برترینها: به تازگی خبری تکان دهنده از لنگرود مخابره شده. قتل دردناک یک دختر هشت ساله توسط پدری که درگیر اعتیاد و مشکلات روانی بوده و در یک نزاع خانوادگی با چاقو دخترش را به قتل رسانده است. حادثه تلخی که تنها یک مورد از موارد مشابه ماههای اخیر بوده است. این که چگونه فردی در شرایط بحرانی میتواند دست به چنین جنایتی بزند، سوالی است که پشت آن مسائل مربوط به خلأهای قانونی به چشم میخورد. زنگ خطری که هر روز با صدای بلندتری به گوش میرسد. حالا خاطرات ماجرای قتل رومینا اشرفی بیش از پیش بازخوانی میشود.
خلا بزرگ قانون؟
یکی از بزرگترین مشکلات پیرامون این حادثه، خلأ قانونی است که اجازه میدهد مرتکبان چنین جنایاتی گاهی از مجازات سنگین فرار کنند. قانون قصاص در ایران وجود دارد، اما در موارد خاص مثل قتل فرزند توسط والدین، قوانین حمایتی مبهماند. این خلا باعث شده تا بنظر برسد از حق فرزند به درستی محافظت نشده. از سویی دیگر برخی چنین قوانینی را ضد زن تلقی میکنند و با وقوع چنین فجایعی خلاهای قانونی نمایان میشود
کاربری بعه نام نعنا در این رابطه نوشت: نه ببین اینجا خیلی همه چی هم به نفع خانماست! قوانین ما همه ش درباره ی حمایت از زنه! اصلا مردسالاری نداریم که! همه چیز هم برابره! دختر هم تاج سر پدره!
بردیا: مجازات قتل ناموسی باید اعدام پدر قاتل و حبس ابد خود شخص در انفرادی باشه.اکر کسی از طایفه توی اختفای قتل کمک کرده باشه اونم باید اعدام شه.
ثریا هم ابراز تاسف کرده: من عمیقاً از وضعیت قوانین موجود ناامیدم و اینگونه رفتارها برام تأسفآوره. نام پدر، عنوانیه که متأسفانه برخی لایقش نیستن. داشتن فرزند، مسئولیتیه که لیاقت میخواد و برخی افراد متأسفانه فاقد این لیاقت هستن. الان مساله ورود درست قانون برام از همه چیز مهمتره. قانونی که یقه این مدل پدرها رو برای همیشه بگیره.
و سایه: بعد آدمها داخل این مملکت خودشون رو برای جنینی که نه حس داره نه عقل اذیت میکنن. دقیقا قانون حق سقط جنین برای همچین چیزی نیازه که هشت سال بعد پدر روانیش یا هرکس دیگه ای اون بچه بدبخت رو که احتمالا زجرکش شده و انسان با فهم و درک بوده رو به قتل نرسونه. واقعا عقل انسان ها عجیبه.
شهر در احاطه رعب و وحشت
وقتی خبری مثل قتل یک کودک توسط پدرش منتشر میشود، نه تنها خانواده قربانی، بلکه تمام جامعه در شوک و رعب فرو میرود. چنین فجایعی حس ناامنی را تزریق میکند و یادآور میشود که خشونت خانگی میتواند هر خانهای را تهدید کند. این ترس و اضطراب، فضای شهر را سنگین و پرتنش کرده و حالا مردم با ترس بیشتری در خیابانها قدم میزنند.
ابر و باد نوشت: دیگه توان و انرژی برای آدمای این شهر نمونده که بپرسه چرا این شده وضع ما!
وارث هم معتقد است:من توی این منطقه زیاد کار کردم. میدونم الان مردمش چه حس و حالی دارن.
و مریم: همچنین غمی نصیب هیچکس نشه ولی چون بچه رو کشته تا زن رو دیوونه کنه، خانم باید غم رو تبدیل به خشم کنه و بلایی به سرش بیاره که تا چندین سال از ذهن هیچکس پاک نشه.
نظرات متفاوت درباره آقایان
بسیاری از کاربران خانم با ابراز نگرانی از خشونت و بیرحمی برخی مردان، سوال میکنند چرا باید چنین رفتارهای دردناکی در جامعه وجود داشته باشد. این اعتراضها بازتاب واقعی نگرانیها و تجربیات زنانی است که با انواع خشونتهای خانوادگی و اجتماعی روبرو هستند. در واقع حالا که پدر این دختر دست به چنین جنایتی زده، ناخواسته جامعه مردان بیشتر در مظان اتهام قرار میگیرند.
آرکان نوشت: مردها حاضرن برای آزار دادن یک زن حتی بچهی خودشونو بکشن.مردها چطور انقدر دیوانه و بیرحمن؟
سولماز: متأسفانه اینکه مردا فهمیدن میتونن بچشونو بکشن و مجازات کشن، داره به بد جایی میرسه، حالا تو باز بشین برای رتبه یک کنکور دختر خودتو اذیت کن. واقعیت کشور همینه،یه قانون کاملا مردونه.
و دلارام: مثلا یک زن حامله باشه، حق نداره سقط جنین کنه ولی مرد با خیال راحت این حرف رو میزنه و اجرایی میکنه!