کد خبر: ۱۴۶۱۰
۲۶۶۷ بازدید
۱۰ دیدگاه (۱۰ تایید شده)

مرد آواز دیار از دست رفت (استقبال از شعر مهندس نائبی در سوگ استاد سارنگ)

۱۳۹۲/۶/۲۰
۲۰:۵۲

 

ضمن عرض تسلیت به مناسبت سالروز درگذشت روانشاد استاد بهرام سارنگ، در استقبال از شعر مهندس نائبی که ایشان نیز به استقبال از سعدی رفته است، شعر زیر را در سوگ استاد تقدیم دوستداران استاد می کنم:

 

مرد آواز دیار از دست رفت

عاشق تار و سه تار از دست رفت

سخت ما را ناگوار از دست رفت

عشق در دل ماند و یار از دست رفت

دوستان دستی که کار از دست رفت

 

بس عزیز و بس گرامی بود او

خوش نوا و خوش سخن در گفتگو

سال بگذشت و منش در جستجو

عشق در دل ماند و یار از دست رفت

دوستان دستی که کار از دست رفت

 

یک دو گوشه خوانده او با "پود"** ما

در فراقش مانده تار و عود ما

بی گل رویش چه ارزد بود ما؟

عشق در دل ماند و یار از دست رفت

دوستان دستی که کار از دست رفت

 

اهل فضل و دانش بسیار بود

در هنر او هم بسی پرکار بود

گل رخ و گل سیرت و گلزار بود

عشق در دل ماند و یار از دست رفت

دوستان دستی که کار از دست رفت

 

مهربان بود و خوش اخلاق و شریف

صاحب علم و قلم ، خط ظریف

نام او سارنگ و هم پاک و حنیف

عشق در دل ماند و یار از دست رفت

دوستان دستی که کار از دست رفت

 

شاهد اشعار پرمغز وی ام

در غمش سوزان و نالان چون نی ام

صد بهاری بود و با وی در دی ام ***

عشق در دل ماند و یار از دست رفت

دوستان دستی که کار از دست رفت

 

-----------------------

* ساز ابداعی اینجانب که مرحوم سارنگ آن را می نواخت و می خواند.

** مرحوم سارنگ با مهندس نائبی در دی ماه به منزل اینجانب آمده بودند که در سردترین ماه سال ، گرمترین احساس را با خود آورده بود.

# شعر مهندس نائبی

سرور و سالار و سار از دست رفت
در میان سوز و زار از دست رفت
گوئیا لیل و نهار از دست رفت
عشق در دل ماند و یار از دست رفت
دوستان دستی که کار از دست رفت


دل به یادش شیشه ای بشکسته شد
بس که دیده مانده بر ره، خسته شد
گرچه دل تنها به عشقش بسته شد
عشق در دل ماند و یار از دست رفت
دوستان دستی که کار از دست رفت


شهر گشتم مو به مو و کو به کو
من ندیدم مثل او در خلق و خو
سالها در دل ببستم عشق او
عشق در دل ماند و یار از دست رفت
دوستان دستی که کار از دست رفت


سالها هم عشق بود و یار بود
زندگی سرسبز چون گلزار بود
وآن درخت عشق ما پربار بود
عشق در دل ماند و یار از دست رفت
دوستان دستی که کار از دست رفت


در هنر سارنگ نخل باسق است
گفته هایم گفته های عاشق است
آنکه از کف داد یارش، صادق است
عشق در دل ماند و یار از دست رفت
دوستان دستی که کار از دست رفت

 

 

 

