دراین مطلب میخوانیم:
بررسی وضعیت احتمالی شهرستان میانه بعد از زلزله ( سازه ها و ارگانهای امدادی و ...)
احتمال وقوع جهنمی به وسعت شهر!
و همچنین این نکته که به احتمال زیاد باید بیخیال تبریز و زنجان شویم!
........
در ابتدا توجه به این نکته ضروری هست که "میانه" طبق آیین نامه طراحی ساختمان ها در برابر زلزله (استاندارد 2800) از نظر خطر نسبی زلزله در شهرها و نقاط مهم ایران دارای درجه بسیار زیاد میباشد. ( شهر بم با خطر نسبی "زیاد" و میانه با خطر نسبی "خیلی زیاد" میباشد)
فرض میکنیم، فرضی که هر آن احتمال وقوع آن هست،
فرض میکنیم یک زلزله با بزرگای 6 – 7 ریشتر در شهرمان، میانه رخ دهد، چه خواهد شد؟
سعی بر این شده است که برخی مشکلات به صورت تیتر وار بیان شود که میتوان در مورد هر کدام به صورت مفصل بحث کرد.
1) اگر به طور کلی بافت شهری را به دو قسمت فرسوده و نوساز تقسیم کنیم، بخش فرسوده را کنار میگذاریم که نیازی به بحث نیست و بدون زلزله و طوفان در حال ریزش هست، ولی بافت نوساز یا سازه ها و ساختمانهای جدید هم مطمئنا جواب گوی این زلزله نخواهد بود، البته نه به خاطر نبود قانون و مقررات کافی در ساخت و ساز، بلکه به علت عدم وجود کارگر و نیروی اجرایی متخصص وعلمی ( چرا که اکثرا به صورت تجربی وارد این عرصه شده اند و بدون هیچگونه آموزش علمی هستند- همانند سایر نقاط کشور)
2) مورد بعدی، خیابانها و مسیرهای ارتباطی داخل شهر هست، همانطور که میبینیم این خیابانها حتی جوابگوی ترافیک معمولی شهر هم نیست چه برسد به زمانی که " یکی دو خیابان از بین برود، بر اثر ریزش ساختمانها مسدود شود، همه مردم با عجله و هیاهو و وحشت ... حاصل از زلزله سرگردان باشند و ... " پس عملا خیابانهای داخل شهر را نیز از دست داده ایم.
3) نیروهای امداد و نجات
سوالی که اینجا مطرح است: آیا این نیروها ( همگی اعم از آتش نشانی و هلال احمر و اورژانس و ...) با همان سرعت گسترش شهر، توسعه یافته اند؟ امکانات لازم را دارا هستند؟ نیروی انسانی و مکانیکی کافی را دارند؟ عملکردشان مورد ارزیابی قرار گرفته است؟ اصلا اگر بین این همه ساختمان بلند مرتبه فقط ده بیست مورد مشکل در قسمت آسانسور داشته باشیم آیا توان فنی مقابله با آن را دارند؟ ...
4) بیمارستان ها هم که حکایت خود را دارند، در شهری که یک فرد مصدوم در تصادف معمولی با یک شکستگی و جراحت را سریعا به تبریز اعزام میکنند، نباید انتظار مواجهه با حادثه ای مثل زلزله داشت، یا شاید هم هزاران هزار مصدوم و مجروح احتمالی باید اعزام شوند؟ !
به احتمال زیاد تا بحال هیچکدام از مسئولین راهشان به این بیمارستان ها نیفتاده است، یکی به مانند خانه ارواح بوده و دیگری را هم باید تغییر اسم داده و اسم معما، یا شبیه به آن قرار دهیم، چرا که چندین و چند سالن طویل و تو در تو با اتاقهای فراوان که هر اتاق هم چندین در دارد و مطمئنا یک فرد بی سواد ( یا به قول خودمان : ال سیز ایاق سیز) گم خواهد شد! و سطح فنی و رضایت مردم از شبکه بهداشت هم که بارها در همین سایت توسط دوستان بررسی شده است.
