کد خبر: ۳۱۳۱۱
۱۴۲۷ بازدید
۵ دیدگاه (۵ تایید شده)

میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت ...

۱۳۹۳/۹/۲۱
۱۶:۵۳

گل آقا! معرکه گرفتی؟ خواب بد دیدی؟ آب سرد قاطی آش داغ آقایان می کنی! می خوای بگی خیلی چیز فهمی؟ چیزی رو که مردم می بینند خدمتگزاران گل پسر شیفته خدمت نمی بینن؟ حالا موش از بی عرضه گی گربه تو خونه لونه کرده؛ یا یکی با چاپلوسی و سریش بازی و کار چاق کنی و خوش رقصی برای شیوخ شهر همه را بلانسبت حضرات سه نقطه فرض کرده و سوار بر الاغ تخم طلا جولان میده، لابد عرضه داره دیگه! تو چرا آتیش میگیری؟ تو چیکاره مردمی؟ زورو شدی؟

نمی خوای ناکسان و نامحرمان وارد حریم خلق الله بشن؟ از کجا معلوم، شاید هم نامحرم نیستن و رفتن پیش حاجی صیغه خوندن! شاید قفل در خرابه! زبان سرخت بوی قورمه میده... ببخشید؛ دهنم آب افتاد، با اجازه ؛ من یه لیوان دوغ بخورم، می چسبه!

خوب جوگیر شدی خزعبلات سرهم می کنی، کاغذ سیاه می کنی، روزنامه هم که دارید؛ قلم به دست مزدور!! نمی دونی توی تحریم هستیم؟! این همه کاغذ حیف می کنی که چی بشه؟ کاغذو تموم کنی، رفتی مستراح چیکار کنیم؟

انصافاً حقته! فکر کردی زمان رأی گیریه هر رأیت تیری بشه تو چشم استکبار جهانی؟ نکنه توهم ورت داشته که قلمت طلاست و ارزش الماس داره؟ باز اگه خودنویست خارجی بود یه چیزی، ای خودکار بیک به دست!! ای کم شرایط!!

بزار راحت بگم؛ دلت به فامیل بازی و دار و دسته و سبکباران عاشق خوش نشه، زمان جنگه مگه که امثال شماها چشم و چراغ ملت باشین؟! چشم آوردیم از بلاد ضالّه؛ الکترونیکی! چراغ هم آوردیم از کشور دوست و برادر چین کمونیستی؛ مشعشع! تازه سنگ قبر هم داریم روش...

حالا تویِ یه لاقبا روز انتخابات رنگ بنفش زدی چند نفر بیکار دورت جمع کردی روزنومه بیرون دادی؛ فکر کردی اصلاحاتی شدی، دوره افتادی همه رو اصلاح کنی؟! بی ظرفیت! مغازه اصلاحات پروانه می خواد قیچی می خواد آینه می خواد پیش بند می خواد یکی دو قطره ادکلن هم باشه بد نیست...

اصلاً بگو ببینم تو بلدی زیر ابرو ورداری؟ بابا ول کن ملتو، اصلاح نخواستیم اصلاً! دوست داریم موهامونو دراز کنیم از پشت ببندیم، بریم میدان معلم زدبازی، کیفور بشیم و بزنیم تو فاز حال بندری...

اون وقتا که تنور انتخابات داغ بود نشستین با همه مذاکره کردین، و عکس 1+5 نفر رو چاپ کردین صفحه رنگی روزنومه، ماهم ناغافل ترسیدیم گفتیم خدایا چی شده عکس این همه آدم مهم!! رو زدن تو روزنومه، نکنه خدای ناکرده حضرت عزرائیل دنیای فانی رو خالی کرده، نگو برنامه داشتین واسه شهر و کابینه مشورتی اش، حالا که تیرتون به سنگ خورده شیپور دستت گرفتی انتقاد می کنی؟! تخریبچی!! ایادی استکبار!!

شهر صاحب داره، شورا داره، داروغه هم که داره، حالا زبونم لال بر فرض محال معامله ای هم شده این وسط، تو رو سنه نه؟ سر پیازی یا ته پیاز؟ حتماً مصلحتی بوده به مصلحت  مصلحت اندیشان، اینا همه حماسه سران، رستم دستانند، مگر از کرامات ایشان کم دیده ای؟ شاخ!!نامه ها نوشته اند در وصف پهلوانی های اینان... خدا رو شکر دیگه آلزایمر هم گرفتی و حماسه چوپان دروغگو هم یادت رفته.

به کوری چشم دشمنان مدیر آوردن قند عسل، کاکل به سر، خیلی هم بانمک، همه می دونن، نه نه اش هم می دونه... متعهد و متخصص!! حالا شهر اینوری و روستای اونوری نخواستن به درک! نمی بینی مگه تسبیح داره شامقصودی،...

