نمی دانم از کجا شروع کنم دیشب بليت قطار مسافری عادی مراغه به تهران گرفتیم ساعت حرکت يك ربع به يازده شب بود. با پزشكمان در تهران تماس گرفتم با کلی منت قبول کردند که صبح میمانم تا مریضت را به مطب بیاری. ده دقیقه به وقت موعد رسیدیم به راه آهن اما قطار ساعت دوزاده شب رسید! بله يك ساعت تاخیر.
همه مردم اعصابشون خرد شده بود آخه چقدر بي نظمي؟ تواین عصر تکنولوژی به خدا شرم آوره بالاخره سوار گاری شدیم متاسفانه صبح در تهران با در بسته مطب دکتر مورد نظر مواجه شدیم. زنگ زدم به گوشی جواب نداد. آخرش پیداکردم ولی جواب منفی شنیدم که آقا منو دست میدازی حالا بیا این به آقا دکتره توضیح بده که تاخیر قطار داشتیم اون هم یک ساعت ازطرفی حال مریضمان اصلا خوب نبود.حالا ما شانس داشتیم که تو تهران فامیل داریم وای به حال اونایی که کس و کاری در شهرهای بزرگ ندارند.یه سوال دراین میان مقصر اصلی کیه مردم، قطار،مسئولین،ساعت،دکتر،یا...........به کی باید درد دلمان را بگیم دراین موقع یاد حرف یه دوست که شرمند باش میانه افتادم این شرمندگی برای همه اعم از مسئول غیره مسئول به نظر شمامادراین شهر هسیتم یا نیستیم اگه هستیم این حق مانیست اگه نیستیم یه گودال بزرگ بکنند همه را دفن کنند.یا این همه ندانم کاری شرم دارد.