تفنگ، روزنامه، قدرت، خبرگزاری و فساد، پیامد این حرف برای روحانی چه خواهد بود؟
رئیس جمهور امروز در لابلای سخنان خود در همایش ارتقای سلامت اداری و مبارزه با فساد انگشت روی نقطه ای گذاشت که شاید به جرأت بتوان آن نقطه را در ردیف مهمترین نقاط ممنوعه قدرت در کشور قلمداد کرد.
حرفی که روحانی زد و برخی از رسانه از آن برای صفحه اصلی خود تیتر درشت ساختند اینگونه بود:
((رئیس شورای عالی امنیت ملی با بیان اینکه باید رابطه مردم با کارمندان باید به حداقل برسانیم، گفت: باید تجمیع قدرت را از بین ببریم با تجمیع قدرت در یک نهاد فساد ایجاد میشود؛ اگر تفنگ، پول، قدرت، روزنامه، سایت و تبلیغات در یک جا جمع شد حتما فساد است؛ دنیا عقلش رسیده که قدرتها را تخریب کرده است.
وی با اشاره به خاطرهای در هنگام حضور به عنوان نماینده در مجلس یادآور شد: هنگامی که من در مجلس بودم فشار میآوردند دستگاه اطلاعاتی را به یک نهاد نظامی بدهیم که ما زیر بار نرفتیم. در این باره از امام سوال کردیم. امام گفتند نه و شما باید تصمیم بگیرید. وزارت اطلاعات را درست کردیم که کار سختی بود تا مجلس بتواند نظارت کند و در آنجا نیرویی مسلح نباشد تا بتوان نظارت کرد والا اگر تفنگ، روزنامه، قدرت و خبرگزاری را همه در یک نهاد جمع کردیم ابوذر و سلمان هم باشد فاسد میشود.((
بعضی حرف ها در برخی مقاطع زمانی زده می شوند که برای دوران بعد از خود تاریخ ساز می شوند.
حالا روحانی بعد از یک سال و اندی که از دوران ریاستش بر دستگاه اجرایی کشور می گذرد، حرفی را زده است که در نوع خود بسیار کم سابقه است. چه؛ اگر از منظر کیستی "گوینده" و چیستی "تریبون" سخن به آن نگاه کنیم بیراه نخواهد بود اگر بگوییم چنین بیانی در تاریخ انقلاب اسلامی بی سابقه است.
روحانی با نام بردن عریان از مجموعه ابزارها و امکاناتی که در یک نهاد واحد متمرکز شده باشد، این تمرکز را فسادآور و وجود چنین مراکز قدرتی را در کشور محکوم به تخریب دانسته است. رئیس شورای عالی امنیت ملی کشور تصریح کرده است عوامل اعتقادی و خاستگاه ایمانی صاحبان قدرت نیز نمی تواند در حفظ و حراست آن ها از افتادن در دام فساد و تباهی مؤثر واقع شود و بالاخره روزی توجیهات اقتدارگرایانه بر ترجیحات ایمانی و اعتقادی غالب می شود و با تقواترین انسان ها را نیز در خود گرفتار می سازد.
اکنون باید منتظر بود و دید که پیامد این حرف برای روحانی و جریانی که نصفه و نیمه در کشور به راه انداخته چه خواهد بود؟ آیا این صراحت بیان و موضع گیری آشکار روحانی در مقابل یک مجموعه قدرتمند سیاسی، اقتصادی و نظامی در کشور به نقطه اوج تقابل قوه مجریه کشور و کانون های قدرت بدل خواهد شد؟ آیا رویارویی ها شدت خواهد گرفت؟ آیا این نظریه بنیادین در عرصه رویکردهای اساسی حاکمیت در کشور تأثیر گذار شده و تحولی را به دنبال خواهد داشت؟ یا احتمالاً این حرف نقطه پایانی بر حضور جریان روحانی و عقبه آن در قدرت خواهد بود؟
این ها و بیشتر از این ها، سئوالاتی است که باید تن به گذر برق آسای زمان و تحولات نهفته در درون آن سپرد و پیامدهای آن را در آینده به تماشا نشست...