صدای میانه به نقل از هفته نامه مثلث: در میان افرادی که به نظر می رسد ممکن است تمایل داشته باشند د ر انتخابات سال آینده نامزد شوند یا افرادی که ممکن است جناح به این نتیجه برسد که از میان آنها یکی را برای حضور در انتخابات برگزیند نام چند نفر بیش از سایرین مطرح است. افرادی که با توجه به سوابق یا مواضع شان می توانند با حسن روحانی رقابت کنند.
عزم شهردار
محمد باقر قالیباف
در میان اصولگرایان اکنون بیش از سایرین نام محمد باقر قالیباف مطرح است. هفته نامه مثلث در ابتدای سال جاری خبری منتشر کرد مبنی بر اینکه برخی گروه ها و جریان های اصولگرا با مراجعه به او خواستار حضورش در عرصه انتخابات شده اند. نکته مهم در مورد قالیباف این است که او تاکنون دو دوره و در سال های 1382 و 1392 کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شده است و به نظر می رسد در حال حاضر با توجه به ویژگی ها، عملکرد و سوابقش در صورت اعلام آمادگی یکی از گزینه های اصلی اصولگرایان برای حضور در انتخابات آتی باشد.
محمد باقر قالیباف، متولد اول شهریور 1340 مدر مشهد است. وی پیش از این در قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا، نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی انتظامی سمت فرماندهی داشته است. وی همچنین در دوران فرماندهی نیروی انتظامی، رییس و نماینده رییس دولت اصلاحات در ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز نیز بوده است. وی در سال 1384 نامزد ریاست جمهوری شد و در اولین تجربه انتخاباتی خود با کسب بیش از 3 میلیون رأی پس از اکبر هاشمی رفسنجانی، محمود احمدی نژاد و مهدی کروبی، بالاتر از چهره هایی چون مصطفی معین، علی لاریجانی و محسن مهرعلیزاده، نفر چهارم شد. اما در شهریور ماه همان سال با اجماع شورای شهر به عنوان شهردار تهران انتخاب شد.
وی دارای مدرک دکترا در رشته جغرافیای سیاسی است و دوره خلبانی هواپیمای ایرباس را در فرانسه گذرانده است. محمد باقر قالیباف عضو هیات علمی و دانشیار گروه جغرافیای انسانی دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران هم هست.
محمد باقر قالیباف با شعار ایران سربلند در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 هم نامزد شد ولی در این انتخابات علی رغم اینکه در نظرسنجی ها در رده بالایی قرار داشت، توفیقی به دست نیاورد و پس از حسن روحانی نفر دوم شد و از روز 26 خرداد 1392 به محل کارش بازگشت و مشغول فعالیت های خود در دوره شهرداری تهران شد.
وی در تاریخ 17 شهریور 1394 با اکثریت آرا در شورای شهر تهران برای سومین بار شهردار تهران شد. اخیرا یکی از سایت های نزدیک به دولت در خبری در این مورد نوشته است: «قالیباف به اصولگرایان اعلام کرده است، در صورتی که در جناح اصولگرا روی کاندیداتوری وی اتفاق نظر وجود داشته باشد، در انتخابات سال آینده نامزد خواهد شد. اصولگرایان هنوز درباره انتخابات ریاست جمهوری تصمیم گیری نکرده اند. گفته می شود شهردار تهران با اشاره به فرصت کم تا زمان انتخابات از آنها خواسته برنامه خود را برای انتخابات سریع تر مشخص کنند.»
به نظر می رسد قالیباف در صورت اعلام کاندیداتوری با اقبال بخش های مهمی از جناح اصولگرا مواجه شود. او یک مدیر جهادی و سختکوش به حساب می آید. او در هر دو دوره انتخاباتی که نامزد شده تا روزهای آخر در صدر نظرسنجی ها قرار داشته اما در هر دو انتخابات گرفتار پدید آمدن یک دو قطبی شده که از اتفاق او در هیچ کدام از قطب ها حضور نداشته است. شاید این بار او اقبال بهتری داشته باشد.
نمی آیم؛ همین
پرویز فتاح
«این کار را نمی کنم، حتی اگر از من تمنا شود.» این پاسخ قاطع پرویز فتاح است به همه کسانی که می گویند او احتمالا یکی از نامزدهای انتخابات پیش رو است. او خبر کاندیداتوری خود را رد و آن را تکذیب و تاکید کرده به شدت علاقه مند است که همچنان در کمیته امداد به فعالیت خود ادامه دهد و حاضر نیست آن را با هیچ چیز دیگری عوض کند.
او می گوید کار در کمیته امداد امام خمینی (ره) «کار آخرتی» است. او با بیان اینکه اصلا در فضاهای انتخاباتی نیست، تاکید کرد که صلاح هم نمی داند به این مسائل وارد شود. فتاح در پاسخ به این سوال که اگر جریان اصولگرا از وی بخواهد تا او برای ریاست جمهوری کاندیدا شود، آیا این کار را خواهد کرد؟ گفت: «این کار را نمی کنم، حتی اگر از من تمنا شود.»
پرویز فتاح یکی از معدود وزیران دولت احمدی نژاد است که شاید اگر از جریانات سیاسی مختلف درباره عملکرد او در وزارت نیرو سوال شود، همه متفق القول اقداماتش را تایید خواهند کرد. وی البته در جریان برگزاری جلسه رأی اعتماد مجلس به حمید چیت چیان وزیر نیروی دولت روحانی تمام تلاش خود را برای رأی آوردن او به کار بست و نمایندگان زیادی را متقاعد کرد تا به گزینه دولت یازدهم برای وزارت نیرو رأی اعتماد بدهند.
فتاح گفته بود که با شناختی که از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون نسبت به وزیر پیشنهادی نیرو دارم، می دانم که این انتخاب کاملا عنایت و لطف الهی بوده که شامل حال وزارت نیرو شده است و یک برادر ارزشی، متعهد، مومن و ولایی و از همه مهمتر «متخصص» از درون وزارت نیرو انتخاب شده است. شاید همین حمایت یکی از دلایلی بود که باعث شد وزیر پیشنهادی با 272 رأی یکی از بالاترین آرا را پس از انقلاب و دومین وزیر کابینه روحانی از لحاظ تعداد رأی کسب شده در جلسه رأی اعتماد بگیرد.
سید پرویز فتاح قره باغی متولد 1340 در ارومیه و هم اکنون رییس کمیته امداد امام خمینی (ره) است، مدیرعاملی بنیاد تعاون سپاه و جانشین قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا از دیگر مسئولیت های مهم وی بوده است. وی در سال 1368 در رشته مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی شریف فارغ التحصیل شد و در سال 1382 نیز مدرک کارشناسی ارشد صنایع (گرایش سیستم ها) را از دانشگاه صنعتی امیرکبیر دریافت کرد. وی پذیرفته شده در آزمون دکترا است.
فتاح بعد از اینکه در اردیبهشت 94 به ریاست کمیته امداد منصوب شد گفته بود که «مستمری مددجویان کمیته امداد از این پس قبل از حقوق مدیران و پرسنل این نهاد پرداخت می شود.» او همچنین یکی از معدود مدیران ارشدی بود که پس از افشای ماجرای فیش های حقوقی نجومی، فیش حقوقی خود را منتشر و مبلغ دریافتی اش را اعلام کرد.
به نظر می رسد کاندیداتوری فتاح در انتخابات ریاست جمهوری همه اصولگرایان از جمله اصولگرایان سنتی، جامعتین و حتی جبهه پایداری را برای حمایت از وی متقاعد کند اما سوال این است که او در سال 96 کاندیدا خواهد شد یا برنامه وی کاندیداتوری در انتخابات 1400 است؟
پاستور به جای بهارستان
غلامعلی حداد عادل
غلامعلی حداد عادل اکنون یکی از شخصیت های با نفوذ اصولگرایان در تصمیم گیری های جناح است. او در انتخابات اخیر نقشی تعیین کننده در تهیه فهرست و البته وحدت جناح برای ارائه آن داشت.
