست. سال اول برای نشان دادن قدرت سیاسی ناشی از پیروزی است و سال آخر برای رسیدن مجدد به قدرت و نشان دادن اینکه همچنان روپا هستند. دیدیم که سال اول با تمام شناختی که اعضای کمیسیون از آقای هاشمی داشتند به یک نماینده تازه وارد و غیرمرتبط رای دادند. سال دوم و سوم سالهای کاری هست و باید از تخصص و تجربه استفاده بکنند چه نماینده ای بهتر از آقای هاشمی؟ ولی آیا همین افراد امسال به آقای هاشمی رای می دهند؟ من فکر نکنم. چراکه اگر آقای هاشمی را به ریاست کمیسیون انتخاب کنند در سالی که منتهی به انتخابات دوره نهم مجلس است هم به نفع نماینده گروه اقلیت مجلس است و هم به ضرر حزب حاکم بر مجلس یعنی اصولگرایان. در حالیکه 80 درصد مجلس را اصولگرایان در دست دارند چرا باید رییس یکی از کمیسیون های اصلی و تخصصی از گروه اقلیت باشد؟
2 . انتقادهای تند و صریح آقای هاشمی در سال گذشته خصوصا در یک هفته گذشته از دولت بسیار زیاد بوده است و تقریباً هر روز در روزنامه ها و حتی شبکه های تلویزیونی می توان این انتقادها را دید. چند روز پیش چند کارشناس درباره انتقاد آقای هاشمی از انتخاب آقای غضنفری به سرپرستی دو وزارت صحبت می کردند. آقای هاشمی این روزها هر جایی صحبت می کنند از اقدامات دولت در ادغام وزارتخانه ها ، بودجه و ... انتقاد می کنند. اثر این انتقادها در رای کمیسیون اثرگذار خواهد بود.
3 . بیش از نیمی از 23 عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس اصولگرایانی هستند که از نظر خط فکری با آقای هاشمی در تضاد هستند و فقط بخاطر صنعتی بودنشان به وی رای داده اند. اینها تابع تصمیم حزب خود رای خواهند داد.
4 . دیدیم که از هر 3 نماینده کمیسیون 2 نفر غیرتخصصی و غیرمرتبط هستند. این نماینده ها با بادی اینطرف و آنطرف خواهند وزید و مانند مردان آهنین صنعتی نیستند که به آقای هاشمی باور داشته باشند. کمیسیون آموزش و پرورش یا فرهنگی برای این تخصص ها بهتر بود. این نماینده ها در دقیقه آخر هم ممکن است نظرشان تغییر کند.
5 . دولت دهم برای جا انداختن ادغام وزارت بازرگانی و وزارت صنایع و معادن نیازمند آرامش و سکوت مجلس است. رایزنی با نماینده های طیف دولت در این کمیسیون مثمر ثمر خواهد بود.
6 . دولت دهم در صورت تثبیت ادغام این دو وزارتخانه نیازمند رای مجلس است. در هر مصوبه ای تمام نماینده ها گوششان به طرف کمیسیون مرتبط است تا ببینند تحقیق و تجربه و تخصص آنها به چه برایندی رسیده است. در انتخاب وزیر انرژی باید ببینند نشست های تخصصی و تحلیلی کمیسیون های نفت و نیرو به کجا می رسد. در انتخاب وزیر صنایع ـ بازرگانی هم باید به نتیجه نشست های اعضای کمیسیون صنایع و معادن و نیز کمیسیون بازرگانی با کارشناسان نگاه کنند وگرنه تمام نماینده ها بیکار نیستند که برای هر موضوعی خودشان دنبال آن بروند. یکی از دلایل ایجاد کمیسیون هم همین است که آنجا مسائل پخته شود و به بیرون انتقال یابد. در کمیسیون صنایع و معادن تقریبا همه تابع نظر و رای رییس هستند. پس معلوم می شود در هر مصوبه ای باید رضایت رییس کمیسیون را بگیرند. یعنی رییس کمیسیون باید مجاب باشد. آقای هاشمی مجاب می شوند؟ فکر نکنم. برای همین کسی باید رییس کمیسیون باشد که به راحتی مجاب! شود. پس در آستانه انتخاب وزیر باید رییسی تابع و مطیع انتخاب شود.
باتشکر از همه دوستانی که مقاله اینجانب را مطالعه کردند. منتظر نقطه نظرات شما هستم.
نوشین سادات حسینی ـ دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی