مقدمه
در سالهای اخیر توسعه فناوری و پیشرفت تکنولوژی تغییرات شگرفی را در فضای کار و کارآفرینی جهان ایجاد کرده است که از جمله آن میتوان به حذف مشاغل سنتی، ایجاد شغلهای جدید مبتنی بر فناوری و یا حتی تغییر روشهای کار کردن اشاره کرد. به عنوان مثال در دنیای امروز یک برنامهنویس کامپیوتر میتواند از خانه خود در شهری کوچک، تنها با استفاده از یک کامپیوتر شخصی و دسترسی به اینترنت، برای شرکتی مستقر در شهر، کشور و حتی قارهای دیگر کار کند.
امروزه با تجمیع ابزار کار بسیاری از مشاغل در تنها یک کامپیوتر شخصی، علاوه بر برنامهنویسان، صاحبان مشاغل دیگری از طراحان گرافیک و توسعهدهندگان اپلیکیشن موبایل و وب گرفته تا حسابداران و مترجمین و تدوینگران سینمایی، میتوانند از خانه خود برای مشتریانی در سراسر جهان کار کنند. با این حال اما کار کردن در خانه مشکلاتی را نیز به همراه دارد. امکان برگزاری جلسات کاری اغلب در خانه وجود ندارد و برخی مشتریها نیز بعضا به کسی که دفتر کار مشخصی ندارد اعتماد نمیکنند. علاوه بر آن بسیاری از کسانی که در خانه کار میکنند دوست ندارند آدرس خانهشان را بعنوان نشانی محل کار خود ارائه دهند و یا ارائه نشانی خانه و واحد مسکونی بعنوان محل کار ممکن است مشکلات حقوقی، مالیاتی و بیمهای عدیدهای را برای ایشان ایجاد کند.
از این رو در یک دهه گذشته، فضاهای کار اشتراکی یا Co-Working Space ها مورد توجه بسیاری از کارآفرینان، فریلنسرها، دورکاران و تیمهای استارتآپی قرار گرفته است. گزارشها نشان میدهد تعداد فضاهای کار اشتراکی در سراسر جهان از سال ۲۰۰۶ به این سو هر سال حدودا دو برابر شده و امروز چیزی قریب به ۲۰,۰۰۰ فضای کار اشتراکی در سراسر جهان فعالیت میکند. شهرستان میانه به واسطه شرایط خاص اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی خود پتانسیل ویژهای را برای ایجاد یک فضای کار اشتراکی دارد.
تعداد فضاهای کار اشتراکی سراسر جهان از سال 2005 تا امروز
بخش اول – تعاریف و کلیات
فریلنسر [1]: به فرد خوداشتغالی گفته میشود که یک حرفه و تخصص مثل عکاسی، نویسندگی، طراحی سایت، برنامهنویسی، گرافیک، ترجمه و … دارد و به صورت پروژهای و آزاد و بدون تعهد بلند مدت برای دیگران کار میکند.
دورکار [2]: به کسی گفته میشود که بدون نیاز به حضور در محیط کاری کارفرما و معمولا از خانه برای او کار میکند. دورکار ممکن است کارمند رسمی یک شرکت باشد اما برای کار نیازی به مراجعه به فضای کاری شرکت نداشته باشد و وظایف خود را از خانه یا دفتر شخصی خود و معمولا از طریق اینترنت انجام دهد. فریلنسرها غالبا دورکار هستند.
استارتآپ [3]: به یک شرکت یا کسبوکار گفته میشود که معمولاً به تازگی و در نتیجه کارآفرینی ایجاد شدهاست، رشد سریعی دارد، و در جهت تولید راه حلی نوآورانه و دوامپذیر برای رفع یک نیاز در بازار شکل گرفتهاست. گرچه در تعریف استارتآپ بر این مسئله تاکیدی وجود ندارد که حتماً فعالیت آن در حوزه تکنولوژی یا فناوریاطلاعات باشد، اما به دلیل اینکه بسیاری از استارتآپها در سالههای اخیر، حول این محور شکل گرفتهاند، گاهی در تعریف استارتآپ به این مسئله هم اشاره میشود که استارتآپ باید در حوزه فناوریهای نوین فعال باشد.