غلامعلی حداد عادل که سابقه چهار دوره نمایندگی مردم تهران در مجلس و البته ریاست مجلس هفتم را در کارنامه دارد، با شعار «تقوا و تدبیر» در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم اعلام کاندیداتوری کرد اما در نهایت به دلیل احترام به ساز و کار ائتلاف سه گانه ای که به همراه قالیباف و ولایتی تشکیل داده بودند، پس از شرکت در مناظره ها و برنامه های انتخاباتی تلویزیونی در تاریخ 20 خرداد ماه در حالی که تنها چهار روز به برگزاری انتخابات زمان باقی بود، به نفع اصولگرایان کناره گیری کرد. حداد عادل هم مثل ولایتی متولد 1324 است. او اولین رییس غیرروحانی مجلس شورای اسلامی پس از پیروزی انقلاب لقب گرفت و پس از وی علی لاریجانی این راه را تا امروز ادامه داده است.
وی در انتخابات مجلس دهم در تهران سرلیست فهرست انتخاباتی اصولگرایان بود که در نهایت با قرار گرفتن در جایگاه سی و یکم از راهیابی دوباره به بهارستان باز ماند. وی در حال حاضر علاوه بر مشاورت عالی مقام معظم رهبری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و عضو شورای سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی است.
غلامعلی حداد عادل که اخیرا شایعه نامزدی اش در انتخابات میاندوره ای مجلس مطرح شده بود آن را تکذیب کرده و در مورد انتخابات پیش رو گفته است: «این انتخابات آزمون مهم و ایستگاه سیاسی حساسی است، اصولگرایان تلاش می کنند در آن به وظیفه خود عمل نمایند، اصولگرایان هنوز به جمع بندی مشخصی برای معرفی چهره واحد در انتخابات ریاست جمهوری آتی نرسیده اند و بررسی ها ادامه دارد. تجربه وحدت در تهران در انتخابات 1394 مجلس شورای اسلامی نیز گرچه به پیروزی ما منجر نشد ولی تجربه خوبی بود که امیدوارم در انتخابات آینده کمکی برای این جریان باشد.»
حداد عادل در صورت نامزدی در انتخابات مورد حمایت بخش های قابل توجهی از جناح اصولگرا قرار خواهد گرفت. او روابط خوبی با جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز تهران دارد و در طیف چپ جناح اصولگرایان هم با اقبال خوبی مواجه است. باید دید که آیا او حاضر است نامزد انتخابات پیش رو باشد.
منتقد برجام
سعید جلیلی
سعید جلیلی اکنون از مهم ترین چهره های اصولگرا است که تحلیلگران احتمال نامزدی اش را بالا می دانند. او که در دولت قبل مسئولیت پرونده هسته ای را بر عهده داشت در حال حاضر از مهم ترین منتقدان برجام به شمار می رود.
سعید جلیلی در 15 شهریور 1344 در مشهد متولد شد. وی در تاریخ 31 اردیبهشت 1392، آخرین روز ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری ایران (1392) با حضور در وزارت کشور، به منظور کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد. او در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با حمایت جبهه پایداری و بخشی از جریان اصولگرایان با شعار «حیات طیبه» کاندیدا و با کسب 4,168,946 رأی برابر 11.36 درصد کل آرا پس از حسن روحانی و محمدباقر قالیباف سوم شد. جلیلی هم اکنون عضو شورای راهبردی روابط خارجی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده رهبر معظم انقلاب در شورای عالی امنیت ملی است.