مجوز دادن، خوبشم دادن، مال خودشه دلش میخواد بده، به کسی چه مربوط؟ پاتا پاخیل!! به امور مهم مملکتی هم که می رسه، ( بنر می زنیم، تبریک می گیم، پیرهن سیاه داریم، پیر زن... ) به امورات بشردوستانه هم می رسه، در پشتی هم که تخته است تا انسانیت در نره! ببخشید ریا نشه!!

حالا تو یکی مکتب میری، تجربه داری، به من چه؟! زیر چراغ درس خوندی پول برق هم ندادی، به من چه؟ حالا طلبکاری داد هم می زنی؟! به جهنم، اونقدر داد بزن تا دادزن دونت پاره بشه، خس وخاشاک زرزرو ...!!

تو این دنیای تنبل های عقب مونده یکی پیدا شده تو سه سوت پله های ترقی رو چهارتا چهارتا طی کرده خودشو کشیده بالا، آسمون به زمین اومده؟! خبر نداری مگه پست و مقام هم داره غنی سازی میشه؟! چیه شاخ درآوردی؟ چاپلوسی و خوش رقصی و پشتک نیم وارو تکنولوژی داره واسه خودش... تازه کلاس رقص عربی هم گذاشتن، اگه خیلی دوست داری بری بالا یه نمه قر هم بریزی توش بد نمیشه، خوبه واست!

قبلاً می رفتن مکه شش ماه طول میکشید حاجی بشن، حالا صبح سوار هواپیما میشن عصر حاجی میشن هلو...! تازه شم میتونی سر راه یه سر هم به آنتالیا بزنی. حالا یکی تو یه چشم بهم زدن میره بالا حرفیه؟! آسانسور ندیده! عقب مانده! غیر متمدن! ابولازده! سه و نیم درصد هم حقت نیست.

اصلاً امثال شما با بهینه سازی مخالفید، دلبرخان ما بهینه سازی کرده که هیچ تو فاز غنی سازی هم وارد شده، نخود غنی شده تو هر آشی مزه میده، عضو تمام کارگروه ها هست، عضو هیئت مدیره همه سازمان های تشکیل یافته، تشکیل نیافته، در حال تشکیل، قصد تشکیل و ... غیره است. داره شهرک می سازه نیوکمپ!! صفا سیتی. مجوز هم نمی خواد، آدمشو داره تا دلت بخواد، یا خالشه یا پسر خاله! یا داییشه یا دختر دایی! کمه کمش باشه استاد عزیزشه که مدرک یامفت داده دستمون فوق لبو...

اصلاً میدونی چیه! زمین مال خدا، شیخ ما هم که خلیفه الله! به کوری چشم ابوبکر بغدای! دلش خواسته شهرک بسازه به تو چه؟! مردک خودخوانده!!

حالا اگه اضافه کاری میدیم و حق شیفت میگیره دلمون خواسته، پول جلسات میگیره عشقمون کشیده، آقای محترم! ایشون داره ایثار میکنه، حکمش کارگری هم که باشه میز پنج تا کارمند رو گرفته می خواد خدمت کنه، حالا کار نیست چای میخوره، مگه چیه؟! ایرادی داره؟ زبل خان اینجا زبل خان آنجا، زبل خان همه جا... فکرشو بکن پنج تا میز یکی از یکی خالی تر...

داداش گلم، گل سنبلم، عزیز دلم از حق نگذریم دستت درد نکنه، خندیدیم ... سیم همسایمون هم که وصل شد، حریم سلطانو ببینیم، می ریم هیئت. ایشون هم میاد با قشون، فقط قول بده داد نزنی؛ میخوام پنبه از زخم بر دارم ببرم قبرستون، آخه امانته، پنبه کاربرد مهم تری هم داره...

بخواب و خواب خفتگان آشفته "نه" کن!

 

به نقل از قافلان نيوز

qis.ir/h7

کانال تلگرامی صدای میانه اشتراک‌گذاری مستقیم این مطلب در تلگرام

نظر شما

۹۳/۹/۲۳ ۰۰:۵۸
عین شرح حال یکی از ادارات پررفت وآمد میانه است.که یه نفر تاخت وتاز میکنه و9نفر دنبالش بدو بدو میکنن.
۹۳/۹/۲۱ ۲۲:۲۴
مطلب خوب و متفاوتی بودش . اما به نظرم یه کم افراط شده بود و به شوری می زد . موفق باشید
۹۳/۹/۲۱ ۲۰:۵۸
مطلب پر باری بود ما خیلی استفاده کردیم سایر خوانندگان را نمیدانم
۹۳/۹/۲۱ ۱۹:۱۶
میخانه اگرساقی صاحب نظری داشت می خواری ومستی ره ورسم دگری داشت...

اخبار روز