همشهری محترم آقای ... در نوشته خویش نظرات خود را در مورد وضعیت دریاچه اورمیه و همچنین موقعیت زبان تورکی در مقایسه با زبان فارسی در کشور و نابرابری های فرهنگی موجود در جامعه ابراز داشته اند.ضمن تشکر از نگاه و دیدگاههای ایشان لازم دانستم مواردی را در این خصوص به صورت خلاصه وار عنوان کنم.
1.رسمیت انحصاری زبان فارسی و ارتقاء آن به زبان دولتی و ممنوعیت کاربرد زبان و رسم الخط دیگر ملل غیر فارس در ایران اساس نابرابری های امروز جامعه ایران را راتشکیل میدهد.هر شرایطی که منجر به رسمی و دولتی شدن زبان فارسی گشته عین همان شرایط برای زبان توکی آذربایجانی نیز باید فراهم شود نه کمتر و نه بیشتر.
2.زبان فارسی به هیچ وجه نمی تواند زبان مشترک و رسمی همه ملل ساکن در ایران باشد شرط مشترک بودن این است که همه ابتدا فارس زبان شوند و آنگاه تحت آن شرایط زبان فارسی میتواند به درجه و جایگاه زبان مشترک ارتقا یابد.زبان مشترک تورکهای ساکن در ایران تورکی و به همان نسبت زبان مشترک فارس زبانان مستقردر سرزمین ایران نیز فارسی است.
3.ملتی که نتواند وارث گذشته خویش باشد و تاریخش انکار ، تحریف و آلوده گردد تا سطح شهروندان درجه دو تقلیل می یابد . وضعیت تورکهای آذربایجانی در ایران نیز چنین است.ما پیوسته انکار میشویم و این رسم تاریخ بوده است که ملتی محروم از حقوق اولیه انسانی هر جا از مطالباتش سخنی بر زبان آورد مورد هجوم قرار گرقته و و با انگ خائن به وطن مادرتهدید میشود.
مطالبات آذربایجانی ها رفع همه مصادیق تبعیض و تحقیر در همه حوزه های سیاسی, فرهنگی و اقتصادی و زبانی اعمال شده بر آنهاست .تا روزی که چنین اتفاقی نیفتد نمی توان از برابری وافعی سخنی گفت.اگر هم چنین حرفها و مواردی باشد فریب است .
4.برهمگان آشکار است که با ایجاد بیش از 40 سد بر مسیر رودخانه های تامین کننده آب دریاچه اورمیه و احداث غیر کارشناسی پل میانگذر بر رمی این دریاچه عملا کمر به نابودی این دریاچه بستند.مساله آنقدر واضح است که نباید در عمدی بودن این عمل تردیدی به خود راه دهیم.
5. حیات معنوی تورکهای آذربایجانی با ممنوعیت آموزش به زبان مادری سالهاسیت رو به زوال میرود و حیات مادی آنان نیز با خشکانیدن عمدی دریاچه اورمیه بیش از گدشته در حال تهدید است.
آنجا که با مرگ ملتی مواجه هستیم که کوچکتیرن اعتراضانش سرکوب میشود و فرزندانش به بهانه های اخلا ل و بر هم زدن امنیت عمومی اسیر زندانها میشوند دیگر توسل به تعارفات ومراجعه به برابری های دینی و نگاه ارزشی به مسائل فقط میتواند چشم پوشی بر وافعیاتی باشد که با چشمان خود میبینیم ولی به هر مصلحتی انکار می کنیم.
با آرزوی توفیق