او از سال 1386 تا 19 شهریور 1392 نیز دبیر شورای عالی امنیت ملی و رییس تیم مذاکره کننده هسته ای با کشورهای 1+5 بود. وی پیش از این 18 سال در وزارت امور خارجه مشغول به کار بوده و سمت هایی همچون رییس اداره بازرسی وزارت خارجه، معاون اداره اول آمریکا در وزارت خارجه و معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه را بر عهده داشته است. او در تازه ترین اظهارنظرش گفته است: «می گفتند با اجرای برجام، تحریم ها لغو و موانع بانکی برطرف می شود. پس امروز با گذشت 6 ماه از اجرای برجام باید چرخ تولید و صادرات شتاب گرفته باشد اما چرا آمار خود شما این نیست؟ چرا به بعضی کشورهای منطقه که امکان صادرات وجود دارد و رقبای ایران شما هم ضعیف شده اند، سهم ایران آنجا هم «تقریبا هیچ» است؟»
سعید جلیلی در ماه های اخیر نقدهای تند و تیزی به دولت حسن روحانی داشته است: «برخی دیگر در ابتدا گفتند باید به گونه ای عمل کرد که چرخ کارخانه ها بچرخد، امروز می گویند برجام انجام شد تا چرخ تانک ها نچرخد و جنگ نشود! البته باید همان زمان نیز مشخص می شد که نچرخیدن چرخ برخی کارخانه ها چقدر با چرخش سانتریفیوژهای ما ارتباط داشت اما امروز باید شفاف سازی شود که بعد از برجام آیا چرخ کارخانه ها بهتر می چرخد یا نه؟ سال گذشته برخی افرادی که از برجام دفاع می کردند امروز می گویند برجام این ایرادات را هم دارد و اصلا قرار نبوده با توافق هسته ای چرخ زندگی مردم بچرخد! در حالی که باید پرسید چه کسی وعده حل مسائل اقتصادی را به واسطه توافق هسته ای مطرح کرد و این توقع را در جامعه و مردم به وجود آورد؟»
حرکت به سمت پاستور؟
سید عزت الله ضرغامی
سید عزت الله ضرغامی زمانی که در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی حضور پیدا کرده بود، شاید فکرش را هم نمی کرد که روزی رییس سازمان صدا و سیما شود و از وی به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری نام برده شود. آن روز او دانشجویی جوان بود و امروز مدیری پخته و باتجربه. در کارنامه ضرغامی نوشته شده است که وی فعالیت های فرهنگی و اجتماعی خود را در سال های قبل از انقلاب با تشکیل جلسات آموزشی و تحلیلی برای جوانان جنوب شهر آغاز کرد، یعنی زمانی که وی هجده ساله بوده. پس از انقلاب بهمن 57 نیز وی به عنوان دبیر آموزش و پرورش، به تشکیل کلاس های آموزشی و تحلیلی برای مربیان امور تربیتی و دانش آموزان منطقه نازی آباد مشغول شد.
او مانند دیگر همفکران انقلابی اش در آن سال ها از افکار و اندیشه های آیت الله مطهری پیروی می کرد و آثار وی را به عنوان چهره ایدئولوژیک شاخص سال های اول انقلاب آموزش می داد. عزت الله ضرغامی همزمان با انقلاب وارد دانشگاه امیرکبیر شد و به عنوان یکی از دانشجویان فعال انجمن اسلامی آن دانشگاه در فعالیت های سیاسی حضور داشت اما او اگرچه یکی از دانشجویانی بود که در اشغال سفارت آمریکا دست داشت اما برخلاف سایر دانشجویانی که در این اقدام دست داشتند، به تشکل های چپ مذهبی جذب نشد.
ضرغامی که نامش در دوره قبلی انتخابات هم به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی مطرح می شد، متولد 1338 در محله نازی آباد است و پس از دوران ریاستش بر سازمان صدا و سیما که حدود 10 سال و 6 ماه به طول انجامید، هم اکنون عضو شورای عالی فضای مجازی است و گهگاهی فعالیتش در فضای مجازی خبرساز می شود.