5) موضوع دیگری هم هست به اسم شرکت ملی نفت
البته بنده اطلاع دقیقی ندارم که آیا مخازن این شرکت پُر هستند و دارای سوخت یا نه؟ ولی اگر چنین باشد، به احتمال زیاد فاجعه ای بدتر و وحشتناک تر از زلزله خواهیم داشت،یعنی جهنمی به وسعت میانه!
حتی تصور این که این مخازن در مرکز شهر آسیب ببینند و منفجرشوند هم وحشتناک است! به نظرم وجود این شرکت( حتی با مخازن خالی) در این نقطه از شهر (تقریبا بالا دست) توجیه خاصی نداشته باشد.
6) اگر کمی از شهر فاصله بگیریم و به شهرستان نگاهی بیاندازیم، میرسیم به بحث روستا ها
بیش از چهارصد روستا (403 روستا که بخشی خالی از سکنه هستند) ، حال کدام خانه روستایی تضمین کننده جان این عزیزان هست و کدام خانه بهداشت جواب آنها را خواهد داد، خدا میداند و بس! شاید هم دلمان را خوش کنیم که بعد از نابودی و با خاک یکسان شدنشان، نیروهای امداد شهر!!! سریعا از مسیرهای ارتباطی !!!! خودشان را میرسانند! و آنها را در بیمارستان!!! بستری میکنند و یا بسان همشهریان دیگر به شهرهای اطراف منتقل میکنند!
یعنی در بحث روستا، هم مشکل ساختمانهای خشت و گلی را داریم، هم نیروی امداد و هم راه ارتباطی که وضعیت جالبی ندارد! در نتیجه بیش از نصف جمعیت شهرستان عملا بدون هیچ امکانات قبلی و بعدی، در خطر مستقیم قرار دارند.
7) بحث امنیت حدود 40 سد و روستاهای پایین دست آن هم بماند که خود حدیث مفصل است
8) اما در این زلزله باید از تبریز و زنجان هم چشم بپوشیم ودر کل بی خیال جهان خارج شویم. چرا؟
همانطور که میدانیم تنها راه ارتباطی شهر با جهان خارج همین جاده ای هست که میبینیم و داریم به همراه راه آهن، و فرض این که هم از طرف زنجان و هم تبریز یکی از تونل ها ریزش داشته باشد (چه در جاده و چه در راه آهن) اصلا دور از ذهن نیست که در این صورت عملا و علنا ارتباط ما با دنیای خارج قطع میشود و نباید انتظار کمک و امدادی از طرف استانهای آذربایجان و همچنین پایتخت و سایر نقاط کشور داشت! بحث تونلها و عملکردشان در زلزله نیز، خود بحث مفصلی هست، ولی مطمئنا این مورد نیز یک هشدار جدی هست.
و اما درپایان:
کارشناسان امیدوارند در مورد زلزله تهران ( که احتمال وقوع آن تقریبا حتمیست) مرکز زلزله از سمت شمال این شهر باشد، چرا که هم استحکام ساختمانها بهتر هست و هم تراکم جمعیت نسبت به جنوب شهر کمتر!
در مورد میانه که شمال و جنوب نداریم، ولی باید برای دعا یکی از شرایط زیر را انتخاب کنیم. اینکه دعا کنیم این زلزله در زمستان باشد تا سرمای وحشتناک آمار کشته ها را زیاد کند، و یا در تابستان که هم جمعیت زیاد میشود ( مسافرهای فصلی- شاید جمعیت یک و نیم برابر زمستان شود و یا بیشتر) و هم گرمای تابستان میانه توسط انواع بیماری ها آمار کشته ها را زیاد کند!
در این مطلب فقط به چند مورد خاص اشاره شد (غیر از وضعیت شبکه آب و فاضلاب با لوله های پوسیده، شبکه توزیع برق و گاز و ...) که میتوان در مورد هر کدام بحث های مفصلی انجام داد، اما مسئله حائز اهمیت اینست که یقینا در صورت بروز زلزله، عمق فاجعه بسیار بیشتر و بدتر خواهد بود