کانال تلگرامی صدای میانه اشتراک‌گذاری مستقیم این مطلب در تلگرام

نظر شما

۹۲/۶/۲۴ ۰۷:۳۳
غم دوستان عاشق نرود زدل نگارا
بخصوص آن غمی که شده جانگداز یارا
همه عمر آتشست و نشود خموش در دل
همه روزگار باشد که گزد همیشه ما را
اگرش زدل برانی وگرش غریبه خوانی
نشود بجز تحمل، نشود بجز مدارا
غم یار نازنین را نسزد کنی فراموش
که نشان ز یار دارد بشناسد آشنا را
دل عاشقان [b]صادق[/b] شده از ازل غمستان
که دل است دل به معنی،نه کلوخ وسنگ و خارا
دل عاشقی چو [b]شاهد[/b] شده بیت غم همیشه
سر دوستان سلامت ،که بخوانم این دعا را
۹۲/۶/۲۱ ۱۷:۰۸
[quote name="استاد شاهد"]
مهربان بود و خوش اخلاق و شریف
صاحب علم و قلم ، [b]خط ظریف[/b]
نام او سارنگ و هم پاک و حنیف
[/quote][list][*]
مرحوم استاد خط زیبایی در نستعلیق و شکسته داشت و 5 سال شاگردی استاد عبدالرسولی را کرده بود. ضمن اینکه خط در ذات خانواده استاد عجین بود و برادرشان آزیمکان در میانه دارای خط فوق ممتاز هستند و بهتر از مرحوم بهرام سارنگ تحریر می کنند.
نمونه ای از خط استاد سارنگ را از آرشیوم استخراج کردم. خدا رحمت کند آن نازنین مرد را.[/list]
[img]http://www.vom.ir/images/khatesarang.jpg[/img]
۹۲/۶/۲۱ ۰۹:۳۱
[quote name="حبیب شاهد"]
مهربان بود و خوش اخلاق و شریف
صاحب علم و قلم ، خط ظریف
نام او سارنگ و هم پاک و حنیف
عشق در دل ماند و یار از دست رفت
دوستان دستی که کار از دست رفت
[/quote]

برو ای "[b]حبیب[/b]"م از سر که سخن نمی پذیرم
چه کنم شود فرامُش غم دوست از ضمیرم؟

گذر زمان غمش را نکند برون ز سینه
تو مگو عجب! گر از درد فراق دوست میرم

ز میان نیک خویان و میان نیک رویان
دل خود به کس نبندم ، به کنار خود نگیرم

ز دوازده برون شد مه آن یگانه [b]سارنگ[/b]
که هنوز در فراقش به غمی گران اسیرم

چو کنار او نشستی ز تمام غم برستی
چه نیاز در دو هستی چه به شاه و چه وزیرم؟

غم دوست با تو گفتم که شوی تو [b]شاهد[/b] من
که چه کرد یار [b]صادق[/b] به چنین غم کثیرم
۹۲/۶/۲۱ ۰۸:۵۶
یار ما شاد آمد ودلتنگ رفت
کشور آواز را سرهنگ رفت

گرچه در غربت زما دوری گزید
ای دریغ از جمع ما [b]سارنگ [/b]رفت
۹۲/۶/۲۱ ۰۷:۰۱
[img]http://www.bahramsarang.com/wp-content/gallery/bahram-sarang/001.jpg[/img]
۹۲/۶/۲۱ ۰۶:۳۸
این شعر هم در آن زمان از استاد شاهد خطاب به استاد سارنگ است.
[quote]ماه روی تو هویدا شد و گلرنگ
بلبل شهر و دیارم تویِ سارنگ

تو بخوان ای همه آواز دیارم
به بلندای جهان بر دل هر تنگ

مهر و مومی شده هر گوش نیوشا
ای بسا گوش که فرسنگ به فرسنگ

تو بخوان از لب خود ناله کنان تا
به فغان آید از آواز تو هر چنگ

خوش قدم تر ز گل و باغ و چمن باش
تا گشاید گره از هر دل دلتنگ

تو بخوان تا که نیآلوده جهان را
ساز ناکوک کلاغان سیه رنگ

شاهد آن نکته بدانست و لیکن
چه کند هرز رود توسن فرهنگ[/quote]
۹۲/۶/۲۱ ۰۶:۳۷
این شعر هم در آرشیو هست از قول مهندس نائبی خطاب به مرحوم سارنگ
[quote]سارنگ هَزَج*گوي غزلخوان زمانه!
"جمعي به تو مشغول و تو غايب ز ميانه" **