وی دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته مدیریت است و در سال 1392 نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر دریافت کرد. عزت الله ضرغامی برای اولین بار سال گذشته با اخباری پیرامون نامزدی اش در انتخابات مواجه شد؛ شایعه ای که البته از حضور او در انتخابات سال 96 روایت داشت. یک سایت نزدیک به محمود احمدی نژاد سال گذشته در خبری با انتشار اطلاعیه ای از سوی گروهی موسوم به «ائتلاف فراگیر سوم تیر» خبر داد که «شورای مرکزی این ائتلاف سیاسی در جلسه نهم دی 1392 خود به اتفاق آراء «مهندس سید عزت الله ضرغامی» را به عنوان کاندیدای مورد حمایت خود در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 معرفی کرد.»
در بیانیه ای در این مورد آمده بود: «با وجود اعتماد متقابل میان مهندس عزت الله ضرغامی با اصولگرایان و نیز مدیران حامی گفتمان سوم تیر می توان امیدوار بود که اجماع همه نیروهای انقلابی و اصولگرا و حزب اللهی بر سر کاندیداتوری مهندس ضرغامی قابل حصول است.»
نامزدی آقای هرندی؟
محمد حسین صفار هرندی
محمد حسین صفار هرندی (زاده 1332 در تهران) سیاستمدار و روزنامه نگار ایرانی است که از سال 1384 تا 1388 وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران بود. وی در سال 1352 در رشته راه و ساختمان دانشگاه علم و صنعت پذیرفته و وارد این دانشگاه شد. سپس در سال 1372 دوره دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه و در سال 1373 دوره نظری مدیریت استراتژیک را به پایان رساند.
وی عضو رسمی سپاه پاسداران است و تا سال 1372 به طور تمام وقت در این نهاد مشغول به کار بود و سپس به صورت مامور به روزنامه کیهان رفت. محمود احمدی نژاد در تاریخ 23 مرداد 1384 وی را برای تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجلس معرفی کرد. در مهر 1388 پس از پایان دوره وزارت، وی دوباره به سپاه بازگشت و به عنوان مشاور فرمانده کل سپاه مشغول به کار شد. او یکی از وزرای موفق ارشاد در دولت های جمهوری اسلامی به شمار می رفت.
صفار هرندی البته از جمله وزرای ولایتمداری است که در ماجرای خطای محمود احمدی نژاد در مورد اسفندیار رحیم مشایی این مسئله را تحمل نکرد و جلسه هیات دولت را ترک کرد. او این ماجرا را اینگونه روایت کرده است: «دلیل اصلی بنده که در آن جلسه هیات دولت به ماندن اقای مشایی به عنوان معاون اول رییس جمهور اعتراض کردیم، این بود که این کار مخالف نظر رهبری بوده و این جلسه مشروعیتی ندارد. سپس آقای رییس جمهور جلسه را ترک کرد و ما شروع کردیم به اعتراض و پس از آن، قبل از تشکیل جلسه بعدی هیات دولت، با من و یکی دیگر از وزرا تماس گرفتند و گفتند جانشین شما برگزیده شده و آماده تحویل پست باشید ولی بعد از آن به دلیل اینکه دولت از اکثریت می افتاد، آقای احمدی نژاد نظرشان برگشت و با من صحبت شد که صحبت های قبلی را نادیده بگیرید و من هم چون به خاطر دولت بود قبول کردم که تا پایان دولت نهم بمانم.»
او در پاسخ به پرسش یکی از دانشجویان مبنی بر این که نظر شما درباره این روایت که: «در آن جلسه جنابعالی و چند وزیر دیگر اعتراض تان را به آقای هاشمی ثمره گفتید و ایشان با آقای احمدی نژاد صحبت کردند و گویا آقای احمدی نژاد گفته شما کاری نداشته باشید، من خودم این مشکل را با آقا حل می کنم (با استناد به مطالب منتشره در ویژه نامه هفته نامه پنجره درباره مشایی)» چیست، گفت: «آقای هاشمی ثمره حرف ما را به ایشان رساند ولی پاسخ به این شکل نبود و ما حرف مان این بود که اگر آقای مشایی که از ناحیه آقا گفته شده نباشند بخواهد جلسه را اداره کند، ما در این جلسه نخواهیم بود و در همان روز آقای مصری (وزیر سابق رفاه و تامین اجتماعی) به دفتر آقا رفتند و پس از نماز از آقا پرسیده بودند آیا نظر شما عوض شده که آقا فرموده بودند: «نخیر و نظر ما همان نظر قبلی است.» و این واقعیت موضوع است.»
