همكلاسيم با سرعت دستمو گرفت و گفت: بدو كه استاد نمرات ميان ترم رو داده. منم سرعتم رو تند كردم و رفتم تابلوي نمرات رو ديدم. من كه هميشه عادت داشتم ليست نمرات را از نيمه شروع كنم و به سمت پايين بروم تا نمره ام رو ببينم در ناباوري تمام ديدم نفر اول اسم من هست:
نام و نام خانوادگي نمره از 20
ديل آجي 20
........ ........
انگار آب سردي روي هيكلم ريختند. بدون معطلي رفتم دفتر اساتيد. نه اجازه گرفتم و نه حواسم به بقيه اساتيد بود كه چاي مي خوردند. مستقيم رفتم پيش استاد خودم.
ديل آجي: استاد ببخشيد من نسبت به اين نمره اعتراض دارم. حق من 20 نيست.
استاد: ديل آجي جان! آفرين! احسنت! بارك الله! مرحبا! من به شاگردي مثل تو افتخار مي كنم. مي دانم حق تو نمره 22 هست ولي متأسفانه بيشتر از 20 نميشه نمره داد!
ديل آجي: نمره 22 ؟! اين ديگه چه صيغه ايه؟
استاد: ديل آجي جان! من 11 سئوال داده بودم و گفته بودم 10 تاشو بنويسيد ولي تو تمام 11 تا رو نوشتي و همه شونو هم كاملاً درست نوشتي و حقت بود كه 22 بدم. واقعاً آفرين! حق داري اعتراض بكني.
ديل آجي: نه بابا! استاد منظورم اين نيست. منظورم اينه كه بايد كمتر ميدادي!
استاد: كمتر؟! چرا كمتر؟! تو از 10 سئوال به 11 سئوال كاملاً درست جواب دادي. براي چي كمتر از 20 بايد بدم؟!
ديدم تمام اساتيد چاي را در دست نگه داشته و به ديالوگ من و استادم گوش مي دهند و كنجكاوند كه موضوع چيه؟ يكيشون تحمل نكرد و گفت:
ديل آجي جان! در طول عمرم اين يكيشو نديده بودم. يكي اصرار كنه كه نمره اش كمتر بايد بشه!
ديل آجي: به خدا من نمي دونستم اين هفته چه اتفاقي مي افته. اين امتحان مربوط به هفته قبل هست و نمراتش الان اعلام شده. بخدا اگر مي دونستم دوتاشو خالي مي ذاشتم. استاد ترو خدا ببخشيد من اشتباه كردم كه درست فكر كردم.
استاد: ديل آجي جان! اگه بيشتر كش بدي ممكنه بهت شك بكنما؟
با شنيدن اين تهديد مغز خالي ام جرقه خورد. واي عجب ترفندي! چرا به فكر خوردم نرسيده بود؟
ديل آجي: بله بله استاد دقيقاً حق با شماست. بايد به من شك بكنيد. من تقلب كرده بودم. لطفاً نمره ام رو حذف كنيد.
استاد: نخير ديل آجي! منظورم از شک تقلب نيست بلکه شك مي كنم كه عقلت سرجاش هست يا نه؟ من هيچوقت شك نمي كنم كه تو تقلب كني چون هيچكس 20 نگرفته. از روي كتاب هم سئوال ندادم كه بگي از كتاب نوشتم.
ديل آجي: استاد آخه با چه زبوني بگم "اش/ت/باه/كر/دم". بابا من غلط كردم. لطفاًدوباره از من سئوال كنيد ببينيد اصلاً يكيشو بلدم؟
تمام اساتيد انگشت به دهن مانده بودند و بهت زده به من نگاه مي كردند. استادم رو به من كرد و گفت.
استاد: من چند بدم راضي ميشي؟
ديل آجي: خيلي خيلي خيلي ارفاق كنيد 17 بديد لطفاً !
استاد: من نمره ات رو كم مي كنم روي 17 به يه شرط
ديل آجي: چشم استاد واقعاًلطف مي كنيد. من هرگز محبت شما رو فراموش نمي كنم.
استاد: فلسفه اين كار رو بهم بگي. چون تو هيچ كاري نمي كني مگر اينكه دليلي داشته باشه.
ديل آجي: هيچي فقط ميخوام چشم نخورم. حسود زياده!
استاد: ديل آجي! دست بردار. پيش قاضي و معلق بازي؟! اگه دليلشو نگي متأسفانه هزار متأسفانه مجبورم عليرغم ميل باطنيم بهت 20 بدم!!!!!!!!!
ديل آجي: چشم استاد ميگم. شما خبرهاي صداي ميانه رو اين چند روزه خونديد؟
استاد: چند روزه چيه؟ من چند ساعت يه بار مطالبشو كنترل مي كنم.
ديل آجي: خب! شما خونديد كه اداره راه و ترابري ميانه براساس ارزيابي معاونت نظارت راهبردي معاون برنامه ريزي و نظارت راهبردي رياست جمهوري در سطح كشور نمونه شده؟ لينكش هم اينه اگه بخوايد دوباره ببينيد:
استاد: خب كه چي؟ چه ربطي به تو و اين نمره داره؟
ديل آجي: خب! مگر اين به معناي نمره 20 نيست؟
استاد: آره واقعاً چنين انتخابي در سطح استان و كشور يعني 20 بلكه 200 . ولي باز هم متوجه نميشم چه ربطي به تو ديل آجي داره؟
ديل آجي: آيا مي دونيد به محض مخابره اين خبر روي خبرگزاري ها رئيس اداره راه و ترابري ميانه بركنار شد؟
اين جمله را گفتن همان و استكان از دست استاد افتادن همان و پاشيدن چاي روي زمين همان.
استاد: دوباره بگو چي شد؟
ديل آجي: رئيس اداره راه و ترابري ميانه در سطح كشور نمونه شد و بلافاصله بركنار شد.
استاد: عجب چيزهايي آدم ميشنوه! خيلي تأسف خوردم ولي باز هم چه ربطي به تو داره؟
ديل آجي: استادجان! رئيس اداره راه و ترابري 20 ميگيره و بركنار ميشه انتظار داريد من 20 بگيرم و زبانم لال بلايي سرم نياد؟ استاد جان من ترم آخرم. به من رحم كنيد. لطفاً امتحان مجدد بگيريد.
استاد ورقش را باز كرد و خودكار قرمزش را درآورد و روي عدد 20 خط كشيد و گفت: ديل آجي! چند؟
ديل آجي: 10 بزنيد كه كار از محكم كاري عيب نميكنه
استاد با خط زيباشون يك نمره 10 نوشتند و نفس راحتي كشيدم و گفتم
ديل آجي: استادجان! اين محبت شما رو فراموش نميكنم. من مديون شما هستم. دعا ميكنم به زودي نتيجه دكتراتون بياد و قبول بشيد.
استاد: ببند دهنتو همه ميشنوند. چه دكترائي؟ اگر هم قبول بشم مصاحبه اش نميرم!