نخبه گزینی به سبک میانه / تاریخ برگ های ساختگی را قی می کند
سال گذشته ایده بنیانگذاری جایزه خدمت مطرح شد و اقداماتی هم برای تاسیس نهاد متولی آن و اخذ مجوزهای قانونی لازم صورت گرفت. اما مثل همه کارهای جمعی ما که معمولاً از چند جهت لنگ می زنند این ایده هم در همان ابتدای راه با مسائل و مشکلات و اما و اگرهایی مواجه شد که ریشه در ضعف تعاملات تیمی و حرکات گروهی داشت.
هدف این ایده، معرفی چهره های صادق، پاک، مؤمن و خدومی بود (هرسال یک نفر) که در مقام عمل عمر خود را صرف اعتلای مادی و معنوی مردم میانه و سعادت و خوشبختی حال و آیندگان این خطه کرده و مستمراً یا دفعتاً گام یا گام های مهم و تاریخی را در رفاه و آسایش آحاد مردم و گشودن روزنه های ترقی و پیشرفت و توسعه این منطقه برداشته و در شکل گیری نقاط عطف تحول و دگرگونی مثبت شهرستان میانه صاحب نقش و اثر سازنده بوده اند.
اصل این پیشنهاد هنوز هم از بین نرفته و همچنان به قوت خود باقی است و نگارنده و انگشت شماری از دوستان همفکر و همدرد هنوز هم در پی جان بخشیدن به این رؤیای کارساز بوده و به محض تکمیل ترکیبی از افراد متعهد، خوش فکر و نوع دوست قطعاً شالوده های این حرکت نافع را پی ریزی خواهیم کرد.
اخیراً زمزمه هایی به گوش می رسد که گویا برخی از مسئولین و متولیان امور اجتماعی و فرهنگی دست به کارِ "کار مشابهی" در این حوزه شده اند و از قرار معلوم با برداشتی کاریکاتوری از اصل این ایده برای مصادره به مطلوب آن و بهره برداری از بداعت نهفته در ذات عمل خیز برداشته اند.
با اذعان به ارزشمند بودن نفس عمل، نقدهایی هست که از منظر شکلی و محتوایی بر این حرکت وارد است که ذیلاً ذکر می شود:
الف: دولتی کردن چنین امری از اساس دارای اشکال بوده و موجب بطلان اصل محتوی و هدف ذاتی نهفته در درون این اقدام می شود. دادن نشان عزت و افتخار به خادمان جامعه اگر از سوی نهادهای مردمی به نمایندگی از توده های مردم باشد اصیل و مستند و موجب فخر و مباهات خواهد بود و دادن چنین القاب و عناوینی از سوی رؤسا و صاحب منصبان دولتی و حکومتی لزوماً واجد ارزش های اجتماعی و مردمی نخواهد بود و چه بسا معیارها و ملاک های متفاوتی در تقابل با ارزش های اجتماعی و صنفی مد نظر قرار گیرند.
ب: از قرار معلوم بناست به افراد زیادی که از حوزه های مختلف گزینش شده اند لوح های ویژه و هدایایی اعطا شود، قطعاً افزایش تعداد منتخبین، تنزّل سطح معیارها و ملاک های انتخاب را سبب خواهد شد و چه بسا افرادی با خصوصیات و ویژگی های معمول و متداول و هم سطح با سایر هم قطاران و هم صنفان و تنها به دلیل پاره ای درخشش های حاشیه ای و کم اهمیت و بواسطه روابط خاصّه ای مورد لطف ویژه مسئولان قرار گیرند و اصل عدالت و برابری در انتخاب ها خدشه دار شود.
ج: سپردن فرایند گزینش منتخبان حوزه های مختلف به ادارات و نهادهای دولتی ذیربط در هر حوزه و اطلاق عناوینی نظیر "نخبه" ، "برگزیده"، "سرآمد" و امثالهم به آن منتخبان؛ شائبه اِعمال نظرات شخصی و معیار قرار دادن میزان ارتباط و تعامل فرد انتخاب شونده و مسئول انتخاب کننده را شدت بخشیده و تقریبا جای هیچ شک و تردیدی را در این زمینه باقی نمی گذارد که "هرکه به درگاه مقرب تر است، جام طلا بیشترش می دهند".
د: برگزاری مراسمی پر طمطراق و فراگیر و تجلیل فله ای از عده زیادی چهره های ریز و درشت در رشته ها و تخصص های مختلف و رنگارنگ در فضایی تبلیغاتی و پر سر و صدا خود گواه روشنی بر جهت دار بودن این اقدام و اجرای سیاست جذب حداکثری و افزایش نفوذ سیاسی است که با هدف بسط پایگاه اجتماعی در بین خواص و افزایش هوادارن دوآتشه و اثرگذار در لایه های گوناگون اجتماعی صورت می گیرد و خلوص نیت عاملان آن را با علامت سئوال جدی مواجه می سازد، و این پرسش را پیش می آورد که با وجود گروه های اجتماعی مردم نهاد و سازمان های شبه مردمیِ اجتماع محور، چرا دستگاه ها و نهادهای سیاسی و کاملاً دولتی و حکومتی در این حرکت پیشقدم می شوند و بر اجرای آن اصرار دارند؟
و حرف اخر اینکه؛ تاریخ برگ های ساختگی را قی می کند و در طول زمان خود را از ناخالصی ها خواهد پالود، آیندگان تاریخ را از درون حقایق آن جستجو خواهند کرد نه از نمایش های مصنوعی و سناریوهای ساختگی آن.
اینکه عده ای بخواهند در مقاطعی از زمان با توسل به فرصت ها و موقعیت های گذرا برای یک ملت تاریخ سازی بکنند اراده باطلی است و هرگز رنگ جاودانگی به خود نخواهد گرفت.
نخبه ها و سرآمدان یک جامعه را حافظه تاریخی و ارزش های نامیرای آن جامعه تعیین می کنند نه روابط و ضوابط ناپایدار سیاسی و دستورها و بخش نامه های سازمانی، مصادره یک ایده یا ایده هایی از کسانی که امکان عملی ساختن افکار و اندیشه ها و ایده های خود را ندارند و تنها نقش تماشاگری در ساختار نظام سیاسی و اجتماعی به آن ها داده شده است کار زنده و ماندگاری نخواهد بود، این کار نمایش سبکی است که با چرخش قلم های صاحب قلمان اهل و ناهل به حق و ناحق، به باد فراموشی سپرده و چون نوزادی تکامل نیافته زیر آوار زمان مدفون خواهد گردید.