هر چه هست حسین صفار هرندی که از چهره های مقبول و معتمد اصولگرایان است، این روزها محل توجه ویژه تحلیلگران قرار دارد و گفته می شود او در لیست بررسی نامزدها قرار خواهد داشت.
ماموریت جدید
محمدرضا باهنر
خودش می گوید نامزد انتخابات نمی شوم اما خیلی های دیگر می گویند احتمال نامزدی او چندان دور از ذهن نیست. محمدرضا باهنر در سال 1331 در شهر کرمان دیده به جهان گشود. وی دانش آموخته رشته مهندسی معماری از دانشگاه علم و صنعت تهران در مقطع کارشناسی و برنامه ریزی اقتصادی از دانشگاه علامه طباطبایی در مقطع کارشناسی ارشد است.
از سوابق مدیریتی باهنر می توان به معاونت استانداری کرمان، دو دوره عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و نمایندگی 7 دوره مجلس (دور دوم و هفتم از کرمان و ادوار سوم، چهارم، پنجم، هشتم و نهم از تهران) اشاره کرد. وی همچنین عضویت شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، دبیرکلی جامعه اسلامی مهندسین، نایب رییسی جبهه پیروان خط امام و رهبری و ریاست فراکسیون اصولگرایان مجلس هفتم، نایب رییسی فراکسیون اصولگرایان مجلس هشتم، عضویت به عنوان موسس شورای هماهنگی نیروهای انقلاب، مسئولیت تشکیلات استان تهران حزب جمهوری اسلامی، عضویت همزمان در دو کمیسیون زیربنایی و سیاسی – امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضویت کمیسیون تدوین سند چشم انداز بیست ساله در مجمع تشخیص مصلحت نظام را در کارنامه فعالیت های سیاسی خود دارد.
او که در دولت اول محمود احمدی نژاد از جمله حامیان سرسخت او به شمار می آمد در دولت دوم او از منتقدان جدی او به حساب می آمد؛ تا آنجا که با این واکنش علی اکبر جوانفکر مواجه شد: «به این سوال باید پاسخ قانع کننده ای داده شود که چرا افراد با رنگ و لعاب سیاسی آقای محمدرضا باهنر، پس از مصادره خانه ملت به نام خود، در برابر دولت انقلابی، ارزشی و مردمی دکتر محمود احمدی نژاد و موثرترین دولت پس از انقلاب در پیشرفت همه جانبه کشور، تا این حد تاب و توان از دست داده اند که به سختی حاضر می شوند یک سال آخر آن را تحمل کنند...»
باهنر گرچه از پارلمانتاریست های درجه یک در همه سال های گذشته بوده است اما سیاست ورزی برون پارلمانی را هم پیش تر از آن شروع کرده بود، چه زمانی که دبیرکلی جامعه مهندسین را یدک می کشید چه این روزهایی که او مرد اول جبهه پیروان خط امام و رهبری است و تکیه بر صندلی زده است که سال ها اسدالله عسگراولادی بر آن نشسته بود. شاید نشستن بر صندلی همین دبیرکلی بود که اراده مهندس پارلمان را بر آن قرار داد که چند صباحی را هم دور از بهارستان و ساختمان سیاسی آن، طریق سیاست ورزی کند.
باهنر اما برای دور شدن از بهارستان بسیار غافلگیرانه برخورد کرد. کمتر کسی گمان می کرد اراده خداحافظی با مجلس در این دوره از انتخابات از سوی باهنر رقم بخورد. او بی هیچ ایما و اشاره ای در سکوت از مجلس خداحافظی کرد تا مصداق همان جمله ای شود که چند روز قبل از ثبت نام گفته بود: «هنر این است که یک قهرمان قبل از اینکه مدال طلایش را از دست بدهد، خودش تشک را ببوسد و کنار بکشد.»