دیروز در یک مهمانی همراه با استاد اجلی و استاد شاهد (حبیب اژدری) بودم که از استاد اجلی خواستم عکس 23 سال پیش خود در لحظه وفات استاد شهریار را به بنده دهد تا در صدای میانه منتشر کنم که ایشان نیز قبول کردند. قبلاً عکس استاد اجلی با بزرگان هنر ایران را دیده بودم.
پیشتر در کتاب مشاهیر و مفاخر میانه آورده ام که استاد شهریار علاقه وافری به استاد اجلی داشت و استاد اجلی نیز رفت و آمد زیادی با استاد شهریار داشتند. از همین روست که شهریار غزل ایران چندین شعر درباره استاد اجلی سروده اند که به نظر حقیر سرآمد آنها این شاه بیت است:
در غزل و شعر شهریار من استم ـ در خط و نقشی تو شهریار، اجلی!
تصویر زیر مربوط به 27 شهریورماه 1367 یعنی 23 سال پیش در بیمارستان مهر تهران است که استاد شهریار فوت کرد و در آخرین لحظه عمر خود در آغوش یار قدیمی خود استاد اجلی آرام گرفت و با زمزمه شعر زیر برای همیشه با غزل حافظ خداحافظی کرد و نزد خود حافظ رفت:
به تودیع تو جان می خواهد از تن شد جدا حافظ
به جان کندن وداعت می کنم حافظ خداحافظ
ثنا خوان توام تا زنده ام اما یقین دارم
که حقّ چون تو استادی نخواهد شد ادا حافظ
من از اول که با خوناب اشک دل وضو کردم
نماز عشق را هم با تو کردم اقتدا حافظ
تو صاحب خرمنی و من گدایی خوشه چین اما
به انعام تو شایستن نه حدّ هر گدا حافظ
به روی سنگ قبر تو نهادم سینه ای سنگین
دو دل با هم سخن گفتند بی صوت و صدا حافظ
در اینجا جامه ی شوقی قبا کردن نه درویشی است
تهی کن خرقه ام از تن که جان باید فدا حافظ
تو عشق پاکی و پیوند حسن جاودان داری
نه حسنت انتها دارد نه عشقت ابتدا حافظ
مگر دل میکَنم از تو بیا مهمان به راه انداز
که با حسرت وداعت می کنم حافظ خداحافظ
از اینکه کیفیت تصویر نامرغوب است عذر می خواهم.