کد خبر: ۳۹۸۵۳
۱۰۸۹ بازدید
۵ دیدگاه (۵ تایید شده)

سرو بُستانِ ادب.

۱۳۹۴/۲/۱۷
۲۳:۵۰

تو ازهر گل که می بینم ، فریبا تر فریبایی

فدایِ رنگ و بویِ تو، چه زیبا مجلس آرایی

 

تو خود سروِ تنومندی،به بُستانِ ادب،ای جان

نگارینا،تورا هرکس زتو دارد تمنّا یی

 

بنازم آن لبِ شیرین، زلال چشمه ساران است

سخن دانسته، پی در پی،خروشانی،چودریایی

 

به چشمِ شوخت ای دلبر،نه تنها غرق،من هستم

در آن دریا، چو من صدها، غریقند و تماشایی

 

هزاران دِل ز پی داری،قفا را بنگری، بینی!

به دنبالت روان گشته، همه رقصان سر و پایی!

 

تودر رگهایِ هر فصلی، به صدقت صادق و اصلی

تو جاویدانِ کیهانی و فخرِ نسل فردایی

 

نگارا با منِ شاهد، زبی مهری مگو،هرگز

مران مارا زدرگاهت، ندارم مسکن و جایی.

شاهد.

کانال تلگرامی صدای میانه اشتراک‌گذاری مستقیم این مطلب در تلگرام

نظر شما

۹۴/۲/۱۹ ۰۹:۰۵
یاشاسین جناب دکتر اژدری
۹۴/۲/۱۸ ۱۰:۴۵
خداقوت
۹۴/۲/۱۸ ۰۵:۰۷
تو شاهد سرو بستانی. چه سروی سرتر از شما؟ چه نوری درخشانتر از شما؟
۹۴/۲/۱۸ ۰۰:۳۷
عالی بود استاد
۹۴/۲/۱۸ ۰۰:۰۶
استاد شاهد سلام شعر زیبایتان فرح بخش حال زار ما شد. ممنون و تشکر. آیا منظور خاصی دارید؟ سرو بستان ادب؟

اخبار روز