اکوسیستم استارتآپی [4]: به شبکهای متشکل از عناصری مثل نیروهای فنی متخصص، کارآفرینان، سرمایهگذاران، دولت، دانشگاهها، مراکز رشد و به طور کلی افراد، سازمانها، رویدادها و مکانهایی که در یک محدوده جغرافیایی در تعامل با یکدیگر، سرعت رشد و سهولت فعالیتهای کارآفرینانه و استارتآپی را رقم میزنند اکوسیستم یا زیستبوم استارتآپی گفته میشود.
هاب [5]: در لغت به معنی محل اتصال است و در ادبیات استارتآپی به کانون ارتباطی عناصر این اکوسیستم اطلاق میشود. هاب با ایجاد ارتباط ما بین عناصر اکوسیستم استارتآپی مقدمات شکلگیری تیمهای استارتآپی و شبکهسازی کارآفرینانه را فراهم میکند.
فضای کار اشتراکی [6]: فضای کاری و اداری نسبتا بزرگی است که به صورت مشترک توسط فریلنسرها، دورکارها، تیمهای استارتآپی یا افرادی که نیاز به فضای کار اداری ارزان دارند، مورد استفاده قرار میگیرد. فضای کار اشتراکی معمولا امکاناتی مثل دفتر یا میز کار اختصاصی، اتاق جلسات، سالن برگزاری رویدادها، فضای استراحت و سرگرمی، اینترنت، پرینتر، تلفن و امثالهم را برای اعضای خود بصورت مشترک و در قبال دریافت مبالغ ناچیز فراهم میکند.
بخش دوم – مزایای فضاهای کار اشتراکی
تحقیقات انجام گرفته در فضاهای کار اشتراکی سراسر جهان نشان تخقیقات نشان داده که میزان بازدهی افراد در این محیطهای کاری، بیشتر از زمانی است که در خانه مینشینند یا در یک کافه مشغول به کار هستند:
۱) فریلنسرها در خانه برای انجام کار خود آزادی دارند و همین آزادی باعث میشود تا در انجام آن اهمال کنند. به همین دلیل افراد معتقدند حضور در فضای کار اشتراکی باعث ایجاد یکپارچگی، نظم و انگیزه در آنها شده و بهرهوریشان را افزایش میدهد.
۲) از طرف دیگر نیز میتوانید با افرد دیگری که در این فضای کاری مشغول به کار هستند، صحبت کرده و از تجربیاتشان برای کار خود استفاده کنید. البته تعامل اجتماعی با سایر افراد حاضر در این فضاها اجباری نیست و افراد میتوانند زمان و نحوه این تعامل را خودشان انتخاب کنند.
۳) محدودیتی که در این محیط کاری وجود دارد، مثل ادارات و شرکتهای دولتی نیست. شما میتوانید تمام روز در این محل حضور داشته باشید یا اینکه آخر هفتهی خود را نیز در این محل صرف کار کنید.
۴) در این فضای کاری میتوانید با افراد دیگری نیز آشنا شوید. استارتاپها در فضای کاری اشتراکی با برگزاری رویدادهای مختلف میتوانند با افراد مختلفی آشنا شوند و برای خود سرمایهگذار پیدا کنند. این امکان فضای کاری اشتراکی را نمیتوانید در خانه و یا در یک کافیشاپ برای خود ایجاد کنید. برخی فضاهای کاری اشتراکی با فراهم کردن شبکه پشتیبان، افراد و استارتاپهای مختلف را با سرمایهگذاران لینک کرده و و امکان شکوفایی سریعتر انها را به وجود میآورند.
۵) فضاهای کار اشتراکی بسیار ارزانتر از اجازه یک دفتر شخصی هستند و در اصل هزینههای آن در بین تمام اعضای آن بخش میشود و به هر عضو یا تیم مبلغ ناچیزی برای پرداخت میرسد.
