با سلام په دوستان عزیز فردی با نام مستعار پزشک درخواست کرده بود از نجات خودتان هم بدست پزشکان بنویسید و بگویید که پزشکان نیز کار مثبتی انجام می دهند و نباید یک روی قضیه رو دید و قضاوت نمود.
خاطره من برمی گرده به سال 1379. در اثر خوردن غذا در خوابگاه دانشگاه دچار دل پیچه شدید شده و جهت درمان توسط دوستان به بیمارستان منتقل شدم شدت درد به حدی بود که امکان حرکت از من سلب شده و توسط برانکارد به اورژانس بیمارستان منتقل شدم.
با هجوم پزشکان برای مداوا مراجعه شده بودم که با یک گوشی مشغول درمان من بودند بعد از چند دقیقه تجویز نمودند که بایستی بلافاصله جراحی بشوم و آپاندیس ترکیده . تا اینجا همه چیز مطابق نظر پزشکان پیش می رفت و ما تسلیم محض نظرات ایشان بودیم. بلافاصله فرم های رضایت از مرگ در صورت جراحی و ... به امضا من رسید (حالا اسم دقیق این فرم ها را نمی دانم) و مثل جت منو به اتاق عمل منتقل نمودند.
در اتاق عمل وقتی متخصص جراحی آمد قضیه فرق کرد. ایشان بدون عجله و با استفاده از دستان هنرمندش شروع به معاینه کرد و صحیت آرام و منطقی با من : در د از کجا شروع شد کی شروع شد چه غذایی خورده ای و ... چه رشته ای تحصیل می کنی و ... در انتها آقای دکتر ... را که میانه ای هستند می شناسی و ... و در نهایت اعلام نمود من سالم هستم و نیازی به جراحی ندارم و صرفا مسمومیت شدید بوده که با یک سرم و استراحت حل می گردد و بدین ترتیب با درایت ایشان من از عمل جراحی گریختم. متخصص مربوطه الان هم یکی از اساتید اینجانب بوده و دوستی ما هم ادامه دارد....
از همین جا دست استادم را می بوسم. ایشان می توانست همان اول مبلغ جراحی رو اعلام کنه و واقعا منو عمل کنه و چقدر فرق است بین ایشان و اندک افراد بی وجدان