بسمه تعالی
در قهوه خانه شهر من، قهوه ای یافت نمی شود **** عمریست در آن، قالی همدلی بافت نمی شود
پُر هست باشگا ه بدنسازی اش، خدا را شکر **** اما دریغ از اندیشه سرایی که ساخت نمی شود
قانع شده است شهر من به این عیار تبلیغاتی **** گر نیست زبان خلق، به دهان نیز آفت نمی شود
ما را چه به آن آرزوهای مدرن محیط زیست **** سالهاست آب شهر من حتی آبکافت نمی شود
د ر لابلای برجهای خالی آن، از دور **** گم هست صدای محرومیت و دریافت نمی شود
با این همه، دلخوش به این سخنم، همشهری **** شهری چو میانه، خوش آب و هوا یافت نمی شود!
خانی