
اپیدمی تحقیر و توهین به اقوام تمامی ندارد.در این میان سکوت معنادار مسئولان نشانگر چراغ سبز آنها می باشد.رسانه های داخل کشور در مقابل اخلاق رسانه ای خویش، قافیه را باخته اند.رسانه هایی که تبدیل ناهنجاری به هنجار را سرلوحه رسالتشان قرار داده اند.
روزنامه ایران تورکها را سوسک خطاب می کند و چندین راه حل برای دفع این سوسک ها ارائه می دهد، شبکه دوم سیما در پی اثبات عدم شناخت تورکها از مسواک با فرچه می باشد، برنامه نود با استراتژی ورزش گونه لهجه تورکها را به تمسخر می گیرد و...
در مقابل هر توهینی آذربایجان متشنج شده و جواب مسئولین کلیشه ای ست؛ « برخورد با عوامل دست اندرکار و عذرخواهی از قوم پرافتخار آذری که برای سربلندی ایران اسلامی همیشه در صف اول بوده اند.»
چهارشنبه ۳۰ تیر ماه روزنامه معلوم الحالی به نام طرح نو در قسمت « هفت خوان رستم » با گستاخی تمام نمک بر زخم کهنه آذربایجانی ها پاشیده و با عبارت سخیف « ترک بدبخت و بدنژاد » هویت میلیون ها تورک زبان را زیر سوال می برد.این بار زنان نیز از این توهین ها مصون نمی مانند و نشریه مذکور با دهن کجی به ارزش و جایگاه زنان چارچوب فکری خود را در معرض نمایش قرار می دهد.
ظاهرأ جنس توهین، از جنس روزنامه ایران و فیتیله شبکه دوم است.ولی این بار از زبان روزنامه ای محلی که در تبریز چاپ و منتشر می شود.
جنس توجیه نیز متفاوت است.مدیر مسئول نشریه،قصور موجود در روزنامه را عدم حضور خود در تبریز میداند،نگارنده مطلب نیز با الهام از مدیر مسئول خویش متوسل به عذر بدتر از گناه می شود و با تأکید بر آذری بودن آذربایجانی ها عدم ارتباط آذری ها با تورک ها را گوشزد می کند.
رسانه ها از توهین های مکرر به اقوام اهدافی را دنبال می کنند:
1)القای ذهنیت افزایش آستانه تحمل در لایه های مختلف جامعه در برابر آنچه که از آن بعنوان طنز یا شوخی یاد می شود.۲) حساسیت زدایی از اذهان کنش گران اجتماعی.
نیل به این اهداف که از ذهنیتی بیمار نشأت گرفته است امکانپذیر نیست.واکنش های ملموس چند روز گذشته دلیل محکمی بر این ادعاست.جهانی که در راه احترام به منزلت انسان قرن بیست و یکمی قدم بر میدارد، جایی برای تحقیر و توهین به نژادها و جنسیت ها ندارد.
وضع موجود تصویب قانونی را می طلبد که در آن هر نوع تحقیر و توهین به اقوام با هر ابزاری را جرم تلقی کرده و با مجرمان به صورت جدی برخورد شود تا بیش از این شاهد جریحه دارشدن احساسات میلیون ها تورک زبان نباشیم.
اما آزار دهنده تر از اقدام شنیع روزنامه طرح نو، هم صدایی تعجب برانگیز هفته نامه قافلان با روزنامه مذکور است که با بیش از ده سال سابقه خبرنگاری در شهر میانه، هنوز تحلیلی صحیح و منطقی از اوضاع سیاسی شهرستان را ندارد.
روزنامه طرح نو راهبرد و پیشینه ی مشخصی دارد.حمله بی محابا به شخصیت های سیاسی ایران که در برهه ای از تاریخ معاصر کشور نقش تعیین کننده ای داشته اند و تحقیر و هتاکی به فعالان اجتماعی؛ شالوده فعالیت های روزنامه طرح نو را تشکیل می دهد.
آیا وجود نمایندگی روزنامه طرح نو در دفتر روزنامه قافلان دهن کجی به اعتراضات و مطالبات مردم آذربایجان نیست؟
چنین پیوند نامبارکی تداعی کننده ذهنیت وجود وجه اشتراک در ساختار و خط فکری این دو نشریه در اذهان عمومی ست.
باشد که با تصویب قانون منع نژادپرستی و تعیین مجازات برای آن یک قدم به سوی دموکراسی حرکت کرده و برچیده شدن بساط روزنامه طرح نو از شهر التیامی باشد بر زخم کهنه مردم آذربایجان.