بسمه تعالی
انتشار متنی در وصف بخشدار سابق ترکمانچای پس از برکناری ایشان، بنده را برآن داشت تا نقدی بر "نوشته" و نویسنده آن درج کنم و امیدوارم جناب اقای کریمپور این حرفهای بنده را به بزرگواری خویش خوانده و بخاطر بسپارند.
جناب آقای مهندس کریمپور سلام، ضمن پذیرش بخشهایی از این نوشته شما با عنوان ؛
«تاکی به امید تدبیر خواهیم نشست / عزل بخشداری که تا دقیقه 90مشغول انجام وظیفه بود»که البته اسمش را نه نمی توان مصاحبه گذاشت و نه خبر!، اشکالات کلی که بنظرم وارد است را به عرض می رسانم
همانطور که در انتهای نگاشته تان اشاره داشته اید نوشته شما صرفاً "متن" است و نه خبر یا مصاحبه! یعنی شما صرفاً به تبلیغ شخص مذکور پرداخته اید، و همانگونه که قطعاً واقف هستید در امر تبلیغات اصل اساسی این است که حتی آنچه نیست را هم باید نشان داد یا لااقل آنطور جلوه داد که نداری اش زیاد مشخص نباشد!
"متن" شما که اسمش را "مصاحبه" گذاشته اید، طوری آغاز میشود که گویی نعوذبالله به دیدار امام زمان رفته اید، و ایشان را بگونه ای وصف کرده اید کعنهو قدیس و الهه است!
شاید خبردار باشید که خبرنگاران زیرک و خبره لااقل در مواقعی که به هر دلیل مکلف به حمایت از فردی میشوند, حال یا برای اینکار تطمیع یا تحریک و یا حتی تهدید شده باشند، اینکار را به گونه ای نامحسوس و با چنان ادبیاتی انجام می دهند که لااقل در بین اهالی رسانه آبروریزی نشود یا چاپلوسی شان ملموس نباشد، اما جنابعالی با چنان منش سخیف و "بازی رو" ای این کار را انجام داده اید که حتی کسانی که "دوهزار از نثر و متن و خبر!" حالیشان نشود، می فهمند که قصدتان از گفتگو با بخشدار عزل شده چه بوده است!
البته که بنده کاری به گذشته آقای بخشدار و گزارشات شما در سابقه کاری تان! ندارم، و تنها دامنه بحث را باندازه همین مصاحبه خواهم گسترد؛ اما ناگزیر باید به نکاتی اشاره داشته باشم که شاید برای شما یا نگارندگان متونی از این دست ناخوشایند باشد.
هنگام ترتیب دادن مصاحبه فوق, مکالمه تلفنی بخشدار را چنان بزرگ کرده اید، که گویی ایشان چه کار شاقه ای انجام داده است. خب اظهرمن الشمس است که یک انسان شریف, حال مسئول باشد یا نه، موظف به پاسخگویی و راهنمایی مخاطب خود و مراجعین در هر حال و وضعیتی است! مثلا و در ساده ترین حالت حتی اگر برای رسیدن به یک میهمانی دیرمان شده باشد، در بدترین حالت در جواب شخصی که در طول مسیرمان، محترمانه آدرس خیابانی را از ما بپرسد قطعاً بی اعتنایی نخواهیم کرد!
شما عزل بخشدار را چنان عمل دهشتناکی توصیف کرده اید که گویی در غیاب ایشان نیروهای داعش به شهر ترکمانچای حمله ور خواهند شد, و یا خداوند متعال بعد از خروج ایشان از این دیار و خالی شدن جای بهترین بنده با ظلم و به ناحق مورد ظلم و شماتت قرار گرفته و مطرود شده است, دیگر باران رحمت الهی باریدن نخواهد گرفت!
اینکه این بزرگوار برای بخش ترکمانچای کارهایی انجام داده است بر هیچکس پوشیده نیست، اما باید تفکیک کرد و دید که چه کارهایی هم باید و به راحتی انجام می پذیرفت، که متإسفانه جامه عمل نپذیرفته اند. تنها خواندن این تیترها کافی نیست، زیرا که تاریخ ثابت کرده است برخی تیترها تنها تیتر هستند!
ایشان انسان کارآمدی بوده اند و در این شکی نیست اما همواره میزان و نسبت "کارآمدی و موثر بودن" را کارشناسان بی تعصب امر باید مشخص کنند و نه یک خبرنگار بی طرف!!
و اما سه حرف آخر و مخلص کلام اینکه؛
آقای بخشدار؛ معلمی ساده از اداره آموزش و پرورش، چه ارتباطی با مغز سیاسی یک بخش و شهرستان دارد؟ البته که بهتر بود ایشان شخصاً پس از پایان دولت متبوع اقدام به استعفا می کردند.
آقای کریمپور؛ خداوند شما را برای ایسنا(با سردبیر خوشحالش)، و برخی مسئولین این شهر نگه دارد که آخرین امیدشان شمایید!
وجداناً بیایید و این همه با یاد و نام بردن از انبیاء و اولیا در متون خود جانماز آب نکشید، نعوذبالله یک متن ساده خبری چه ربطی به قسم و آیه دارد؟ تشبیه هر مردی به اربابتان علی(ع) نشان از ارادت شما به آن حضرت دارد یا ارادتتان به...!!!
به قول خودتان؛ من الله توفیق