بخش سوم – پیشینه در ایران
فضای کار اشتراکی دیموند و تیوان با سرمایه گذاری دولت (معاونت علمی ریاست جمهوری) در دانشگاه تهران و شریف راه اندازی شده اند. فضای کاری اشتراکی فینوا که تحت حمایت بانک آینده در دانشگاه امیرکبیر ایجاد شده است و یا طبقه زیرین آن که فضای اشتراکی سامسونگ قرار دارد و نتیجه سرمایه گذاری بخش مسئولیت اجتماعی این شرکت و همکاری دانشگاه امیرکبیر است.
نمونه جالبتر در شهر کرج اتفاق افتاده است که شهرداری کرج سالن بزرگی را تجهیز کرده و با عنوان خانه استارتاپهای کرج در اختیار استارتاپها قرار داده است و یا فضای کاری اشتراکی آبی سفید که با حمایت رهنما در اصفهان راه اندازی شده است.
بررسی همه این فضاهای کاری اشتراکی نشان میدهد که راه اندازی موفقیت آمیز چنین فضایی نیازمند تیم اجرایی خوب، مکان و سرمایه گذاری جهت تجهیز آن است.
در تبریز در کنار تلاشهای نافرجام دو گروه رایکسب و تبریز هاب در گذشته دو مجموعه دولتی نیز تجربه های شکست خورده مشابهی را دارند، با این تفاوت که گروه دومی سرمایه گذاری چند صد میلیون تومانی و حتی میلیاردی نیز انجام دادهاند.
بنیاد نخبگان تبریز قرار بود با سرمایه گذاری چند صد میلیون تومانی معاونت علمی ریاست جمهوری و مدیریت شتابدهنده دیموند به محلی برای رشد و شکلگیری استارتاپها تبدیل شود ولی بدلیل اشتباهات مکرر در تبریز هم اکنون به فضایی راکد و بلااستفاده تبدیل شده است.
از سوی دیگر مرکز نوآوری دانشگاه تبریز ۲ مشکل عمده دارد. اولی بروکراسی ورود به این مرکز و تخصیص بیشتر واحدها به شرکت های دانشگاهی که از قبل در مراکز رشد بودند و از سوی دیگر مشکل حراست دانشگاه تبریز که عملا تردد به داخل دانشگاه را به موضوعی پیچیده تبدیل میکند. علاوه بر این روحیه و حال و هوای یک فضای کاری اشتراکی فعال نیز در آن وجود ندارد و بیشتر شبیه چند اتاق در کنار یکدیگر است تا یک فضای پویای استارتاپی.
تعداد شتابدهندهها و فضاهای کار اشتراکی در ایران
بخش چهارم – لزوم تاسیس فضای کار اشتراکی در میانه
شهرستان میانه با وسعتی بالغ بر ۵۵۹۵ کیلومترمربع وسیعترین شهرستان استان آذربایجان شرقی بوده و با جمعیت ۱۸۳ هزار نفری خود پس از تبریز، مراغه و مرند چهارمین شهرستان پرجمعیت این استان محسوب میگردد. با این حال اما متاسفانه نرخ ۱۳.۵ درصدی (و به قولی ۲۱ درصدی) بیکاری در این شهرستان، میانه را به رتبه اول بیکاری استان بدل کرده است. متاسفانه در سالهای اخیر عواملی مثل خشکسالی، بحران آب، تحریمها، شرایط اقتصادی کشور و تعطیلی واحدهای تولیدی و صنعتی منطقه، این آمار را تشدید کرده و مهاجرت معکوس و ناهنجاریهای اجتماعی دیگری را سبب میشود. لذا توجه به موضوع مهم اشتغال و حرکت در جهت ایجاد بستر و زیرساختهای لازم برای اشتغال و کارآفرینی در این شهرستان بیش از هر نقطه دیگری حائز اهمیت است.
یک فضای کار اشتراکی با تمرکز بر کارآفرینی در شهرستان میانه، میتواند با حداقل سرمایهگذاری فضای مناسبی برای اشتغال جوانان و آموزش مهارتهای فنی درآمدزا به ایشان را فراهم آورد. تاسیس فضای کار اشتراکی در میانه در مرحله نخست میتواند با جذب نیروهای متخصص و فریلنسرهای شهرستان، به هاب اصلی شکل گیری اکوسیستم استارتآپی در این شهرستان تبدیل شده و در ادامه با آموزش و تربیت نیروهای فنی و متخصص، علاوه بر تضمین آینده شغلی آنان، میانه را به قطب فناوری منطقه تبدیل نماید.
