حرف قدمای مارا باید با آب طلا نوشت و بر سر در هرچه امارت و بنا در این کشور هست نصب کرد .این حرف را بارها شنیده اید. اما اگر در زندگی روزمره دقیق شوید مطمئنا میتوانید آن را با تمام وجود احساس کنید نمونه اش همین زندگی خودمان و مسائل شهرمان مصداق بسیاری از این ضرب المثل هاست.
گر صبر کنی ز غوره حلوا سازم یا اینکه دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. کارها ی عمرانی و شهری ما در این شهر هیچوقت سوخت و سوز ندارد و اگر حوصله کنید شما هم نبینید آینده گان شما نتیجه آن را خواهند دید .وهر آنکس که صبر کند بی نصیب نخواهد بود از حلاوت صبر . مگربا صبر راه افتادن جایگاه سی ان جی را ندیدیم و از صفهای طولانی نجات پیدا نکردیم (که آن هم برای خودش عالمی داشت. وتا چند ماه دیگر فعلا از آن خبری نخواهد بود.) و شهرداری محترم این شهرستان کهن چه پارچه خوش رنگی نوشته بود یکی از طرحهای شهرداری میانه – خوب چه کسی میداند که معطلی چندین ماهه این جایگاه بخاطر این بود که کسی از شهرداری برای تحویل گرفتن آن وجود نداشت تا جایگاهی را که شرکت گاز مجانی برای شهرداری ساخته تحویل بگیرد- خوب مفهوم صبر همین است با صبر میشود افتتاح چند متر از خیابان کمربندی را دید و شاید روزی وزیری یا بزرگ زاده ای پیدا شود وچند متر دیگر آن را نیز افتتاح کند همه این کارها شدنی است .خواهد رسید آن روزی که بوی زباله و تعفن ودود مسموم از جنوب شهرمان تا بالا ترین نقاط شهرمان را در برنگیرد زیرا ما تابلویی داریم در خروجی راه اوچ تپه –کارخانه بازیافت زباله میانه- میشود واز همه مهمتر خواهد رسید آن روزی که شورای شهری داشته باشیم با شهرداری که منتخب آنان است . خواهد رسید آن روز که شورای شهر دعوای سیاسی را کنار گذاشته باشد و هیچ یک از آنان پشت تریبونها لهجه شیرین دیگری را به تمسخر نگیرد . و همه چیز شدنی است ..... و مشکل اینجاست که من و شما کم حوصله ایم.