آن "نغمه"ي داوود دگربار برآور
"سرگشته"# بخوان با دف و با چنگ و چغانه

برگير مناجات به آواز "مخالف"
چون پاي به "درگاه جمال"# است روانه

ياد آر دگر بار مرا "خسرو و شيرين"
تا بركشد آتش به سماوات زبانه

اين ناله "نيريز" و "غم انگيز" و "شكسته"
از درد فراق تو بود ، نيست بهانه

بشنيده بُدم از لب تو "ليلي و مجنون"
"اي تير غمت را دل "عشّاق" نشانه"

زين پس چو بجويند و نيابند ، بگويند:
بوده است در اين دشت چو "سارنگ" فسانه ##

---------------------
+ كلمات بولد داخل كوتيشن نام گوشه هاي رديف آوازي هستند.
* هَزَج نام بحري بر وزن مفاعيلن است كه شعر استاد سارنگ بر آن بنا شده بود.
** شعر از شيخ بهايي با ايهام در واژه ميانه!
# مجموعه "سرگشته" و "درگاه جمال" اثر منتشر شده استاد بهرام سارنگ
## "سارنگ" در بيت آخر هم اشاره به استاد بهرام سارنگ است و هم اشاره به چند ايهام است: گوشه اي خاص و زيبا در دشتي ، سازي قديمي شبيه كمانچه و هم پرنده اي كوچك و زيبا كه نادر است. در تمام 4 ايهام فوق ، شاذ و نادر بودن مشترك است.[/quote]
۹۲/۶/۲۱ ۰۶:۳۵
باز به یاد آخرین شعر استاد سارنگ چند هفته قبل از فوت که در صدای میانه نوشت:
[quote]الا ای "شاهد" مهد دلیران
هنرمند و ادیب دشت شیران
ز آذربایجان ، آن مهد زرتشت
که"مهداد"ش بود رشک دبیران
ز ملک شهریار و خاک "بحری"
که بس خفتند خیل شهریاران
"اجلی"مست می سازد ز خطش
دل‌ و جان، چون زلال چشمه ساران
ز"صادق" تا "امینی"بس خردمند
چو"طالبپور" و "ایرج" بزم داران
بسی‌ اهل خرد دارد دیارم
که گر‌ گویم شود بیش از هزاران
دُر افشاندی و ما را یاد کردی
نمودی این حقیر از شرمساران
گذر کردی تو در بزم خرابات
نظر کردی بسوی میگساران
تو از خاک هنرمندان خاموش
ز دشت سبز قافلانکوه ایران
تو اهل معرفت، ر‌هجوی حقی‌
بر آور بانگ هوی حق مداران
نشد درمان ز هشیاری مرا درد
بگردان جام سر مستی به دوران
چو چنگ اندر خروش آور تو ما را
بپا کن بانگ نوش شادخواران
مرا گویی که بلبل سان بخوانم
تو دیدی مرغکی بی‌ بال پران ؟!
پر و بالم تویی ، آوازم از دوست
ز مستان ، می‌‌پرستان ، گلعذاران
سخن کوتاه کن "سارنگ"! برخیز
که دست افشان روی سوی دیاران[/quote]
۹۲/۶/۲۱ ۰۵:۵۷
صدای مرحوم استادسارنگ (آزمکان) ازصداهای ماندگار وخاطره انگیزمی باشد روحشان شاد و یادشان جاوید باد.

عشق در دل ماند و یار از دست رفت
دوستان دستی که کار از دست رفت
۹۲/۶/۲۰ ۱۸:۰۵
با تشکر از استاد شاهد بایت این شعر زیبا ، در مورد این تصویر مهندس نائبی چنین گفته :

[quote]محمدصادق نائبی » 1391-07-12 08:45

[b]استاد شاهد
باسلام. با خواندن دلنوشته جنابعالي ياد روزي افتادم كه استاد سارنگ بزرگ ساز "پود" اختراع شما را كوك كرد و خود نواخت و خود خواند. از آرشيوم اين روز را احيا كردم كه شما انواع سازها را مي نواختيد و استاد سارنگ در بيات ترك آواز سر مي داد:[/b][/quote]
[img]http://www.vom.ir/images/stories/shahedsarang.jpg[/img]

[b]روح هنرمند استاد سارنگ شاد باد .[/b]

اخبار روز