همینطور با توجه به رشد روز افزون تعداد سازمانهای مردم نهاد شهرستان در سالهای اخیر، این تشکلها نیز خواهند توانست بصورت زمانبندی شده از فضای اداری این مرکز به عنوان دفتر فعالیت خود استفاده کنند که به این ترتیب این مرکز علاوه بر اشتغالزایی به توسعه مشارکتهای مردمی در شهرستان نیز کمک خواهد کرد.
تاسیس فضای کار اشتراکی برخلاف تاسیس یک کارخانه نیازی به زمین وسیع، سولههای صنعتی عظیم، منابع فراوان آب و انرژی، خرید و واردات ماشینآلات سنگین صنعتی و سرمایهگذاری کلان ندارد!
بخش پنجم – نیازمندیها
1. فضای اداری: اولین و مهمترین نیازمندی برای تاسیس فضای کار اشتراکی تامین فضای اداری مورد نیاز آن است. این فضا میتواند از یک سوئیت ۸۰ متری تا یک ساختمان چند طبقه متغییر باشد. مثلا در شهری مانند تبریز فضایی در حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ مترمربع برای آغاز فعالیت یک فضای کاری اشتراکی مساعد است و حدود ۱۰ تا ۱۵ تیم ۲-۴ نفره امکان استقرار در آن را دارند. در بهترین حالت برای تجهیز یک فضای کار اشتراکی مدرن با معماری خلاقانه و امکانات به روز مبلغی در حدود ۲ میلیون تومان به ازای هر مترمربع مورد نیاز است. (معادل آنچه در بنیاد نخبگان تبریز صورت گرفته) ولی برای شهری مانند میانه شروع کار میتواند از یک اتاق بلااستفاده در یکی از ادارات یا دانشگاههای شهرستان انجام بگیرد. در سراسر دنیا فضاهای کار اشتراکی عموما در مراکز شهر یا نزدیکی دانشگاهها تاسیس میشوند و از این رو و با توجه به ماهیت این فضا، طبقه همکف ساختمان اداره تعاون میانه در خیابان معلم شمالی یا محل استقرار پارک علم و فناوری میانه در دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد میتواند پیشنهاد مناسبی برای تاسیس این مرکز در میانه باشد.
2. تجهیزات و مبلمان اداری: فضاهای کار اشتراکی در سراسر جهان عموما از بصورت قبل تجهیز شده و مبله در اختیار اعضا قرار میگیرند، ولی با توجه به شرایط شهرستان و برای کاهش هزینهها میتوان تامین تجهیزات و مبلمان اداری مورد استفاده هر تیم را نیز به خود آنان واگذار کرد. هر چند بهتر است امکانات اولیهای مثل میز و صندلی، پرینتر و فایلهای قفلدار بصورت ثابت در مرکز موجود باشند.
3. اینترنت و پذیرایی: در بیشتر فضاهای کار اشتراکی جهان و حتی همین ایران اینترنت و قهوه صورت رایگان در اختیار اعضا قرار میگیرد یا هزینه آن از محل شارژ ماهانه تامین میشود. ولی در میانه برای کاهش هزینهها میتوان تامین اینترنت و سایر موارد مصرفی را به عهده خود اعضا قرار داد.
4. مدیریت: مدیریت فضاهای کار اشتراکی در نقاط مختلف متفاوت است. در برخی سرمایهگذار یا حامی مستقیما مدیری برای فضای کار در نظر میگیرد و در برخی دیگر سرمایهگذار یا حامی مدیریت یا انتخاب مدیر را به خود اعضا واگذار میکند. از آنجا که هیچ پروتکل خاصی در این زمینه وجود ندارد میتوان با همفکری مدل مناسبی را برای مدیریت این مرکز تعریف کرد. با این حال رشد یا انزوای این مرکز ارتباط مستقیمی با نحوه مدیریت آن خواهد داشت.
[1] Freelancer
[2] Remote Worker
[3] Startup
[4] Startup Ecosystem
[5] Hub
[6] Co-Working Space